سلطنت خیالی رضا پهلوی

رضا پهلوی فرزند اول فرح دیبا و پسر اول محمدرضاشاه پهلوی در آبان سال ١٣٣٩ در آخرین خاندان سلطنتی ایران به دنیا آمد، از آنجایی که شاه ایران، در پی دو ازدواج قبلیش، نتوانسته بود فرزند پسر داشته باشد تولد رضا پهلوی برای دربار سلطنتی ایران اتفاق بسیار مهم بود ....

پسر اول سومین ازدواج پدر

پدر فرح دیبا ، سهراب از خانواده های آذربایجان بود. سهراب دیبا اهل تبریز بود. وی در دانشکده افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت بود و پس از انقلاب اکتبر به فرانسه رفت و در آنجا دیپلم متوسطه خود را گرفته بود و پس از بازگشت به ایران در ارتش رضا شاه استخدام شد . پدر فرح دیبا در سال 1326 به سبب بیماری سرطان درگذشت و فرح و مادرش مجبور به ترک وطن کردند و از آن پس فرح و مادرش در خانه دایی اش زندگی می کردند. فرح در شش سالگی به مدرسه ایتالیایی ها رفت و دوران دبیرستانش را در مدرسه ی فرانسوی رازی گذراند و بعد در رشته معماری از دانشگاه های فرانسه پذیرش گرفت و راهی آنجا شد .

به نقل از احسان طبری افکار و عقاید مادر رضا تا پایان حکومت شوهرش چپ بود و با زیر شاخه های این حزب در ارتباط بود اما بخت با او یار بود که به جای حصارک از پاریس راهی سعد آباد شد.

پدر رضا محمدرضا شاه پهلوی به نقل از اطرافیانش فردی ضعیف النفس و ترسو به نظر می رسید و هر پیشامد به ظاهر خوش را ترس و تهدید برای خود و تاج و تختش به حساب می آورد و تولد رضا هم از این قاعده مستثنی نبود و او آن طور که باید از تولد نوزاد پسر خوشحال نبود ، در همان زمان مرگ مشکوک برادر شاه هم که برخی از درباریان پیشنهاد ولیعهدی را داده می دادند به صحت این افکار دامن میزد.

از آنجایی که شاه ایران، در پی دو ازدواج قبلیش، نتوانسته بود فرزند پسر داشته باشد تولد رضا پهلوی برای دربار سلطنتی ایران اتفاق بسیار مهمی تلقی می شد و سالروز تولد او تا پایان دوره پهلوی توسط حکومت وقت گرامی داشته می شد. زیرا مطابق قانون اساسی سلطنتی فرزند ذکور به عنوان ولی عهد تداوم دهنده خاندان سلطنتی محسوب می شد ، اما این رویای پوچ ناتمام ماند...

محمدرضا پهلوی خواستار تغییر در قانون اساسی مشروطه شد؛ به این شکل که شاه حق تعیین نایب السلطنه را داشته باشد و سن قانونی به سلطنت رسیدن ولیعهد بیست سالگی تعیین شود و تا هنگامی که ولیعهد به بیست سالگی نرسیده است، نایب السلطنه در راس کشور قرار داشته باشد. در تاریخ 1 شهریور 1340 تغییرات نام برده در قانون اساسی تصویب شد.

محمدرضا پهلوی معتقد بود این تغییرات در قانون اساسی، راه کشور را به سوی تمدن بزرگ هموار می سازد.

در تاریخ 4 آبان 1346، چهل و هشتمین سال زادروز محمدرضا پهلوی در کاخ گلستان مراسم تاج گذاری محمدرضا شاه و شهبانو فرح و ولیعهد رضا پهلوی برگزار شد. در همین سال اصل 38 قانون اساسی به این صورت تغییر کرد که در صورت انتقال سلطنت به ولیعهدی که به سن قانونی نرسیده، مادر ولیعهد به طور خودکار و بدون نیاز به تأیید شخص یا مرجع دیگری نایب السلطنه می شد.

پهلوی سوم  هیچ گاه فرصت تکیه زدن به صندلی قدرت و تاج و تخت پدری اش را پیدا نکرد ، در آستانه بیست سالگی ، بعد از تدفین محمدرضا و سوگند خوردن وی در قاهره ، رهبری سلطنت طلب ها را به عهده گرفت. رضا پهلوی طبق قوانینی که برای خودشان تعیین کردند ، خودش را شاه ایران می پندارد و و برخی اطرافیانش او را پرزیدنت صدا می زنند!

حال او که خودش را شاه می پندارد و پادشاهی اش را طبق اصول اعضای اندک سلطنت طلب ها قانونی می پندارد ، آیا آگاه نیست؟! ، این قانونی که او از آن دم میزند و به گفته خودش احترام می گذارد رای هایی که مردم در ١٢ فروردین سال ١٣٥٨ به صندوق انداختند و به بودن او و تبارش نه گفتند ، قانون نیست و آیا نباید احترام به رای مردم گذاشت!

سلطنت خیالی را عزل کردند

او خودش را پادشاه و ناجی ایران می پندارد اما با موضع گیری های مضحک و شرم آور با جریاناتی هم صدا می شود که جدا از هر نوع سمت و سوی سیاسی هیچ گاه دردی از مردم دوا نکرده بلکه حتی در زمان تبعید پدر و پدر بزرگ و خاندان او هیچ گاه به وعده های خود عمل نکردند و آنها را به حال گذاشته اند تا زنگ اتمام زندگی دنیوی شان بخورد .

رضا فرزند شاه مخلوع در یک برنامه تلویزیونی پخش شده از شبکه های آمریکایی، از خروج 62 میلیون دلار توسط پدرش هنگام فرار از کشور خبر داد، مورد حملات شدید بسیاری ازطرفداران خود قرار گرفت.

رضا پهلوی در برنامه در پاسخ به سوالی مدعی شد: «پدرم در هنگام مرگ 62 میلیون دلارداشت و همان 62 میلیون دلار را از کشور خارج کرده و اسنادش نیز موجود است که چقدرش به من رسیده است »

این در حالی است که روزنامه فایننشال تایمز چندی پیش در گزارشی به مناسبت قیام های مردم کشورهای عربی علیه دیکتاتورها، میزان دارایی های خارج شده از سوی دیکتاتورهای فراری را بررسی کرده بود که بر اساس آن محمد رضا پهلوی به عنوان یکی از این دیکتاتورها، 35 میلیارد دلار دارایی را از ایران خارج کرده بود.

با این حال اگرچه میزان مبلغ مورد اشاره از سوی رضا پهلوی کمتر از میزان مورد اشاره روزنامه فایننشال تایمز است اما اعتراف رسمی به خروج این مبلغ هنگفت در 30 سال قبل، حتی مورد اعتراض بسیاری از طرفداران وی قرار گرفته است.

یکی از کاربران بالاترین در این راستا نوشته است:«رضا پهلوی گفت: ثروت پدر من هنگام خروج از کشور 62 میلیون دلار بود!! چنان با خضوع و خشوع گفت 62 که فکر کردم الان می گوید 62 هزار دلار و نه 62 میلیون دلار! این همه پول (نه غیررسمی!!) را از کجا آوردند؟»

این رفتارها و اظهار نظرهای واهی حتی باعث شده عده کثیری از سلطنت طلبان به رهبری اردشیر زاهدی او را از سلطنت عزل کنند .

اما علت این دعوای زرگری چه می باشد؟

به سختی می توان باور کرد اردشیر زاهدی که در دوران عافیت طلبیست و از عهد آرمان خواهی فاصله بسیار دارد و  روشن است به خاطر وطن و مردم دست به چنین کار خطرناکی نمی زند... او که به قول رضا یکی از مستخدمین سران گذشته است و در زمان سفارت خود در ایالت متحده چند برابر پورسانت می گرفت و هزینه های خوش گذرانی خود را از جیب مردم پرداخت می کرد ، چگونه الآن به فکر مردم سرزمین اش و حس میهن دوستانه اش افتاده است؟!

شاید بتوان این هجوم به رضاپهلوی را سرپوش گذاشتن آقای تاج بخش برای کودتای 28 مرداد باشد که حکومت و دولت را از دست مصدق گرفتند و بعد ها خود دیدند که به سایه دیوان نمی رسند.

پی نوشت: سایت تاریخ ایرانی، کتاب بازیگران دوران رضاشاهی و محمدرضاشاهی(ناصر نجمی) ، در پاسخ به تاریخ (محمدرضاپهلوی)، جلد اول ظهور و سقوط سلطنت پهلوی( خاطرات حسین فردوست)