تبیان، دستیار زندگی
حتی می توانیم با یك پیگیری ساده از اطرافیانمان موارد متعددی را بیابیم كه روزگاری رهرو قله های عبادت بودند و نزد خاص و عام شهره به دینداری ولی مسیر زندگی آنان به گونه ای دگرگون شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حالا چرا سقوط؟

عبادت

حتی می‌توانیم با یك پیگیری ساده از اطرافیانمان موارد متعددی را بیابیم كه روزگاری رهرو قله‌های عبادت بودند و نزد خاص و عام شهره به دینداری ولی مسیر زندگی آنان به‌گونه‌ای دگرگون شد و از قله به زیر افتادند كه صدای شكستن استخوان‌هایشان هنوز در گوش‌ها نجوا می‌شود و البته همه با حیرت از این واقعه سخن نقل می‌كنند و پیرامون علت این سقوط تحلیل‌های مختلفی ارائه می‌دهند. اما اگر بهتر بنگریم خواهیم دید كه سرچشمه و علت اصلی تمام سقوط‌های معنوی و اعتقادی یك چیز است: عبادت به‌جای عبودیت. درواقع عابد احتمال سقوط دارد اما عبد نه. گاهی شخصی به عبادت علاقه پیدا می‌كند ولی هنگام امتحان معلوم می‌شود كه حرف‌شنوی از پروردگارش ندارد. شیطان هزاران سال عبادت كرد ولی هنگامی كه انجام كاری را دوست نداشت از انجامش سر باز زد و به خدا گفت: «مرا از سجده بر آدم معاف كن تا آنچنان عبادت‌ات كنم كه هیچ ملكی آنگونه عبادت‌ات نكرده است». غافل از اینكه خداوند، عبد می‌خواهد نه عابد. عبد هرچه كه مولایش بگوید انجام می‌دهد ولی عابد به‌خاطر علاقه‌خودش عبادت می‌كند. گاهی تكلیف این است كه حج واجب را نیمه‌كاره رها كنیم و امام مظلوم را همراه باشیم. نباید صرفا برعبادت، ارادت پیدا كنیم. اگر عبد باشیم امتحان الهی برایمان آسان می‌شود. زیرا مشق بندگی كرده‌ایم و امتحان‌نیز سنجیدن همین میزان بندگی است.

بعضی‌ها كاری به رضایت خدا ندارند بلكه به‌خاطر اینكه از عملی لذت می‌برند آن ‌را انجام می‌دهند. نقل شده است كه برای كسی دلایل زیادی آوردند كه قمه‌زنی جایز نیست، گفت: «اگر خود امام حسین علیه‌السلام هم بگوید نزن من قبول نمی‌كنم». این یعنی بنده نفس بودن به‌جای بنده خدا بودن و این انسان‌ها هستند كه به ظاهر بسیار باتقوا و دیندارند ولی در واقع برای دل خود دینداری می‌كنند نه رضای مولایشان. و روزی كه این پوسته ركوع و سجودشان كنار رود این گمان پیش می‌آید كه او از عرش به فرش سقوط كرده درحالی‌كه از ابتدا هم فقط در چشم مخلوق بالا رفته بود نه نزد خالق. مانند شیطان كه خداوند فرمود: «او از كافران بود»؛ نه اینكه بعد از سرپیچی از خدا، كافر شده باشد. پس باید خشنودی خدا را جست نه خوشایند دل را.



همشهری انلاین

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.