شر مکانیسم عینیت بخشیدن به مفاهیم کلی، کاری بس دشوار است. مفاهیمی چون حقوق بشر که همه انسان ها گذشته از قشر، طبقه، جنسیت در اغلب اوقات مورد توافق آحاد جامعه قرار دارد، اما در تفسیر این مفاهیم و موضوعات است که چالش های جدی رخ ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1385/12/13 ساعت 10:00
دین و حقوق بشر
مکانیسم عینیت بخشیدن به مفاهیم کلی، کاری بس دشوار است. مفاهیمی چون حقوق بشر که همه انسان ها گذشته از قشر، طبقه، جنسیت در اغلب اوقات مورد توافق آحاد جامعه قرار دارد، اما در تفسیر این مفاهیم و موضوعات است که چالش های جدی رخ می دهد و این چالش ها تا آنجا ادامه پیدا می کند که تفاسیر و برداشت ها آنچنان در تناقض با یکدیگر قرار می گیرند که امکان ایجاد سردرگمی را زیاد می کند. یکی از موارد تفاسیر دور از هم موضوع حقوق بشر و متون مذهبی است. زمانی که بحث بر سر مصداق های حقوق بشر و متون مذهبی به میان می آید، شاهد تفاسیر مختلف می شویم. امروز نیز مقوله حقوق بشر و متون مذهبی را با آیت الله محمد موسوی بجنوردی، پی می گیریم. هر چند که ایشان به طرح کلیات این مقوله پرداخت اما ورود این افراد که در بازخوانی متون مذهبی دارای تخصص نیز هستند، غنیمتی به شمار می آید.•آیا در متون مذهبی صحبت از حقوق بشر به میان آمده است؟
موضوع حقوق بشر چه در قرآن و چه در متون مقدس دیگر و همچنین روایاتی که از قول پیامبر اکرم و سایر امامان (ع) مطرح شده، حتی در مورد حقوق حیوانات تاکید شده، حتی در مورد حقوق نباتات تاکید شده است. به طور مثال گفته شده به هنگام جنگ، چه کار کنید، درخت ها را نابود نکنید و یا در مورد حیوانات که آنها را آزار ندهید، اینها همه نکاتی است که در مورد حقوق آنها تاکید شده است.
در سیره ائمه می خوانیم که حضرت سجاد به هنگام سفر به مکه هرگز بر شتری که سوار بود نه تازیانه ای می زد و نه آن حیوان را مورد آزار قرار می داد و با رفقت و ملاطفت با آن حیوان رفتار می کرد.
انسان که شریف ترین موجود جهان هستی است شریف ترین مخلوق خدا است، خداوند تاکید می کند «ولقد کرمنا بنی آدم» بدون در نظر گرفتن جنس، بدون در نظر گرفتن مذهب و قومیتی خاص و ملیت و فرهنگ. ما به انسان کرامت قائل شدیم و این معنای عام کرامت است. تمام حقوق چه خصوصی و چه حقوق عمومی، جزای خصوصی، حقوق تجارت خصوصی و همه موارد حقوق فردی و عمومی در این آیه نهفته است. «ولقد کرمنا بنی آدم» می بینم که در این آیه گفته نمی شود کرمنا مسلم یا کرمنا مومن، بلکه می گوید کرمنا بنی آدم. در این آیه عقاید فرد را در نظر نگرفته، تدین اش را در نظر نگرفته، جنسیت را در نظر نگرفته است و آنچه مهم است اینکه ایدئولوگ های دینی باید از این آیه استفاده بکنند و هر آنچه که در راستای کرامت انسان است، موادی را تنظیم بکنند که کرامت انسان ها را تضمین نمایند و هر آنچه که در کرامت انسان ها اخلال به وجود می آورد را منع نمایند.
بنابراین می خواهم بگویم بزرگ ترین حامی حقوق بشر خود قرآن است و ذات باریتعالی است. اساساً عقل بشری و اندیشه بشری حکم می کند، انسان یک موجود عقلانی است البته انسان موجود دوساحتی است هم دارای بعد مادی و حیوانی است و هم دارای بعد معنوی و رحمانی است. اساساً موجودی که دو بعد دارد تکالیفی نیز بر او تکلیف می شود و این تکالیف در جهت رشد و تعالی انسان قرار گرفته است. اگر در کاری مفسده و فساد است، انسان را از آن عمل نهی می کند. اگر در کاری خیر وجود دارد انسان را به انجام آن عمل ترغیب می کند. پس تمامی دستورات باریتعالی، همه اش در جهت رقاء و تکامل انسان است و هرگز نمی توان گفت که انسان حقوق ندارد و از آنجایی که انسان موجودی عقلانی است، عقل حکم می کند که دارای حقوق فردی و عمومی باشد. این حقوق هم همان حقوق بشر است و مربوط به انسانیتش می شود. حقوق در راستای تعالی انسان است و مراد بر این است که بر او ظلم نشود و انسان موجودی اجتماعی است.
اعلامیه حقوق بشر که بعد از جنگ دوم جهانی نگاشته شد و در سازمان ملل تنظیم شده سعی بر این دارد که حقوق انسان را حفظ کند. نویسندگان این اعلامیه جهانی، حقوق انسان ها را با حذف دین، ملیت و جنسیت نوشتند. اینک که پنجاه و اندی سال از نوشتن این اعلامیه می گذرد و ما مدعی هستیم که در ۱۴۰۰ سال پیش ذات باریتعالی حقوق همه انسان ها را تاکید و ذکر نموده است. عقیده شخصی من این است که سایر ادیان نیز در متون مقدس خود بر حقوق انسان ها تاکید داشته اند. ادیان توحیدی مسلماً حقوق بشر در مرام و اساس تفکرشان بوده است. ادیان، متونی انسان ساز هستند. البته ما عقل مجرد داریم، فطرت داریم که راهنمای تکوینی در همه انسان ها است. اینها همواره ما را به طرف کمال رهنمون می کنند.
هنر انبیا این است آنچه فطرت انسان می گوید، عقل مجرد من می گوید، همانی که راهنمای تکوینی من می گوید و به طرف صلاح و شجاعت، رهنمون می کند این بایدها و نبایدهایی که مذاهب می گویند در راستای تکامل انسان است. در راستای فطرت انسان است و یقیناً عقلانیت انسان نیز به حقوق انسان حکم می کند و این حقوق در راستای عدالت اجتماعی و کرامت انسان و عقلانیت انسان و فطرت انسان است.
•آیا تفاوتی با هم دارند؟ تفاوت طرح حقوق بشر در متون مذهبی با اعلامیه جهانی حقوق بشر چیست؟
اعلامیه جهانی حقوق بشر محصول عقل بشر است، محصول فرهیختگان و نخبگان جهانی است. هدف نویسندگان این اعلامیه این است که انسان در محیطی که عدالت اجتماعی وجود دارد، زندگی کند مفاد این اعلامیه می خواهد محیط اجتماعی حافظ تمامی حقوق انسان باشد و جلوی ظلم و تعدی را بگیرد و بهتر است براساس متون مذهبی نواقص اعلامیه جهانی حقوق بشر را برطرف کنیم. ما باید کرامت انسان را در همه شئون در نظر بگیریم و این را هم ذکر کنم که این اعلامیه در پنجاه و اندی سال پیش نوشته شد و قطعاً باید نکاتی را به آن اضافه کرد. چرا که هر قانونی شرایط زمان و مکان را در نظر می گیرد و سپس آن قانون وضع می شود، در نتیجه رشد بشریت، کمال انسانیت چیزهای جدیدی را اقتضا می کند و سازمان ملل هم باید توجه داشته باشد که عنصر زمان و مکان اقتضا می کند، پس از گذشت نیم قرن مفادی از آن اضافه یا حذف شود. من معتقدم که این کار را باید کرد و دین عامل احیای حقوق بشر است. هم عقل این معنا را حکم می کند و هم قرآن این را تصریح می کند و می گوید «ولقد کرمنا بنی آدم» کرامت انسان، چه چیزهایی را اقتضا می کند باید در قوانین آن مفاد را بیاوریم.
•جناب موسوی بجنوردی شما صحبت از تکمیل قانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر به میان آوردید، همان طور که می دانید کشور ما در دوره های مختلف، متهم به نقض حقوق بشر است در این رابطه چه نظری دارید؟
اولاً بحث من روی متون دینی است نه روی عملکرد فرد یا عده ای. من از متون اسلامی چنین استنباط می کنم، حالا عملکرد چیست، ما عملکرد را نمی توانیم به حساب دین بگذاریم چون عملکرد توام با سلیقه، طرز فکر و فرهنگ عمومی جامعه است. این یک واقعیتی است که نمی توان منکر شد. در متون مذهبی قانونی نداریم که با کرامت انسانی منافات داشته باشد. فتوا نتیجه اجتهاد مجتهدین است. فقه عبارت از اجتهاد مجتهدین است. در مذهب شیعه ما عقیده داریم که مجتهد هر آنچه که استنباط کرد، مطابق با حکم واقعی نیست. ممکن است اشتباه کند یا ممکن است درست باشد. لذا به آن مخطئه می گویند و اگر اشتباه کرد نباید اشتباه او را به پای دین نوشت. اگر فرهنگ عمومی جامعه تاثیر در دیدگاه افراد می گذارد، مسلماً در اجتهاد نیز عنصر زمان و مکان تاثیر می گذارد. همان طور که امام راحل فرمودند، عنصر زمان و مکان در اجتهاد تاثیر می گذارد. زمان عوض می شود، شرایط عوض می شود، ملاک ها عوض می شود وقتی ملاک ها عوض می شود، شرایط عوض می شود، نمی توان حکمی را که براساس آن ملاک ها و شرایط تنظیم شده، اینک نیز صادق دانست.
امام در این رابطه جمله ای داشتند که باید نصب العین خود قرار دهیم، مجتهدین نیز این را باید نصب العین خود قرار دهند و طبق عنصر زمان و مکان اجتهاد بکنند و اگر عنصر زمان و مکان را در نظر نگیرند اگر فکر کنند که در زمان سابق این گونه اجتهاد کردند، الان هم باید آن طور اجتهاد کنیم، این فکر غلطی است. در فقه شیعه، در عین حالی که فقه ما جواهری است، یعنی از همین متون مذهبی و فقهی نباید خارج شویم، اما اجتهاد ما پویا است و اجتهاد ما زنده است. من معتقدم که اجتهاد ما عین مدرنیته است. حرکت اجتهادی در شیعه، همیشه در حال نو شدن و پویایی است. این است که یک فقیه یا مجتهد شرایط زمان و مکان را نگاه می کند، سپس اظهارنظر می کند و اگر فکر کنیم که فلان فقیه این نظر را داده، پس من هم باید آنطور نظر دهم این تفکر اشتباهی است. در فقهای شیعه همیشه چهره های درخشانی بوده مانند علامه حلی و مقدس اردبیلی با آن قداستی که داشت ولی به قدری در فتوا دادن شجاع بود خود امام راحل رحمه الله علیه، آنی که نظرش می رسید، اظهارنظر می کرد، بدون آنکه ملاحظه فلان و فلان را بکند و یا بگوید چون مجتهدین گذشته چنین گفته اند پس اینک نیز باید چنین گفت. این آدم از عدالت می افتد. باید پویایی در اجتهاد را همواره حفظ بکنیم، این پویایی و حرکت اصلاحی به وجود نمی آید مگر عنصر زمان و مکان را در نظر بگیریم. ملاک ها را در نظر بگیریم، شرایط را در نظر بگیریم. راجع به سنگسار که فرمودید، حضرت امام خمینی در سال ۶۰ بود که من آن موقع عضو شورای عالی قضایی بودم، عده ای به امام گفتند که موضوع سنگسار برای اسلام وهن است و عده ای بر ما ایرادهایی می گیرند و امام فرمودند که بگویید دادگاه ها دیگر این حکم را ندهند. پس مسئله این است که یک فقیه یک امام مسلمین دستش باز است که طبق مصالح اسلام و مسلمین، نظر دهد و اهم را همیشه در نظر بگیرد و اما در مورد حقوق زن که می فرمایید، مسئله زن یک واقعیتی است که فرهنگ مردسالاری در خیلی از کشورها وجود دارد از جمله کشور ما، که در این ۲۶ سالی که از انقلاب می گذرد، الی ماشاءالله حقوق زن احیا شد. کثیری از مسائل مهم زنان حل شده، زن به جایگاه واقعی خودش خیلی نزدیک شده است. البته صددرصد احیا نشده ولی در طریق احیای حقوق زنان است. من خود در سال ۶۰ عضو شورای عالی قضایی بودم و آ ن موقع هم برای احیای حقوق زنان بسیار فعالیت کردم و افتخار هم می کنم. چه در باوراندن این معنا، قبولاندن این معنا خیلی فعالیت کردم.
•لطفاً بگویید مشخصاً در آن سال ها شما چه فعالیتی می کردید؟
در مورد حضانت زنان، مهریه زن ها و طلاق زنان. در گذشته این گونه بود که اگر زنی در عسر و حرج باشد، باید می سوخت و می ساخت ولی ما آمدیم ماده ۱۳۱۰ را اضافه کردیم. در قباله نامه های ازدواج ۱۲ شرط گذاشتیم که زن هیچ گاه با لحاظ آن ۱۲ شرط ازدواج به بن بست نمی رسد و می تواند خودش را از بلایا نجات دهد.
•در مورد حضانت چه کردید؟
قانون قبلی این طور بود که به هنگام طلاق، پسر تا ۲ سال و دختر تا هفت سال با مادر است که الان دختر و پسر تا ۷ سال باید با مادر باشند. این قانون در مجلس ششم تصویب شد و شورای نگهبان آن را رد کرد و در مجمع تشخیص مصلحت نظام تایید شد. البته نظر فقهی من این است که کودک تا سن بلوغ باید نزد مادر باشد ولی آنجا گفتم ۷ سال، با خود گفتم اللهم بیر بیر به هر ترتیب می توان گفت تا بلوغ کودک می تواند نزد مادر باشد. ما روایات داریم، قول داریم، که کودک تا سن بلوغ باید نزد مادر باشد. اما در روایات فراوان داریم تا ۷ سال. اگر بخواهیم کار فقهی و حقوقی بکنیم دست ما باز است. در مورد قضاوت زنان که زن می تواند قاضی باشد این موضوع را جا انداختم.
•در مورد قضاوت زنان چه کردید؟
زنان زیادی در دادگستری هستند که پایه های قضایی دارند و به عنوان قاضی محسوب می شوند، در دادگاه های خانواده و در دیوان عالی کشور هست، که اینها قاضی هستند.
•آیا منظورتان این است که آنها به تنهایی حکم صادر می کنند.
انشای حکم هنوز از طرف زنان قطعی نشده است. ما دو شکل قاضی داریم، قاضی نشسته و قاضی ایستاده، ما قاضی ایستاده زیاد در بین زنان داریم، لکن قاضی نشسته هم در دادگاه خانواده وجود دارد، قاضی ایستاده در هنگام انشاء حکم باید نظر قاضی نشسته را هم لحاظ کند. اهمیت او در انشاء حکم قاضی است. نمایندگی زنان در مجلس شورا، در شورا های شهر، اهمیت زیادی دارد. حضور ۶۷ درصدی زنان در دانشگاه ها، برای خیلی ها تعجب آور است. در همه عرصه ها، چه قضایی، چه سیاسی، چه اجتماعی و فرهنگی زنان رشد چشمگیری دارند. در دهه های گذشته تعداد انگشت شماری از زنان عضو هیات علمی دانشگاه بودند، ولی اینک زنان زیادی عضو هیات علمی دانشگاه ها هستند و من به عنوان یک معلم باید بگویم که در کلاس های درس زنان یک نمره از مردان جلوتر هستند. زنان در استعداد فکری، در فهم و شعور از پسر ها کمتر که نیستند بلکه از آنها کوشاتر هم هستند. این پیشرفت کمی نیست ولی چون تدریجی بود، ما متوجه نیستیم ولی اگر کسی از بیرون بیاید و قبلاً این تغییرات را ندیده باشد، این تغییرات برای او چشمگیر خواهد بود البته ما نباید به این پیشرفت ها بسنده کنیم.
•در مورد حقوق کودکان چه نظری دارید؟ ما در مباحث قضایی داریم که پدر صاحب و مالک کودک است و این طرز تلقی باعث شده، پدری که در خانه دست به کودک آزاری می زند از مجازات رهایی یابد. در این رابطه چه نظری دارید؟
اسلام در مورد حقوق کودک از قبل از ولادتش، نظرات صریحی دارد. تمام ملاحظات در اسلام رعایت شده و از حیث ملاحظات در اسلام کمبودی وجود ندارد. باز مسئله را در عملکرد می برم. در بحث عملکرد هم ما خلاء قانونی نداریم. من خود مقاله بسیار مفصلی درباره حقوق کودک نوشتم و چاپ هم شده است. ما در حقوق کودک نقطه کور در اسلام نداریم. در مورد حقوق کودک بیشتر از هر چیز باید فرهنگ سازی کنیم و جامعه باید بفهمد که در مورد کودک مسئولیت سنگینی دارد. شما صرفاً آزار فیزیکی کودک را در نظر نگیرید، آزار های داخلی کودکان از طرف خانواده ها نیز یک بحث جدی است.
منبع : روزنامه شرق