آیا مسئولین، امانتدارند؟!
یکی از شاخصه های سخنان امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه، معطوف کردن مخاطبان به آخرت است. عدم اعتقاد به معاد و یا فراموشی و غفلت از آن سبب بروز بسیاری از جرائم می گردد. خیانت از گناهانی است که عدم معادباوری را در خود دارد.
امام علی (علیه السلام) هر کجا سخن از حکومت و مناصب آن می شد، آن را با عنوان امانت تعبیر می کردند. در نگاه ایشان مسئولیت امانتی است جهت خدمت به خلق و برای رضای پروردگار. بار معنایی این کلمه بسیار سنگین است و اگر کسی چنین نگاهی به منصب حکومتیش داشته باشد درصد به خطا افتادنش بسیار کم خواهد بود. کسی که از عهده ی نگه داری امانتی بر نیاید در آن خیانت کرده است. فلذا اگر کسی در عهده داری مسئولیتی کم کاری کند و یا آن را به نحو شایسته انجام ندهد، خیانت کرده و مستوجب عقاب خواهد بود.
خیانت چیست؟
خیانت در لغت به معنای نقیض امانت و به معنای منع حق است (فخرالدین طریحی؛ مجمع البحرین، ج 6، ص 245) و در اصطلاح از دستورات الهی خارج شدن و منهیات حق را مرتکب شدن، معنا شده است. خیانت در اصل به معنای خودداری از پرداخت حقی است که انسان پرداختن آن را تعهد کرده و آن ضد امانت است. (قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن،ج 2، ص 314)
چرا مسئولین خیانت می کنند؟
عوامل فراوانی را می توان برای زمینه های بروز خیانت نام برد که در اینجا به چند عامل مهم از آنها اشاره می شود:
سستی ایمان:
ایمان یکی از ارکان سعادت است که همراه با عمل صالح انسان را به سر منزل مقصود می رساند. چنانچه ضعف و سستی در ایمان وجود داشته باشد، تاثیر مستقیمی بر روی رفتار و اعمال خواهد داشت. امام علی(علیه السلام) در توصیف انسان با ایمان چنین می فرمایند: "... انسان با ایمان شب را به روز و روز را به شب نمی رساند، جز آنکه نفس خویش را متهم می داند..."
چنانچه شخصی این قدرت حسابرسی از خویش را نداشته باشد و از طرفی قدرتی در دستش باشد، بسیار در معرض خیانت خواهد بود. (محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه،خطبه 176)
ضعف در معادباوری:
یکی از شاخصه های سخنان امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه، معطوف کردن مخاطبان به آخرت است. عدم اعتقاد به معاد و یا فراموشی و غفلت از آن سبب بروز بسیاری از جرائم می گردد. خیانت از گناهانی است که عدم معادباوری را در خود دارد.
امام هر جا که نهیب و هشداری به عمال خود می دهند آنان را به یادآوری معاد سفارش می کنند تا شاید هول و هراس آن روز بزرگ عاملی برای جلوگیری از غوطه ور شدنشان در فساد و خطا باشد. در خطبه ایی که بعد از جنگ صفین ایراد فرمودند چنین آمده: "... ای مردم آن کس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد خیانت و نیرنگ ندارد." (محمد دشتی،ترجمه نهج البلاغه،خطبه ٤١)
و یا در جایی که یکی از کارگزاران ایشان خیانتی را مرتکب شد امام با شدت با او برخورد می کنند و در پایان نامه به وی چنین می نویسند :"... دست نگه دار و اندیشه نما، فکر کن که به پایان زندگی رسیده ایی و در زیر خاک پنهان شده و اعمال تو را بر تو عرضه داشتند، آنجا که ستمکار با حسرت فریاد میزند و تباه کننده ی عمر و فرصت ها آرزوی بازگشت دارد اما "راه چاره مسدود است." (همان)
توجه به دنیا و هواپرستی:
دنیا و لذت های آن برای انسان جذاب و فریبنده است. اما امام علی(علیه السلام) دنیا را اینگونه معرفی می کنند" خانه ایست پوشیده از بلاها، به حیله و نیرنگ شناخته شده ..." معرفی و مذمت دنیا در سرتاسر نهج البلاغه موج میزند. حضرت می خواهند با شناساندن دنیا مردم را از گرفتار شدن در دام آن رهایی بخشند. اما با این وجود عده ایی از کارگزاران خود ایشان گرفتار دنیا شده و با استفاده از مناصب خود از آن بهره های حرام بردند که امام به شدت آنان را توبیخ می نمودند. در نامه ایی به منذر می فرماید: "به من خبر دادند که در هواپرستی چیزی فروگذار نکرده و توشه ایی برای آخرت خود باقی نگذاشته ایی و دنیای خود را با تباه کردن آخرت آبادان می کنی ..." (محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه،نامه ٧١)
تجمل گرایی:
همانگونه که گفته شد، امام علی(علیه السلام) به شدت با دمخور شدن با دنیا و مظاهر آن مخالف بوده و با بروز یکی از این موارد در بین کارگزاران و نزدیکانش برمی آشفت. تجمل گرایی از عواملی است که انسان را در مسیر زیاده خواهی وارد می کند و هر چه انسان از نظر دارایی مستغنی تر باشد امکان گرفتار شدن به این رذیله زیادتر خواهد بود. در قرآن به این قانون اشاره شده که " إن الانسان لیطغی أن رءآه استغنی" (قرآن کریم،سوره علق،7-6)
وقتی فردی که قدرت در دست دارد و سستی ایمان نیز به همراهش هست، کافیست به استغنایی نیز برسد که آنگاه است که طغیان می کند. (آیت الله مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،ج 20، ص 65)
امام علی (علیه السلام) وقتی با خبر شدند که یکی از یارانشان خانه ی مجللی تهیه کرده بدو فرمود :" با این خانه ی وسیع در دنیا چه می کنی، در حالیکه در آخرت به آن نیازمندتری؟..." (محمد دشتی،ترجمه نهج البلاغه،خطبه ٢٠٩)
رجحان خود و نزدیکان بر دیگران یا به عبارتی بی عدالتی در رفتار:
امیرالمومنین (علیه السلام) همواره به عادلانه بودن رفتار کارگزاران با مردم تاکید داشتند. در نامه ای به اسود بن قطبه می فرمایند:"... کار مردم در آنچه حق است نزد تو یکسان باشد، زیرا در ستمکاری بهایی برای عدالت یافت نمی شود." (محمد دشتی،ترجمه نهج البلاغه،نامه ٥٩)
گاهی عهده دار شدن مسئولیتی در نظام سبب ایجاد توقعاتی از طرف نزدیکان می شود که منجر به تعرض به حقوق عامه ی مردم خواهد شد که این خیانتی بزرگ است.
نوع نگاه به مسئولیت های حکومتی و سرپرستی ها، در عملکرد مسئولین تاثیر بسزایی دارد. اگر یک فرد قرار گرفتن در منصبی حکومتی را حق خود بداند و جایگاهی خاص و ویژه برای خود و اطرافیانش قائل شود، خواه نا خواه به دست درازی به اموال و حقوق مسلمین نزدیک خواهد شد. اما چنانکه مسئولیت را امانتی الهی در دستش بداند که باید به شدت از آن مراقبت کند، از خیانت به دور خواهد بود. امام علی (علیه السلام) در نکوهش یکی از عمال خود به وی چنین می فرماید: "... گویا میراث پدر و مادرت را به خانه می بری، چگونه نوشیدن و خوردن را بر خود گوارا کردی در حالیکه می دانی حرام می خوری و حرام می نوشی؟..." (محمد دشتی،ترجمه نهج البلاغه،نامه 41)
کلام پایانی
در این نوشتار به صورت مختصر و گزینشی به مسأله ی خیانت پرداخته و چند عاملی برای آن ذکر شد. اما آنچه از نامه های امام که به عمال خود نوشتند و خطبه هایی که در زمینه ی اداره ی جامعه ایراد فرمودند بر می آید این است که هر چه تقوا و ورع یک مسئول بالاتر باشد میزان خطای وی کمتر خواهد بود، فلذا امام مرتبا کارگزاران خود را به حضور نیرویی مافوق نیروهای نظارتی خود توجه می دهند که باید خود را دائما در محضر او ببینند چرا که " فإن الشاهد هو الحاکم" او که شاهد رفتار آنهاست خود در دادگاه عدالت الهی حاکم و قاضی است.