از شفا تا شهادت
شهید مدافع حرم رضا کارگر برزی که در سن 15 سالگی با توسل پدر به حضرت زینب (س) شفا یافت در دفاع از حرم آن بانوی منجی شهید شد.
محمد کارگر برزی برادر شهید مدافع حرم رضا کارگر برزی با بیان این که رشته تخصصی و کاری برادرم مهندسی برق و الکترونیک بود گفت: رضا سال 80 - 81 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد، پیش از آن به عنوان بورسیه ارتش و یا کارآموز صدا و سیما پذیرفته شده بود ولی قبول نکرد، او معتقد بود که باید از دانش و علم خود در بحث نظامی و پیشبرد اهداف کشور استفاده کند.
وی با اشاره به تبحر این شهید در مسائل فقهی و شرعی و پایبندی به اخلاقیات تصریح کرد: ما کلاً 2 برادر و 5 خواهر هستیم که من با رضا اختلاف سنی 5 ساله داشتم و به خاطر دارم که او همه کارها را به صورت جدی و دقیق دنبال می کرد، به ویژه در بحث مسائل علمی و تخصصی رشته خود بسیار کوشا بود و همیشه چندین سال جلوتر از سن خود حرکت می کرد، او عضو بسیج مسجد غدیریه نظرآباد کرج بود و علاوه بر اقدامات فرهنگی و مذهبی بی شمار، در امر ورزش نیز بسیار پیشرو بود، همچنین از سن 7 سالگی نماز خود را ترک نکرد.
این برادر شهید مدافع حرم از رضا کارگر برزی به عنوان مخترع تجهیزات نظامی نام برد و اظهارداشت: زمانی که او وارد سپاه شد در راستای محور مقاومت، تجهیزات نظامی زیادی را اختراع کرد و حتی دستگاه های نظامی فرسوده را نیز بازسازی می کرد، در کل می توان گفت که او در بحث تکنولوژی همه فن حریف بود.
وی ادامه داد: قبل از منازعات سوریه، برادرم در جبهه های بین المللی غزه و لبنان حضور پیدا کرد و سپس از سال 1389 به منظور آموزش فرماندهان سوری در زمینه تخریب، جنگ های چریکی، جنگ های شهری و ... وارد سوریه شد و تا 11 مردادماه 1392 نیز مدافع حرم زینبی بود.
کارگر برزی با بیان این که شهید کارگر برزی در تحلیل های خود دلیل جنگ سوریه را، نفوذ دشمن در ایران می دانست تصریح کرد: هر زمان که رضا به مرخصی می آمد برای خانواده از تحولات سوریه می گفت و تاکید می کرد که ایران به عنوان خط ارتباطی میان غزه و لبنان مورد هدف دشمن است و آن ها می خواهند از راه سوریه به ایران نزدیک شده و با نابودی آن جبهه مقاومت را تضعیف کنند، برای خانواده ما نیز مأموریت های رضا طبیعی شده بود، البته با توجه به تحولات سوریه نگرانی هایی نیز داشتند ولی هیچ وقت مخالف رفتن او نبودند.
وی در خصوص نحوه شهادت شهید کارگر برزی گفت: برادر من در حوزه آموزش به فرماندهان و اجرا فعالیت می کرد و در جنگ تن به تن حضور نداشت، او علاوه بر آموزش، به صورت عملیاتی و به تنهایی تله های انفجاری را خنثی می کرد و این کار را معمولاً از ساعت 10 شب تا سحر انجام می داد.
برادر شهید ادامه داد: دقیقاً 11 مردادماه 1392 در منطقه ای در حلب مصادف با 24 ماه رمضان و روز قدس برادرم سحر کارهایش تمام شده و به مقر باز می گردد، در همان هنگام خبر می دهند که برخی نیروها کمی جلوتر به کمین دشمن خورده اند، رضا تصمیم می گیرد که به کمک آن ها برود ولی فرمانده مخالفت می کند و می گوید تو نباید وارد آن منطقه بشوی ولی رضا می رود و قناسه به پهلویش و سینه اش می خورد ولی در بیمارستان صحرایی به علت شدت خونریزی به شهادت می رسد.
این برادر شهید مدافع حرم با اشاره به اختراعات نظامی زیاد توسط این شهید تصریح کرد: به عنوان نمونه یک نمونه سلاحی وارد شده بود که بلااستفاده مانده بود و رضا علاوه برترمیم، آن اسلحه را مجهز به امکانات دید در شب کرد.
وی با تاکید براین که نمی توان جلوی تقدیر و خواست اهل بیت (ع) را گرفت اظهارداشت: بعد از شهادت رضا یکی از دوستان ما تعریف می کرد که یک روز از خودم سوال کردم که رضا چرا 2 بچه را رها کردی و رفتی، دقیقاً همان شب خواب دیدم که به تعبیری حضرت زینب (س) به خوابم آمد و گفت که اجازه را ما دادیم و رفت بنابراین جلوی خواست اهل بیت (ع) را نمی توان گرفت.
برادر شهید مدافع حرم کارگر برزی داستان جالبی را از نوجوانی و بیماری ناعلاج برادرش تعریف کرد و گفت: برادرم در سن 15 سالگی یک باره رعشه در تمام بدنش افتاد و بی حسی در اندامش آغاز شد، پس از آزمایش ها مشخص شد که او به بیماری مبتلا است، سندرم گیلن باره، اختلال نادری است که در اثر حمله سیستم ایمنی بدن به اعصاب محیطی ایجاد می شود.
وی افزود: به دنبال این حمله، احساس ضعف در ماهیچه ها، بی حسی، گزگز و در نهایت فلجی کامل صورت می گیرد، برادر من راهی نداشت تا این که این بی حسی به قلبش برسد و فوت کند، همان زمان پدرم که اعتقاد داشت حضرت زینب (س) از دیگر اهل بیت (ع) بسیار زجر کشیده تر است، شفای برادرم را از این بانوی بزرگوار می خواهد و ظرف دو هفته رضا شفا پیدا می کند، اکنون نیز به خواست خداوند او در سرزمینی به شهادت رسید که روزی بانوی آن منجی این شهید بوده است.
منبع: حیات