تبیان، دستیار زندگی
چرا انسان از ابتدا در آخرین حد کمال یعنی همان کمال نهائیش آفریده نشد تا اینقدر در دنیا اذیت نشود ؟ چرا از همان اول خداوند انسان ها را به بهشت نبرد و این همه مراحل دنیا بعد از دنیا در برزخ و قیامت برایش ایجاد کرد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بدون زحمت دکتری بگیرید!

چرا انسان از ابتدا در آخرین حد کمال یعنی همان کمال نهائیش آفریده نشد تا اینقدر در دنیا اذیت نشود ؟ چرا از همان اول خداوند انسان ها را به بهشت نبرد و این همه مراحل دنیا بعد از دنیا در برزخ و قیامت برایش ایجاد کرد؟

فرآوری: دکتر جعفری- بخش اعتقادات شیعه تبیان
رسیدن به کمال

سوال :

چرا انسان از ابتدا در آخرین حد کمال یعنی همان کمال نهائیش آفریده نشد تا اینقدر در دنیا اذیت نشود؟ چرا از همان اول خداوند انسان ها را به بهشت نبرد و این همه مراحل دنیا بعد از دنیا در برزخ و قیامت برایش ایجاد کرد؟ 
می گویند هدف از آفرینش جهان و انسان دریافت رحمت خاص الهی و رسیدن به قرب خداست. اگر هدف چشاندن رحمت به انسان بود دیگر این همه زحمت برای چه؟ آیا مقتضای رحمت واسعه و لطف نامحدود خدا این نیست که بدون تحمل زحمت عبادت و آزمایش طعم کامل رحمت خود را به انسان بچشاند؟

در پاسخ می گوییم :

رسیدن به کمال نهایی که همان دریافت رحمت کامل الهی است ، ظرفیت ویژه ای است که انسان باید به آن ظرفیت برسد و تا آن ظرفیت ویژه حاصل نشود و تا انسان با طی این مراحل به آن جایگاه نرسد مثل دادن مدرک دکتری به یک بچه شش ساله است که هیچ خاصیتی برایش ندارد بلکه تنها یک کاغذ به او داده شده.

باید دید آیا می شود هر کمالی را به هر کس داد؟ آیا کمال نهایی انسان یک امر اعتباری و قراردادی است که بگوییم از همان اول به او بدهید. کسی که بناست مثلا رئیس جمهور بشود چرا دیگر اینقدر اذیتش می کنند آ موزش های مختلف می دهند و ...  ؟از همان اول رئیس جمهورش کنند این همه زحمت برای چیست؟ 
آیا کمال هم اینگونه و از این امور و مقامات دنیوی است ؟ یا نه کمال نهایی انسان یک امر عینی ، حقیقی و خارجی است که باید مراحل کمال یکی پس از دیگری طی بشود تا انسان به این مقام و کمال دست پیدا بکند. 
آیا این حرف صحیحی است که بگوییم اگر هدف نهایی این است که این بچه شش ساله به مقام دکترا نائل شود و شما هم نسبت به این بچه لطف و عنایت دارید ، دوستش دارید و می خواهید بالاخره دکتر بشود چرا اینقدر اذیتش می کنید؟ سالها از او می خواهید که درس بخواند. شب ، بیدار خوابی بکشد، امتحان بدهد تا مثلاً بعد از بیست سال به او یک مدرک دکتری بدهید خوب ازهمان اول به او بدهید.
 آیا با دادن مدرک دکتری، این بچه دکتر می شود ؟ آن کمالاتی که یک دکتر دارد را این بچه پیدا می کند یا نه فقط یک کاغذ دستش گرفته که هیچ خاصیت دیگری ندارد ؟ 
رسیدن به کمال نهایی که همان دریافت رحمت کامل الهی است ، ظرفیت ویژه ای است که انسان باید به آن ظرفیت برسد و تا آن ظرفیت ویژه حاصل نشود و تا انسان با طی این مراحل به آن جایگاه نرسد مثل دادن مدرک دکتری به یک بچه شش ساله است که هیچ خاصیتی برایش ندارد بلکه تنها یک کاغذ به او داده شده.
آیا محدودیت ماده است که جسم و وجود انسان را خداوند نمی تواند از اول آنگونه خلق کند؟
عظمت کمال امر اعتباری نیست بلکه امری عینی ، خارجی و واقعی است و انسان باید گام به گام به آن مرحله برسد. 
موجودات دیگری مانند فرشته  که  انسان نیستند خداوند از اول در همان جایگاهی که بناست انجام وظیفه بکنند خلق کرده " و ما منّا إلا له مقام  معلوم " فرشته ها می گویند ما هر کدام در جای خودمان هستیم. 
اما موجود مادی را نمی شود آنطور خلق کرد. این تدریج و تدرج جزء ذاتش است .  بنابراین رسیدن به کمال نهائی یک استعداد و ظرفیت ویژه ای نیاز دارد که جز در سایه اختیار و با تحمل محرومیت ها و رنجها و ریاضت ها و تلاش ها آن هم در میدان های مسابقه زندگی هرگز به دست نمی آید. 
تا انسان در صحنه های زحمت، رنج و محرومیت وارد نشود و آبدیده نشود هرگز به آن نمی رسد. درک لذت رحمت ، بلوغ و شعور خاص لازم دارد که تا انسان به آن بلوغ و شعور نرسد این رحمت مثل همان مدرک دکترای آن بچه است و هیچ ارزشی ندارد ، تنها کاغذی است که به دستش داده اند. ای بسا آن کاغذ را خط خطی و پاره کند و دور بریزد. به همین ترتیب انسان باید شعور را کسب کند و بلوغ را به دست بیاورد. 

کمال نهایی انسان یک امر عینی ، حقیقی و خارجی است که باید مراحل کمال یکی پس از دیگری طی بشود تا انسان به این مقام و کمال دست پیدا بکند.

وقتی که به آن حد از بلوغ رسید این رحمت برایش فایده دارد و در این شرایط لذت رحمت را می چشد . 
اگر این شعور و بلوغ حاصل نشود مثل یک حیوانی است که بهشت هم برایش یک باغ سر سبزی است که در آن  در حال چریدن است در حالی که خدا اینگونه بهشت را نمی خواهد به انسان بدهد. 
لذتی که انسان در بهشت دارد عمده اش به معرفت ، شعور و بلوغ انسان مربوط می شود و این بلوغ ، شعور و معرفت به دست آوردنی نیست مگر در همین مدرسه دنیا.
برای بچه دو ساله ازدواج مفهومی ندارد زیرا باید مراحل پرپیچ وخم زندگی را طی بکند تا بلوغ و آمادگی لازم را برای ازدواج پیدا بکند. انسان هم باید با طی پیچ وخمهای زندگی شرایط و آمادگی لازم را برای دریافت کامل رحمت الهی به دست بیاورد آن وقت برایش با ارزش می شود. 
 انفاق یکی از عوامل تحقق فضایل الهی در انسان است . اگر انسان با میل ورغبت خود در عین حال که نیاز دارد از روی اختیار هر چند کم در راه خدا انفاق بکند این عمل او را به کمال نزدیک می کند. اما اگر همین انفاق جبری و غیرارادی باشد ، اگر هزار برابر هم انفاقی کند و به فقرا بدهد هیچ تاثیری در کمال او ندارد. 
رسیدن به این کمال مستلزم این است که انسان با اراده و اختیار و رغبت خود
در راه خدا انفاق کند و اگر اجباری باشد ولو هزار برابر هم باشد ذره ای در کمال او اثرگذار نیست.

خلاصه:

هدف از آفرینش جهان و انسان دریافت رحمت خاص الهی و رسیدن به قرب خداست که مقام کمال انسان است . شرط رسیدن به این کمال عبور از مسیر پر پیچ و خم زندگی مادی با اراده و اختیار است.


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی  موجود در سایت رادیو معارف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.