تبیان، دستیار زندگی
محمد میرکیانی، نویسنده کتاب معتقد است:«تن تن و سندباد» حرف های زیادی برای گفتن دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تن تن و سندباد، کتابی که رهبرانقلاب به بچه ها می دهند

رونمایی یادداشت رهبر انقلاب بر کتاب «تَن تَن و سندباد»

محمد میرکیانی، نویسنده کتاب معتقد است:«تن تن و سندباد» حرف های زیادی برای گفتن دارد.

فرآوری: حسین جمالی فرد - بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
تن تن و سندباد، کتابی که رهبرانقلاب به بچه ها می دهد

در مراسم دومین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی که صبح امروز (دوشنبه) در موسسه ی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، از یادداشت حضرت آیت الله خامنه ای بر کتاب داستانی «تَن تَن و سندباد» نوشته ی آقای محمد میرکیانی رونمایی شد.

در این مراسم که از سوی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای و با عنوان «نشست تخصصی ادبیات کودک و نوجوان از منظر رهبر انقلاب اسلامی» برگزار شد، جمعی از شخصیت های فرهنگی و ادبی حضور داشتند.

حضرت آیت الله خامنه ای در این یادداشت که در آبان ماه 1373 به نگارش درآمده مرقوم داشته اند:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«من هم همین قصّه را همیشه تعریف می کردم! حیف که خیلی ها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه ی این کتاب را به همه ی بچه ها بدهم..»

کتاب استراتژیک ادبیات کودک و نوجوان

کتاب تن تن و سندباد را می توان یک کتاب استراتژیک در حوزه ی ادبیات نوجوان به شمار آورد. این کتاب که در سال 1370 نگارش شده است، با نگاهی دقیق و نافذ مسئله ی نوظهور زمان خود را به عنوان موضوع و هسته ی اصلی داستان برگزیده است.

هدف نویسنده از خلق چنین داستانی، پرداخت استعاری و غیرمستقیم به مسئله ی «تهاجم فرهنگی» غرب به شرق است. جالب آنکه در ابتدای دهه ی هفتاد، مسئله ی تهاجم فرهنگی امری واضح و قابل رویت برای همگان نبود و حتی علی رغم تأکیدات فراوان رهبرانقلاب، این امر برای طیف وسیعی از دست  اندرکاران و مسئولان گنگ و نامفهوم بود تا جایی که ایشان در یکی از دیدارهای خود چنین می فرمایند:
«ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردیم؛ بعضی ها اصل تهاجم را منکر شدند؛ گفتند چه تهاجمی؟ بعد یواش یواش دیدند که نه [فقط] ما می گوییم، خیلی از کشورهای غیرغربی هم مسئله ی تهاجم فرهنگی را مطرح می کنند و می گویند غربی ها به ما تهاجم فرهنگی کردند؛ بعد دیدند که خود اروپایی ها هم می گویند آمریکا به ما تهاجم فرهنگی کرده! لابد دیده اید، خوانده اید که [گفتند] فیلم های آمریکایی، کتاب های آمریکایی چه تهاجم فرهنگی ای به ما کرده اند و دارند فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار می دهند. بعد بالاخره به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلی از کسانی که قبول نمی کردند قرار گرفت! تهاجم فرهنگی یک واقعیّتی است.»

محمد میرکیانی

تن تن حرف های زیادی برای گفتن دارد

محمد میرکیانی، نویسنده کتاب در خصوص رمز موفقیت کتاب «تن تن و سندباد» می گوید: این کتاب به دلیل آنکه عنوانش از عنوان مجموعه داستان های «تن تن» و «سندباد» گرفته شده بود، در آغاز انتشارش بحث برانگیز بود. بنابراین لازم می دانم که در جواب افرادی که گفته اند نویسنده با استفاده از عناوین دو مجموعه داستان شناخته شده، سعی داشته که برای کتاب خودش مخاطب جذب کند بگویم اول اینکه داستان کتاب «تن تن و سندباد» داستانی پرکشش بوده و بنابر تأیید کسانی که تا به امروز آن را مطالعه کرده اند از نظر نگارش و ساختار خواندنی است.

وی می گوید: اگرچه تا به حال افراد زیادی در مورد بیرونی ترین لایه داستان کتاب «تن تن و سندباد» که همان تهاجم فرهنگی است، صحبت کرده اند؛ اما هنوز توجه چندانی به لایه های زیرین این کتاب نشده و بسیاری از لایه های پنهان آن باقی مانده اند. به طور مثال بحث استقلال، پایداری و ایستادگی در برابر بیگانگان که در ساختار این کتاب به آن توجه شده، چندان که باید و شاید در مرکز توجه مخاطبان قرار نگرفته. در حالی که این بحث با توجه به اتفاقات اخیر جهان و منطقه خاورمیانه یکی از رموز تازگی و ماندگاری کتاب «تن تن و سندباد» است.

این نویسنده اظهار می کند: البته همه تلاش من بر این بوده که غیر از ساختار داستانی فضای دلنشینی را برای نوجوانان که مخاطبان اصلی کتاب «تن تن و سندباد» هستند ایجاد کنم.

میرکیانی با تأکید بر اینکه کتاب «تن تن و سندباد» حرف های زیادی برای گفتن دارد، تصریح می کند: این کتاب بنا بر سلیقه نوجوانان فضای داستانی جذاب و ضرب آهنگی تند دارد.

وی ادامه می دهد: کتاب «تن تن و سندباد» برای اولین بار شخصیت داستان های غربی را در مقابل شخصیت های داستانی مشرق زمین قرار داده و داستانی جدی را با استفاده از یک جریان نگارشی طنز روایت کرده تا تأثیر بیشتری بر روی قشر سنی نوجوان بگذارد.

تن تن و سندباد، کتابی که رهبرانقلاب به بچه ها می دهد

کتابی که رهبر را خوشحال کرد

مطالعه این کتاب اما موجب خوشحالی و مسرت رهبرانقلاب شد که لااقل در گوشه ای از این کشور، نویسنده ای در آن سال ها خطر تهاجم فرهنگی را حس کرده و چنین کتابی را نوشته  است. به همین دلیل رهبرانقلاب در یادداشت کوتاه خود بر این کتاب چنین نوشته اند: «من هم همین قصه را همیشه تعریف می کردم! حیف که خیلی ها آن را باور نداشتند... حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه ی این کتاب را به همه ی بچه ها بدهم.»

در جایی در انتهای کتاب، پس از شکست تن تن و دوستانش، کاروان سندباد به شهری می رسند و می فهمند که این بار غربی ها از آسمان حمله کرده اند، چنین می خوانیم: علاءالدین پرسید: «چطور از آسمان حمله کرده اند؟» پیرمرد آهی کشید و گفت: «می گویند با ماهواره. صنعت این قرن است. آن ها اینبار از بالا به سرزمین قصه های مشرق زمین حمله کرده اند. می گویند قصد کرده اند با این دستگاه همه چیز ما را عوض کنند. می خواهند رنگِ رو، زندگی، حرف زدن، راه رفتن، خورد و خوراک؛ پوشاک و همه چیز ما را به جانبی که خودشان صلاح می دانند ببرند.»

حالا اما در دهه ی چهارم انقلاب اسلامی، در سال هایی که هجمه ی تهاجم فرهنگی نسبت به سال های قبل به مراتب بیشتر شده است و ابزارهای رسانه ای جدیدتر و پیچیده تری برای تسلط و یکسان سازی فرهنگی به میدان آمده  است، نوجوان انقلاب اسلامی همچنان چشم انتظار خلق «تن تنو سندباد» های زمانه ی خود است. آثاری که او را با هویت خود آشنا سازد.


منابع:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبری
باشگاه خبرنگاران جوان
فارس