تبیان، دستیار زندگی
هر انسانی در ژرفای فطرت خویش به طور روشن می یابد که به «زندگی جاوید» عشق می ورزد و از هرگونه زوال و نابودی رنج می‎برد، و از آن می گریزد. انسان‎ های گذشته و آینده نیز این چنین عشقی را دارا بوده و هستند، بلکه غیر از انسان سایر موجودات نیز عشق به هستی دارند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهترین تغذیه برای انسان از نگاه قرآن

هر انسانی در ژرفای فطرت خویش به طور روشن می یابد که به «زندگی جاوید» عشق می ورزد و از هرگونه زوال و نابودی رنج می َبرد، و از آن می گریزد. انسان های گذشته و آینده نیز این چنین عشقی را دارا بوده و هستند، بلکه غیر از انسان سایر موجودات نیز عشق به هستی دارند و به طور غریزی برای پایداری خود می کوشند.

فرآوری: زهرا اجلال - بخش قرآن تبیان
قران

اشتیاق به زندگی جاوید در همه انسان ها (بلکه در همه حیوانات) موجود است، و چون زندگی جاوید و حیات مصون از مرگ در دنیا ممکن نیست و هیچ فردی در این جهان برای همیشه نمی ماند در نتیجه باید مورد اشتیاق و متعلق آن که هستی جاودانه است وجود داشته باشد؛ یعنی جهان مصون از زوال و محفوظ از پدیده مرگ که همان قیامت است موجود باشد. آن جا مرگی نیست و سرتاسر حیات و زندگی است: « وَإِنَّ الدَّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ» (عنکبوت/64) حاصل این که، محبّت و عشق به هستی دائم و زندگی جاوید امری وجودی است. این امر وجودی رابط میان محبّ و محبوب (هستی جاوید) است و بدون وجود خارجی محبوب، چنین عشق و محبّتی در نهاد انسان قرار نمی گیرد و از فطریات بشر به شمار نمی آید و می توان گفت وجود چنین محبّتی در نهاد انسان حتماً برای هدف و غایتی جاوید خواهد بود و آن هدف حتماً موجود است.
«گرچه از آن نظر که ایمان و اعتقاد ما به قیامت از ایمان به قرآن و گفتار پیامبران سرچشمه می گیرد لزومی ندارد که درباره قیامت به ذکر برهان و استدلال بپردازیم و یا شواهد و قرائن علمی بیاوریم، ولی نظر به این که خود قرآن کریم - لااقل برای نزدیک کردن مطلب به اذهان - به ذکر یک سلسله استدلالها پرداخته است و خواسته است افکار ما از راه استدلال و به طور مستقیم هم باجریان قیامت آشنا شود، ما به طور اختصار آن استدلال ها را ذکر می کنیم.» (مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج2، ص 526)
در ادامه به یکی از این استدلال ها و البته نشانه ای برای وجود معاد و قیامت عرض خواهیم کرد.
خداوند در آیه 33 سوره یس به نشانه ای اشاره می کند که دلیلی برای وجود معاد و قیامت است تا راهی باشد براى بیدارى منكران و ایمان به مبدأ و معاد.

یکی از مهمترین دلائل توحید

مساله حیات در جهان گیاهان و حیوانات و زنده شدن زمین هاى مرده از یكسو دلیل روشنى است بر اینكه علم و دانش عظیمى در آفرینش این جهان به كار رفته، و از سوى دیگر نشانه اى آشكار از رستاخیز است.

در آیه 33 سوره یس، نخست از احیاى زمین هاى مرده و بركاتى كه از آن عائد انسانها مى شود بحث كرده مى فرماید: «زمین هاى مرده براى آنها نشانه آشكارى است (از مبداء و معاد) ما آن را زنده كردیم، و دانه هائى از آن خارج ساختیم و آنها از آن تغذیه مى كنند»؛ " وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْكُلُونَ " (یس/33)
مساله حیات و زندگى از مهمترین دلائل توحید است، مساله اى است فوق العاده مرموز و پیچیده و شگفت انگیز كه عقل همه دانشمندان را به حیرت افكنده، و با تمام پیشرفت هاى عظیمى كه در علم و دانش نصیب بشر شده هنوز كسى معماى آن را نگشوده است، هنوز كسى به درستى نمى داند تحت تاثیر چه عواملى در روز نخست موجودات بی جان تبدیل به سلول هاى زنده شده است؟
هنوز كسى نمى داند كه بذرهاى گیاهان و طبقات مختلف آن دقیقاً چگونه ساخته شده؟ و چه قوانین مرموزى بر آن حاكم است كه به هنگام فراهم شدن شرائط مساعد، به حركت در مى آید و رشد و نمو را آغاز مى كند، و ذرات زمین مرده را جذب وجود خود مى نماید، و از این طریق موجودات مرده را تبدیل به بافت هاى موجود زنده می كند، تا هر روز جلوه تازه اى از حیات را نشان دهد.
مساله حیات در جهان گیاهان و حیوانات و زنده شدن زمین هاى مرده از یكسو دلیل روشنى است بر اینكه علم و دانش عظیمى در آفرینش این جهان به كار رفته، و از سوى دیگر نشانه اى آشكار از رستاخیز است.

بهترین تغذیه انسان

جمله ((فمنه یاكلون)) از یكسو اشاره به این است كه انسان از بخشى از دانه هاى گیاهى تغذیه مى كند، و بعضى دیگر قابل تغذیه براى انسان نیست، ولى فوائد دیگرى دارد مانند تغذیه حیوانات، ساختن مواد رنگى، داروئى، و امور دیگرى كه در زندگى انسان كاملا مورد استفاده است .
و از سوى دیگر با مقدم داشتن ((منه)) بر ((یاكلون)) كه معمولاً براى حصر مى آید این نكته را بیان مى كند كه بیشترین و نیز بهترین تغذیه انسان از مواد گیاهى است .
آیه 34 یس چگونگى حیات زمین هاى مرده را بیان مى كند، مى فرماید: (ما در زمین باغهائى از نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمه هائى از آن بیرون فرستادیم)؛ " وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ " (یس/34)
در آیه گذشته سخن از دانه هاى غذائى در میان بود، اما در اینجا از میوه هاى نیرو بخش و مغذى سخن مى گوید كه دو نمونه بارز و كامل آنها ((خرما)) و ((انگور)) است كه هر یك غذائى كامل محسوب مى شود.
در مطالعات دانشمندان نشان مى دهد كه مخصوصاً این دو میوه داراى انواع ویتامین هاى لازم و مواد مختلف حیاتى براى بدن انسان است، به علاوه این دو میوه در تمام طول سال به صورت تازه یا خشك قابل نگهدارى و استفاده براى تغذیه است .

هدف آن است كه حس حق شناسى و شكرگزارى انسان ها  را تحریك كند تا از طریق شكرگزارى قدم در مرحله معرفت پروردگار بگذارند، كه شكر منعم نخستین گام معرفت كردگار است .

این نكته نیز قابل توجه است كه در آیه قبل تنها تعبیر به احیاى زمین هاى مرده شده بود كه در قرآن مجید معمولا با نزول باران همراه است، ولى در این آیه سخن از چشمه هاى آب جارى به میان آمده ، زیرا براى بسیارى از زراعت ها آب باران تنها كافى است، در حالى كه درختان میوه معمولا نیاز به آب جارى نیز دارند.

نهایت لطف و عظمت پروردگار

آیه 35 یس هدف آفرینش  این درختان پر بار را چنین بیان می كند: ((غرض  ٍ این است كه از میوه آن بخورند، در حالى كه دست آنها در ساختمان آن كمترین دخالتى نداشته ، آیا شكر خدا را بجا نمى آورند))! " لِیَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْكُرُونَ"
آرى میوه هائى كه به صورت غذاى كامل بر شاخسار درختان ظاهر مى شود بى آنكه كمترین نیازى به پختن و یا تغییرات دیگر داشته باشد به مجرد چیدن از درخت قابل استفاده است، و این نهایت لطف و عظمت پروردگار را در باره انسانها نشان مى دهد.
حتى این غذاى آماده و لذیذ را آنچنان بسته بندى كرده كه براى مدت زیادى قابل نگهدارى است، بى آنكه ارزش غذائى خود را از دست دهد، بر خلاف غذاهائى كه انسان از مواد طبیعى خداداد با دست خود مى سازد كه غالباً به سرعت فاسد مى شود!
تفسیر دیگرى در باره معنى آیه نیز وجود دارد كه آنهم قابل ملاحظه است ،و آن اینكه : قرآن مى خواهد هم اشاره به میوه هائى كند كه بدون تغییر مورد استفاده قرار مى گیرد، و هم به انواع غذاهاى مختلفى كه با انجام عملى روى این میوه ها به دست مى آید.
در هر صورت ، هدف آن است كه حس حق شناسى و شكرگزارى انسان ها  را تحریك كند تا از طریق شكرگزارى قدم در مرحله معرفت پروردگار بگذارند، كه شكر منعم نخستین گام معرفت كردگار است .
آخرین آیه مورد بحث سخن از تسبیح و تنزیه پروردگار مى گوید، خط بطلان بر شرك مشركان كه در آیات گذشته از آن سخن بود مى كشد، و راه توحید و یكتا پرستى را به همگان نشان مى دهد، مى فرماید: منزه است كسى كه تمام زوج ها را آفرید، از آنچه زمین مى رویاند، و از خود آنان ، و از آنچه نمى دانند! (سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ)


منابع:
تفسیر نمونه، ج 4، ص 93
مرتضی مطهری، مجموعه آثار
آیة الله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن، ج 4
سایت پرسمان