تبیان، دستیار زندگی
بر اساس آموزه های نهج البلاغه مدیران باید با ملاک ها و ارزشهای انسانی و اسلامی محک بخورند و در صورتی که از این آزمون سربلند بیرون آمدند تحت نظارت حاکم شرع به فعالیت و در واقع خدمتگزاری به جامعه مسلمین بپردازند .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سنگ محک مدیران و مسئولان اسلامی چیست؟

بر اساس آموزه های نهج البلاغه مدیران باید با ملاک ها و ارزشهای انسانی و اسلامی محک بخورند و در صورتی که از این آزمون سربلند بیرون آمدند تحت نظارت حاکم شرع به فعالیت و در واقع خدمتگزاری به جامعه مسلمین بپردازند.

الهام حیدرزاده/کارشناس ارشد معارف نهج البلاغه - بخش نهج البلاغه تبیان
مدیریت اسلامی

از آنجا که در کشور عزیز ما حکومت اسلامی برقرار است، مسئولین باید روش کشورداری اسلامی را اجرا کنند و مطابق آموزه های دین اسلام عمل کنند. در آموزه های نهج البلاغه بر نحوه گزینش مسئولین تأکید فراوانی شده است.

از جمله حقوق مردم بر حکومت حق آموزش و تربیت است. تا این حق به درستی ادا نشود ، روابط و مناسبات اجتماعی و سیاسی جایگاه درستی پیدا نمی کند و تحقق اهداف دولت اسلامی میسر نمی شود. جامعه زمانی صلاح و سامان می یابد و به سوی اهداف متعالی سیر می کند که مردم آن از آموزشی همه جانبه و کامل بهره مند باشند.

همچنین لزوم آموزش و تربیت در مورد زمامداران مسئله ای جدی و حیاتی است و اداره کنندگان یک نظام در مراتب گوناگون آن باید فرهیخته ترین مردمان باشند. امیرمومنان علیه السلام در کوفه با استفاده از منبر خلافت و فضای باز سیاسی تلاش می کرد مردم را هرچه بیشتر آگاه سازد و به تعلیم و بصیرت افزایی آنان می پرداخت. به ویژه سعی داشت کارمندان و اداره کنندگان امور را در این جهت رشد دهد و فرهیختگی را ترویج نماید و حکومتی حکیمانه برپا سازد تا جامعه را بر این اساس بسوی کمال سوق دهد.

سنگ محک مدیران اسلامی چیست؟

بر اساس آموزه های نهج البلاغه مدیران باید با ملاک ها و ارزشهای انسانی و اسلامی محک بخورند و در صورتی که از این آزمون سربلند بیرون آمدند تحت نظارت حاکم شرع به فعالیت و در واقع خدمتگزاری به جامعه مسلمین  بپردازند.

بر پیشوا واجب است كه نخست خویشتن را تعلیم دهد، یعنى نسبت به آدابى كه داناست خویشتن را تمرین دهد تا رفتار و گفتارش موافق علم و آگاهى اش باشد.

فرهیختگی، پرواپیشگی، تجربه کاری، با حیایی، پاکی و صلاحیت خانوادگی، سابقه مسلمانی و دلبستگی دینی، امانتداری، کارآمدی و تأثیرگذاری از جمله خصوصیاتی است که مدیران باید دارا باشند. دیگر اینکه خودپسند و مغرور نباشند، بر مردم منت نگذارند و خود را خدمتگزار آنان بدانند. مسلما تحقق این خصوصیات نیاز به آموزش تعالیم دینی دارد.

خطر مدیران نابخرد

از منظر حضرت علی علیه السلام خطر ناآموختگان و تربیت نشدگان از هر چیز برای مردم بیشتر و فتنه ایشان تباه کننده جامعه است.

مروری بر نامه ها، رهنمودها و فرمانهای به یادگار مانده از امام علی علیه السلام نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه به امر آموزش و تربیت کارگزاران و مسئولان خود اهمیت می داده و از روی کار آمدن مدیران نابخرد و نابکار نگران بودند:

«اندوه من از این است كه مشتى بیخردان و تبهكاران این امت حكومت را به دست گیرند و مال خدا را میان خود دست به دست گردانند و بندگان خدا را به خدمت گیرند و با نیكان در پیكار شوند و فاسقان را یاران خود سازند.»

هشدارهای امیرالمومنین علیه السلام

زمانی که مردم از بی کفایتی خلیفه سوم (عثمان) به امیرالمومنین علیه السلام شکایت بردند ایشان خطبه ١٦٤ را خطاب به خلیفه چنین ایراد فرمودند:

«پس بدان بهترین انسانها نزد پروردگار رهبرى عادل است كه هم خود هدایت شده باشد و هم مردم را به راه راست هدایت كند و سنتى را كه برایش معلوم شده برپا دارد و بدعتى را كه مجهول است نابود سازد... به تحقیق بدترین مردم نزد پروردگار رهبرى ظالم است كه هم خود گمراه است و هم مردم را به گمراهى مى كشاند. او سنت پذیرفته شده را از بین مى برد و بدعت زیر پا گذاشته شده را زنده مى نماید.

از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله شنیدم كه فرمود: در روز قیامت رهبر ظالم را مى آورند در حالى كه هیچ یارى ندارد و كسى نیست از او معذرت خواهى كند. در نتیجه او را به آتش دوزخ مى اندازند، در حالى كه مثل سنگ آسیا دور دوزخ مى گردد و سپس او را در ته جهنّم مى بندند و زندانى اش مى كنند.»

كسى كه خود را به فضیلتى ادب مى كند كامل مى گردد و ادب كردن دیگران فرع بر ادب كردن خویشتن است، و اصل ارزشمندتر و سزاوارتر به تعظیم است تا فرع.

بر این اساس تا افرادی فرهیخته در مصادر امور و اداره کارها قرار نگیرند، انتظار درست عمل کردن به تکالیف و مسئولیت ها و مناسبات انسانی و مدیریتی به سوی اهداف الهی، انتظاری نابجا و ناشدنی است. مهمترین سرمایه یک نظام، علم و دانش و مدیرانی فرهیخته است. چرا که امیر مومنان علیه السلام فرمود: علم و دانش برترین سرمایه است.

ضرورت تعلیم و خودسازی مدیران

ایشان درباره  تعلیم مسئولان در حکمت ٧٣ می فرماید: «هر كس خود را پیشواى مردم نمود باید قبل از آموختن به دیگران به تعلیم نفس خویش بپردازد و قبل از تأدیب زبانش به ادب كردن باطنش اقدام نماید و تعلیم كننده ی نفس خویش و ادب كننده ی آن، جهت تكریم و احترام سزاوارتر است از كسى كه تعلیم دهنده مردم و ادب كننده آنهاست.»

امام علیه السلام در این گفتار به سه نکته در مورد خصوصیات پیشوایان که مدیران را هم شامل می شود، اشاره فرموده است:

١- بر پیشوا واجب است كه نخست خویشتن را تعلیم دهد، یعنى نسبت به آدابى كه داناست خویشتن را تمرین دهد تا رفتار و گفتارش موافق علم و آگاهى اش باشد، براى این كه مردم براى پیروى از آنچه از رفتار و حالات پیشوایان ببینند آماده ترند تا گفتار تنها، بخصوص وقتى كه در رفتارها خلاف آن را مشاهده كنند، چه، این خود باعث بدگمانى در گفته هاى مخالف رفتار، و گستاخى بر مخالفت سخنانى كه از آنان زبانزد شده، مى گردد، هر چند كه به ظاهر راست و درست باشند.

٢-  امام علیه السلام تأکید كرده است، بر این كه آموزش دیگران نخست به وسیله روش درست و رفتار پسندیده انجام گیرد به همان دلیلى كه بیان شد، طبیعت انسانها با دیدن رفتار، رامتر و اثرپذیرتر است تا گفتار، و بعد هم آن روش و رفتار باید با گفتار مطابق باشد.

فرهیختگی، پرواپیشگی، تجربه کاری، باحیایی، پاکی و صلاحیت خانوادگی، سابقه مسلمانی و دلبستگی دینی، امانتداری، کارآمدی و تأثیرگذاری از جمله خصوصیاتی است که مدیران باید دارا باشند.

٣- سپس با این بیان كه آن كسى كه خود را ادب كند، سزاوارتر به بزرگداشت و احترام است تا آن كه دیگران را ادب مى كند، وى را به تأدیب نفس واداشته است. توضیح آن كه كسى كه خود را به فضیلتى ادب مى كند كامل مى گردد و ادب كردن دیگران فرع بر ادب كردن خویشتن است، و اصل ارزشمندتر و سزاوارتر به تعظیم است تا فرع. آن كس كه سزاوارتر به احترام باشد، لازم است چیزى را اول خود انجام دهد كه به خاطر آن نسبت به دیگران شایسته تر به احترام گشته است.

پایانی امید بخش

اگر نظام اداری اسلامی ما مطابق با آموزه های نهج البلاغه باشد و رهنمودهای حضرت علی علیه السلام در مورد گزینش و آموزش کارگزاران صالح حکومتی به صورت قانون اجرا شود، مدیران فرهیخته و آگاه بر سر کار می آیند. چنین افراد دانا و تربیت یافته ای از افراط و تفریط به دورند و خردمندانه و عالمانه به اداره امور می پردازند و نظام اداری کشور از اعتدال و استحکام لازم بهره مند خواهد شد.


منابع:
- نهج البلاغه، نسخه صبحی صالح (خطبه ١٦٤- نامه ٢٦- حکمت ٧٣- نامه ٦٢)
- غررالحکم و دررالکلم، ج١، ص ٤١
- شرح نهج البلاغه، ابن میثم بحرانی، ج ٥، صفحه٤٦٧، شرح خطبه ١٦٤
- دولت آفتاب، مصطفی دلشاد تهرانی، ص ٤٠٥-٤١١
- نظرات سیاسی در نهج البلاغه، محمد حسین مشایخ فریدنی، ص ٦١

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.