تبیان، دستیار زندگی
آیت الله علوی بروجردی: امام معتقد بودند آیت الله بروجردی مانند شیخ طوسی هستند. به نظر من بسیاری از مبانی امام در فقه و اصول، از جمله نظریه ولایت فقیه، تحت تأثیر آرا و نظریات آیت الله بروجردی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام بخش‌هایی از نظریه ولایت فقیه را از آیت‌الله بروجردی گرفتند

آیت الله سیدمحمدجواد علوی بروجردی

خبرگزاری فارس، گروه تاریخ ـ شاهد توحیدی: آیت‌الله سید محمد جواد علوی بروجردی نواده مرجع والا مقام آیت‌الله‌العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی و از بازماندگانِ آن بزرگ در دوران معاصر به شمار می‌رود. وی در گفت و شنود پیش روی و به مناسبت سالروز ارتحال نیای ِ معظم خویش،به نکاتی در باب پیشینه و عمق ارتباط آیت الله بروجردی و امام خمینی اشاره کرده است که قطعا پژوهندگان تاریخ معاصر را به کار خواهد آمد.

*طبق اسناد و مدارک تاریخی متقن، رابطه آیت‌الله‌العظمی بروجردی و امام خمینی به چه دوره‌ای مربوط می‌شود؟

در دوره مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، مرحوم آیت‌الله بروجردی داشتند از عتبات عالیات به بروجرد باز می‌گشتند که در مرز دستگیر شدند و ایشان را به تهران آوردند و حدود 100 روز زندانی کردند! هنگامی که ایشان از زندان آزاد شدند، فضلا و علما نگذاشتند ایشان به بروجرد مراجعت کنند و در نتیجه ایشان به مشهد تشریف بردند که در آن دوران حوزه علمیه معتبر و بزرگی داشت و مورد استقبال باشکوه علما و فضلای مشهد قرار گرفتند و نماز جماعت بسیار باشکوهی در مسجد گوهرشاد هم به امامت ایشان اقامه می شد.

مرحوم آیت‌الله بروجردی یک سال در مشهد ماندند و به امر تدریس هم اشتغال داشتند، ولی بعد تصمیم گرفتند مشهد را ترک کنند و به قم تشریف ببرند. ظاهراً علت اصلی این تصمیم هم این بود که در پی تشکیل جلساتی در منزل ایشان- که علما در آن شرکت می‌کردند- برای مبارزه با اعمال ضد دینی رضاخان برنامه‌هایی را پیشنهاد می‌‌شد، عمال رضاخان به این نتیجه می‌رسند که باید این محفل قدرتمند را که حول محور وجود ایشان تشکیل شده بود، از بین ببرند.

مرحوم آیت‌الله بروجردی هفت ماه در قم بودند. در این زمان مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا نورالله اصفهانی هم از اصفهان به قم آمده بودند و عملاً کانونی برای مبارزه با رضاخان، در حوزه قم تشکیل شده بود. مرحوم آیت‌الله بروجردی در قم تدریس را شروع کردند، ولی بالاخره بروجردی‌ها تصمیم گرفتند با درخواست‌های پیاپی، ایشان را به شهر خودشان برگردانند. شایان ذکر است مرحوم آیت‌الله حائری به خاطر حفظ، تداوم و تقویت حوزه، از هر نوع دخالتی در امور سیاسی خودداری می‌کردند و مرحوم آیت‌الله بروجردی هم در هیچ‌یک از اموری که به حوزه مربوط می‌شد، خارج از چهارچوب ایشان اقدامی نمی‌کردند.

*آیا به نظر شما در مراجعت آیت‌الله بروجردی به بروجرد، فشارها یا برنامه های ر‍ژیم رضاخان هم مداخله‌ داشت؟

به احتمال قوی بله،اما به هرحال علاقه بروجردی ها هم در این امر نقش اساسی داشت.بعد از رحلت آیت الله حائری،بار دیگر درخواست ها از آیت الله بروجردی برای مهاجرت به قم آغاز شد. الان نامه‌هایی از مرحوم امام به ایشان در اختیار ما هست که نشان می‌دهند امام اصرار زیادی داشتند که ایشان به قم تشریف بیاورند. مرحوم پدر می‌گفتند:«وقتی از امام دلیل اصرارشان را جویا شدم، ایشان گفتند: مراتب فضل، کمال و علم آیت‌الله بروجردی بر کسی پوشیده نیست. پس از رحلت آیت‌الله حائری باید شخصیت بزرگی در قم حضور داشته باشد تا حوزه به اعتبار و شأن اصلی خود دست پیدا کند». البته اصل دعوت از آیت‌الله بروجردی به قم، از آیت‌الله سید صدرالدین صدر یکی از سه رئیس حوزه بود. همه علمای قم پس از رحلت آیت‌الله بروجردی تصمیم گرفتند به آیت‌الله بروجردی نامه بنویسند و از ایشان دعوت کنند به قم تشریف بیاورند، ولی ایشان تا قبل از بیماری دراین باره تصمیمی نگرفتند.

*علت خودداری آیت‌الله بروجردی از رفتن به حوزه علمیه قم چه بود؟

در آن زمان مرحوم آیت‌الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی مرجع اعلی بودند و آیت‌الله بروجردی بر این باور بودند که مطرح کردن مرجع دیگری در زمانی که مرجع اعلی در رأس امور حضور دارد، کار صحیحی نیست. ایشان هم از آن بیم داشتند عده‌ای در قم بخواهند ایشان را در برابر آیت‌الله اصفهانی قرار بدهند و این قضیه را ابداً به نفع حوزه نمی‌دانستند. از این گذشته علمای ثلاث داشتند به‌خوبی حوزه را اداره می‌کردند و با حضور ایشان، علی‌الاصول آنها کنار گذاشته می‌شدند و مرحوم آیت‌الله بروجردی ابداً چنین چیزی را صلاح نمی‌دانستند. همین احتیاط‌ها اوج تقوای ایشان را نشان می‌دهد و اینکه به هیچ‌وجه در پی کسب ریاست حوزه نبودند و به قم نرفتند تا قضیه جراحی فتق برایشان پیش آمد و در بیمارستان فیروزآبادی تهران بستری شدند. در مدت بستری بودنشان تقریباً هیچ‌کس نبود که به عیادت ایشان نرود و تقاضای رفتن ایشان به حوزه علمیه قم را تکرار نکند.

*غیر از حضرت امام چه کسانی در ترغیب ایشان به رفتن به قم تأثیر داشتند؟

مراجع قم در سطوح بالا، مخصوصاً آیت‌الله صدر بسیار در این قضیه نقش داشتند، اما اقدامات عملی را مرحوم امام از قم و آیت‌الله سید محمد بهبهانی در تهران انجام دادند.

*اصرار امام بر این درخواست به چه دلیل بود؟

همانطور که اشاره کردم،مرحوم امام می‌خواستند جایگاه حوزه علمیه قم تعالی و تثبیت پیدا کند و پایگاه و شأن مرجعیت تقویت شود، زیرا جریانات چپ، به‌خصوص حزب توده به‌شدت فعال بودند و روشنفکران و دانشجویان را در ابعاد گسترده‌ای جذب می‌کردند و لذا خط شوروی به دلیل زمینه مساعدی که حزب توده به وجود آورده بود و نیز به علت جایگاه ضعیف شاه، واقعاً جدی بود و هر آن امکان داشت بلایی را که به سر عراق و افغانستان آوردند، به سر ایران هم بیاورند. به همین دلیل وجود یک حوزه علمیه قدرتمند، ضرورتِ حیاتی داشت و این میسر نمی‌شد مگر اینکه یک مرجعیت دینی قوی در رأس آن قرار می‌گرفت. امام این خطر را به‌خوبی و به‌درستی متوجه شده بودند و لذا در طول دو ماه اقامت مرحوم آیت‌الله بروجردی در بیمارستان فیروزآبادی، با کمک آیت‌الله بهبهانی نهایت تلاش را کردند که ایشان را به قم بیاورند و موفق هم شدند. برنامه ورود ایشان به قم را خود امام به عهده گرفتند، به‌طوری که معروف شده بود: امام وزیر امور خارجه آیت‌الله بروجردی هستند!

امام این خطر را به‌خوبی و به‌درستی متوجه شده بودند و لذا در طول دو ماه اقامت مرحوم آیت‌الله بروجردی در بیمارستان فیروزآبادی، با کمک آیت‌الله بهبهانی نهایت تلاش را کردند که ایشان را به قم بیاورند و موفق هم شدند. برنامه ورود ایشان به قم را خود امام به عهده گرفتند، به‌طوری که معروف شده بود: امام وزیر امور خارجه آیت‌الله بروجردی هستند!

*پس از اقامت آیت‌الله بروجردی در قم رابطه ایشان و امام چگونه بود؟ این ارتباط چه سیری را پیمود؟

مرحوم امام نزد آیت‌الله بروجردی شأن و مرتبت بسیار بالایی داشتند. آیت‌الله بروجردی پس از اقامت در قم، تدریس را شروع کردند. امام هم خود در درس‌های ایشان شرکت می‌کردند و هم دیگران را به این امر تشویق و ترغیب می‌کردند و مطالب درس‌ها را هم تقریر می‌کردند که مؤسسه نشر آثار امام آنها را چاپ کرده است. امام معتقد بودند آیت‌الله بروجردی مانند شیخ طوسی هستند. به نظر من بسیاری از مبانی امام در فقه و اصول، از جمله نظریه ولایت فقیه، تحت تأثیر آرا و نظریات آیت‌الله بروجردی است. امام برای ارتقای جایگاه اجتماعی آیت‌الله بروجردی فوق‌العاده تلاش کردند و ایشان هم در مواقعی که در قم نبودند، اداره امور را به امام می‌سپردند و حتی مهر خود را در اختیارشان قرار می‌دادند و چنین رابطه صمیمی و نزدیکی بین آنها برقرار بود.

*به برخی از اقدامات عملی امام در تقویت و تثبیت جایگاه آیت‌الله بروجردی هم اشاره‌ بفرمائید؟

حدود یک سال و نیمِ ابتدای ورود آیت‌الله بروجردی، با زعامت آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی مقارن بود و آیت‌الله بروجردی به‌شدت از لحاظ مالی در مضیقه بودند، طوری که حتی چندین بار تصمیم گرفتند به بروجرد برگردند!مرحوم امام نهایت تلاش خود را برای حل این مشکل می‌کردند، از جمله برای آقای فلسفی نامه نوشتند که با تجار تهران صحبت و مبالغی را تهیه کنند و برای حوزه علمیه قم بفرستند. مرحوم آیت‌الله سید محمدصادق لواسانی، وکیل امام در تهران می‌گفتند شیفتگی امام به آیت‌الله بروجردی به حدی بود که برخی از کارهایی را که ایشان می‌کردند، در شأن ایشان نمی‌دیدم و اعتراض می‌کردم!

*مثلاً چه کارهایی؟

مثلاً می‌گفتند: وقتی آیت‌الله بروجردی می‌خواستند از جایی خارج شوند، امام کفش‌هایشان را جلوی پای ایشان می‌گذاشتند و وقتی اعتراض می‌کردم، می‌گفتند: «شما نمی‌دانید بودن ایشان در قم چه ارزش بالایی دارد و ایشان چه شخصیت جلیل‌القدری هستند، وگرنه اعتراض نمی‌کردید!» فضلا و علمای بسیاری در حوزه هستند که می‌توانند بیان کنند که امام در موارد مختلفی چگونه برای حفظ و تثبیت شأن آیت‌الله بروجردی تلاش می‌کردند.

*یکی از فرازهای مهم زندگی آیت‌الله بروجردی،نوع تعامل ایشان با رژیم پهلوی است. تحلیل شما از این رابطه چیست؟

مرحوم آیت‌الله بروجردی نه‌تنها با شاه رفاقتی نداشتند، بلکه گاهی به او تعرض هم می‌کردند. مثلاً مجلس، قانون اصلاحات ارضی را تصویب کرد و مراحل قانونی آن هم طی شد، ولی ایشان به عنوان مرجع تقلید جلوی آن را گرفتند. شاه در کتاب «مأموریت برای وطنم» می‌نویسد: همه کارها در مورد اصلاحات ارضی انجام شد، اما یک مقام غیر مسئول ـ که منظورش آیت‌الله بروجردی است ـ جلوی آن را گرفت! البته مرحوم آیت‌الله بروجردی اهل تندروی نبودند و فقط شاه را تهدید می‌کردند که از قم یا ایران می‌روند. چند بار هم می‌خواستند این کار را بکنند که مردم مانع شدند.

*نظریه ایشان در باره تشکیل حکومت اسلامی چه بود؟

درآن دوره،ایشان می‌فرمودند:« ما کادر کارآزموده و مدیر برای اداره کشور نداریم، بنابراین فعلاً باید حوزه را تقویت کنیم تا افراد عالم به اندازه کافی تربیت شوند و در این زمینه خللی به وجود نیاید، چون در صورت تضعیف حوزه و تربیت نکردن علمای قدرتمند و کارآمد، نه قادر به ترتیب مردم خواهیم بود، نه می‌توانیم مملکت را اداره کنیم». تفاوت ایشان با فداییان اسلام هم در همین نکته بود که آنها خواهان تشکیل حکومت اسلامی در آن برهه بودند و آیت‌الله بروجردی زمینه را برای انجام چنین کاری مساعد نمی‌دیدند.

*به نظر شما سهم آیت‌الله بروجردی در ایجاد زمینه برای پیدایش انقلاب اسلامی وحتی پیروزی آن تا چه حد است؟

نخستین و مهم‌‌ترین کاری که ایشان پس از به عهده گرفتن ریاست حوزه علمیه قم انجام دادند، تقویت تبلیغ و تربیت مبلّغ باسواد و کارآمد بود. ایشان مقرر کردند همه طلاب و حتی اساتید در سه ماه رمضان، محرم و صفر، برای تبلیغ به اقصی نقاط ایران بروند و اگر کسی استنکاف می‌کرد، به‌شدت ناراحت می‌شدند. کسانی را هم که برای تبلیغ تلاش می‌کردند، به‌شدت مورد تشویق قرار می‌دادند. مهم‌تر اینکه افراد موجه حوزه را با اختیارات کامل به نقاط مختلف می‌فرستادند. مثلاً شهید آیت‌الله صدوقی را به یزد فرستادند و اگر کسی برای دادن وجوهات نزد ایشان می‌آمد، بلافاصله او را به آیت‌الله صدوقی ارجاع می‌دادند و می‌فرمودند: «وجوهات ما را در شهر خودتان به وکیل ما در آنجا بدهید» حضور امثال شهید آیت‌الله صدوقی در نقاط مختلف کشور، نشان می‌دهد آیت‌الله بروجردی یک برنامه کلان و درازمدت را در ذهن داشتند و همگان می‌دانند حضور علما و روحانیون بزرگ در استان‌های مختلف تأثیر به‌سزایی در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی داشت.

نکته تأثیرگذار دیگر این بود که ایشان کسانی را که به نگارش و چاپ مقالات و کتاب‌های اسلامی دقیق و صحیح می‌پرداختند فوق‌العاده تشویق می‌کردند، از جمله آیات عظام نوری همدانی، مکارم شیرازی، سبحانی و بزرگانی را که با مجله «مکتب اسلام» همکاری می‌کردند. از همه مهم‌تر تقویت حوزه علمیه قم بود که امکان تربیت کادر مجربی را که بعدها به امام در به ثمر رسیدن انقلاب و نیز اداره کشور کمک کردند، فراهم ساخت. بی‌تردید امام بدون همراهی و یاری یاران صدیق خود که همگی دست‌پرورده حوزه‌های علمیه قوی بودند، نمی‌توانستند انقلاب را به ثمر برسانند.

آیت‌الله بروجردی با پرهیز از تنش و رویارویی مستقیم با رژیم و با نهایت عقلانیت، صبر و حوصله کارها را پیش می‌بردند و از افراط و تفریط در کارها اجتناب می‌کردند. همین آرامش و صبر به ایشان قدرت بالایی داده بودند که می‌توانستند سر بزنگاه مانع اقدامات ضد دینی و مخرب رژیم شوند، از جمله جلوگیری از تغییر رسم‌الخط فارسی و جلوگیری از ساخت معابد آتش‌پرستی که رژیم در دستور کار خود قرار داده بود.

آیت‌الله بروجردی با پرهیز از تنش و رویارویی مستقیم با رژیم و با نهایت عقلانیت، صبر و حوصله کارها را پیش می‌بردند و از افراط و تفریط در کارها اجتناب می‌کردند. همین آرامش و صبر به ایشان قدرت بالایی داده بودند که می‌توانستند سر بزنگاه مانع اقدامات ضد دینی و مخرب رژیم شوند، از جمله جلوگیری از تغییر رسم‌الخط فارسی و جلوگیری از ساخت معابد آتش‌پرستی که رژیم در دستور کار خود قرار داده بود

تلاش بی‌وقفه آیت‌الله بروجردی در تقویت حوزه و تربیت کادر فنی مجرب و استقرار آنها در شهرهای مختلف ،مهم‌ترین زمینه‌ساز انقلاب اسلامی بود. قابل ذکر است حوزه در هنگام رحلت ایشان بیش از 7 هزار طلبه داشت که دوسوم آنها مبلّغ و بقیه طلاب مبتدی بودند.

*اشاره‌ای هم به نظریه ولایت فقیه از نگاه آیت‌الله بروجردی داشته باشید و بفرمایید آیا به نظر ایشان در دوره غیبت می‌توان حکومت اسلامی تشکیل داد؟

ایشان معتقد بودند ولایت فقیه در بین فقهای شیعه امری اثبات شده است و هنگامی که وظایفی به عهده ولی‌فقیه گذاشته می‌شود، بدیهی است باید شرعاً توان و اختیار برای اعمال آن وظایف را هم داشته باشد که همان ولایت فقیه است. همان‌طور که قبلاً هم اشاره کردم، امام بعضی از بخش‌های نظریه ولایت فقیه خود را از آیت‌الله بروجردی گرفتند. مرحوم آیت‌الله بروجردی ولایت فقیه را ناظر به کل جهان اسلام و حکومت را بخش کوچکی از آن می‌دانستند و می‌فرمودند:« هر چند ولایت فقیه عین ولایت ائمه نیست، اما مستند به آن است و ائمه کار شیعه را در دوران غیبت به دست فقیه داده‌اند». البته نیابت امام در دوران غیبت کبری مثل دوره غیبت صغری خاص نیست، بلکه عام است و نایب عام هم از بین فقها انتخاب می‌شود.

منبع: خبرگزاری فارس

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .