فیلم هایی با لهجه شیرین
مرور آثاری كه فرهنگ بومی و مردمان آن را محور قرار داده اند
موفقیت فیلم های «زاپاس» و «ناردون» در گیشه، تاکید دوباره ای است که اگر دوربین سینما از تهران خارج شود و فرهنگ نقاط مختلف ایران را قاب بگیرد ، مردم هم به آن ها توجه می کنند.
جالب آن که این دو فیلم ، جزو آثار کمدی هستند و بدون توهین ، توانسته اند فرهنگ و اقلیم جغرافیایی بخشی از هموطنان رو پیش روی چشم مخاطبان قرار دهند. به این بهانه سراغ چند اثر رفته ایم که جزو کمدی های اقلیمی موفق محسوب می شوند.
عدد كمدی های اقلیمی در سینمای ما زیاد نیست. منظور از كمدی اقلیمی، فیلم هایی است كه در لوكشینی غیر از تهران بگذرند و قهرمان هایشان مردمان منطقه ای خاص از كشورمان باشد. فراوان داریم فیلم های جدی كه در شهر و مناطق دیگر روایت می شوند ولی سوژه این گزارش نیستند. البته در سال های اخیر دوربین غالبا در تهران مانده و فرهنگ فولكلور و اقلیم های مختلف جایی ویژه در سینمای ایران ندارند.
ناردون/ فریدون حسن پور/ 1395
فریدون حسن پور باز هم دوربین را به زادگاهش ، کلاچای گیلان برده و این بار یك فیلم كمدی ساخته است. «ناردون» بازیگرانی حرفه ای دارد مثل امین حیایی و مهران غفوریان كه در كنار چند بازیگر بومی ایفای نقش می كنند. در فیلم حسن پور اما آداب و رسوم محلی چندان پررنگ نیست و بر خلاف دیگر ساخته هایش ما با فرهنگ مردمان گیلان آشنا نمی كند. او در «نشانی» ، «وقتی همه خواب بودند» و «پای پیاده» در بازنمایی زندگی گیلانی ها موفق تر بود. با این حال «ناردون» پر است از موسیقی و لهجه گیلکی که رنگی زیبا به فیلم بخشیده است.
زاپاس / بروز نیك نژاد/ 1394
دومین فیلم برزو نیك نژاد مردمان خطه رامیان از توابع گرگان را در قاب گرفته. «زاپاس» تلاش کرده حال و هوای رامیان را به مخاطب منتقل كند و تا حدود زیادی موفق می شود. مخاطب با دیدن این فیلم با افسانه چشمه،چگونگی شادی مردم و چند مساله دیگر آشنا می شود. با این حال ما شهر را آن طور كه باید نمی بینیم و با مرام آدم ها به طور جزئی آشنا نمی شویم. دلیل اصلی عدم لهجه است كه كارگردان می گوید در صورت استفاده از لهجه باید فیلم زیرنویس می شد.
ایران برگر/ مسعود جعفری جوزانی/ 1393
مسعود جعفری جوزانی از جمله فیلمسازانی است كه تعلق خاطر زیادی به موطنش استان لرستان دارد. او در «جاده های سرد» ، «شیر جنگی» و «در مسیر تندباد» بخشی از فرهنگ و آداب مردمان لر را به تصویر كشیده بود. «ایران برگر» را هم به منطقه خودش برد و مثل فیلم های دیگر از بازیگران غیر لر هم خواست با گویش لری حرف بزنند. فیلم فضای تمثیلی دارد و بیش از آن كه نماینده ای از فرهنگ لرها باشد نقدی است بر رقابت های انتخاباتی كشور.
اتوبوس/ یدالله صمدی / 1364
یكی از بهترین كمدی های اقلیمی سینمای ایران را یدالله صمدی ساخته است. قهرمان های فیلم «اتوبوس» لهجه تركی ندارند؛ از آن سو فیلم بیش از آن كه منعكس كننده فرهنگ تام هموطنان آذری باشد بر اختلافات قومی اشاره دارد و آن را نقد می كند. دعوای حیدری و نعمتی از ابتلائات پررنگ كشور ما بوده و هست اما صمدی بجای روایت مستقیم این اتفاق و نقد تند اجتماعی ، زبان كمدی را برگزید كه همچنان كاركرد دارد.
پایتخت / سیروس مقدم
همچنان به عنوان سریال آن را می شناسیم و با ساخته شدن ورژن سینمایی می تواند یكی از بهترین كمدی های اقلیمی لقب بگیرد. «پایتخت» تصویری ملموس و باورپذیر از بخشی از هموطنان مازنی به مخاطب می دهد و اصلا این سریال باعث شد تصورات درباره مردم خطه شمال و تفاوت قومیت ها اصلاح شود. بخش عمده ای از داستان در تهران و خارج از مازندران روایت می شود اما فرهنگ و لهجه كاراكترها بك گراندی محكم از آن ها می دهد.