تبیان، دستیار زندگی
دوران خلافت بنی امیه که همزمان با دوران حیات امام سجاد علیه السلام است، بخشی از تاریخ است که همواره نسبت به آن مورد غفلت واقع شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام سجاد علیه السلام و زمامداران عصر او

دوران خلافت بنی امیه که همزمان با دوران حیات امام سجاد علیه السلام است، بخشی از تاریخ است که همواره نسبت به آن مورد غفلت واقع شده است.

فرآوری: محمد باعزم- بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
سجاد

دوران خلافت بنی امیه که همزمان با دوران حیات امام سجاد علیه السلام است، بخشی از تاریخ است که همواره نسبت به آن مورد غفلت واقع شده است. زمامدارانی که امام زین العابدین علیه السلام با آنها مواجه بود عبارت بودند از یزید، عبدالله بن زبیر، مروان حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک که همگی ظالم و بیدادگر و جنایتکار بودند. پس از حادثه جانکاه و جانسوز کربلا یزید ستمگر برای سرکوبی مردم مدینه که علم مخالفت را با او برداشته بودند شخصی را به نام مسلم بن عقبه به مدینه فرستاد. سپاهیان یزید سه روز مدینه را غارت کردند و به قتل عام پرداختند و ده هزار نفر را کشتند و از هیچ بی عفتی و خیانتی فروگذار نکردند. در سال شصت و چهار هجری پس از مرگ یزید، فرزندش معاویه به جای او بر مسند حکومت نشست و پس از مدت کوتاهی یعنی چهل روز به منبر رفت و استعفای خود را اعلام کرد و از حکومت برکنار شد. با مرگ یزید و برکنار شدن معاویه پسرش عبدالله بن زبیر که سالها در طمع خلافت و حکومت بود در مکه بپاخاست و مردم حجاز و یمن و عراق و خراسان نیز با او بیعت کردند و در شام مروان بن حکم پس از استعفای معاویه بن یزید با توطئه به حکومت رسید و به مخالفت با عبدالله بن زبیر پرداخت و با دسیسه و نیرنگ، شام و سپس مصر را به تصرف خود درآورد، ولی حکومتش طولی نکشید و با فاصله ای کوتاه در گذشت و پسرش عبدالملک به جای او نشست.

دوران خلافت بنی امیه که همزمان با دوران حیات امام سجاد علیه السلام است، بخشی از تاریخ است که همواره نسبت به آن مورد غفلت واقع شده است.

عبدالملک در سال شصت و پنج هجری به حکومت رسید و پس از تحکیم موقعیت خود و تسلط بر شام و مصر و در سال هفتاد و سه هجری عبدالله بن زبیر را در مکه محاصره و دستگیر نمود و به قتل رسانید. عبدالملک مردی بیرحم و بخیل و ستمگر بود، روزی به سعد بن مسیب گفت: هر کس مرا به تقوی و پرهیزکاری دعوت کند گردنش را می زنم.

از جنایات بزرگ عبدالملک فرمانروا ساختن حجاج بن یوسف ثقفی در بصره و کوفه است، حجاج از خون ریزترین و رذل ترین چهره های حکومت اموی است او که مرض جنایت و خونریزی داشت وحشیانه به آزار و شکنجه و کشتار مردم پرداخت و بویژه به نابودی شیعیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام همت گماشت و در مدت حکومت خود حدود صد و بیست هزار نفر را کشت.(1) عبدالملک شدیدا مراقب امام زین العابدین علیه السلام بود و می کوشید تا از رفتار امام مدرکی بدست آورد و بدان بهانه بر امام سخت بگیرد. یک بار برای ایجاد ترس و وحشت در مردم و جلوگیری از فعالیت امام علیه السلام آن بزرگوار را با اذیت و آزار به شام جلب کرد و دوباره به مدینه بازگردانید. پس از مرگ عبدالملک در سال هشتاد و شش هجری فرزندش ولید به جای او نشست، ولید نیز مردی ستمگر و بی پروا بود. او در اولین سخنرانی خود گفت هر کس در برابر ما گردنکشی کند او را می کشم و هر کس سکوت کند در سکوت او را خواهم کشت. ولید هم مانند دیگر زمامداران ستمگر آن زمان از شهرت و محبوبیت امام علیه السلام هراسان بود و از شخصیت علمی و روحانی آن گرامی رنج می برد و می ترسید مردمان پیرامون او گرد آمده برای سلطنت و حکومت او خطری تولید شود از اینرو نتوانست وجود امام علیه السلام را تحمل کند و بالاخره آن حضرت را مسموم کرده و به شهادت رساند.(2)


پی نوشت ها:
(1).کامل ابن اثیر، ج 4، ص 587.
(2). سیره عملی اهل بیت علیهم السلام، ص51

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.