تبیان، دستیار زندگی
بازیکن تیم ملی واترپلوی آمریکا در حالیکه در کودکی از مرگ نجات یافته بود اکنون پنجمین المپیک خود را تجربه می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از دو قدمی مرگ تا حضور در المپیک برای پنجمین بار

بازیکن تیم ملی واترپلوی آمریکا در حالیکه در کودکی از مرگ نجات یافته بود اکنون پنجمین المپیک خود را تجربه می کند.

بخش ورزشی تبیان
title

«تونی آزه ودو» بازیکن تیم ملی واترپلوی آمریکا که برای پنجمین بار در بازی های المپیک شرکت می کند، از خاطره مهلکی که در چهار سالگی برایش اتفاق افتاد اینچنین می گوید: نای من بر اثر یک سقوط پاره شد و پزشکان بالای سرم آمدند و گفتند هرگز نخواهم توانست بدون وصل شدن به دستگاه کاری انجام دهم.

بر خلاف همه این تصورات، ریو ۲۰۱۶ پنجمین حضور «آزه ودو» در المپیک هاست. او در سن ۱۴ سالگی به عنوان یک توپ جمع کن در مسابقات واترپلوی المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا حضور داشت، تجربه ای که باعث شد او تلاش کند تا به عنوان یک ورزشکار در المپیک شرکت کند.

این ورزشکار ۳۴ ساله این طور ادامه داد: در طول دوره درمان می جنگیدم و هرگز اجازه ندادم که این موضوع مرا عقب بیاندازد. احساس خوش شانسی می کنم که اینجا حضور دارم و امیدوارم که داستانم برای دیگران الهام بخش باشد.

وی پیش از این مدال نقره المپیک ۲۰۰۸ پکن در رشته واترپلو را کسب کرده است. این مسابقات برای این ورزشکار متولد ریو، بعد از ۲۰ سال سابقه ورزشی، اهمیت ویژه ای دارد.

وی ادامه داد: بازگشت به ریو فوق العاده است چون اینجا هنوز اقوام زیادی دارم و همه آنها با من تماس می گیرند و می گویند برای تماشای بازی ها می آیند.

«ریک»، پدر این بازیکن برای تیم ملی برزیل در سالهای ۸۱-۱۹۷۳ بازی می کرد و هم اکنون به عنوان سرمربی تیم ملی زنان چین در این مسابقات شرکت می کند.

«آزه ودو» همچنین گفت: باورنکردنی است که پدرم در یک زمان و در یک دهکده کنار من حضور دارد. برای من شگفت انگیز است که جایی بازی می کنم و او مربیگری می کند که هر دو آنجا متولد شده ایم. برای هر دوی ما خیلی هیجان انگیز است.

پدربزرگ اهل ریوی «آزه ودو» که در حال حاضر در قید حیات نیست٬ بزرگترین حامی او بوده است.

وی در این باره می گوید: او مرد بزرگی بود و در ساحل کوپاکوبانا زندگی می کرد. بعد از مسابقات ۱۹۹۶ من اعلام کردم که تصمیم دارم در المپیک شرکت کنم و پدربزرگم به حدی به من باور داشت که از آن به بعد من را «تونی ۲۰۰۰» صدا می‌زد. اینکه او اینگونه مرا صدا می‌زد بسیار بامزه بود مخصوصا که من به تیم ملی آمریکا برای المپیک سیدنی راه پیدا کردم. او به این طرف و آن طرف می رفت و به همه می گفت که چطور همیشه می دانست که من می توانم موفق شوم.


منبع: مهر

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .