تبیان، دستیار زندگی
روز 4 مرداد 1323 رضاشاه پهلوی سه سال پس از سرنگون شدن حكومتش، در تبعیدگاه خود ژوهانسبورگ ، در سن 66 سالگی درگذشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرداد، ماه مرگ پهلوی ها

روز 4 مرداد 1323 رضاشاه پهلوی سه سال پس از سرنگون شدن حكومتش، در تبعیدگاه خود ژوهانسبورگ ، در سن 66 سالگی درگذشت.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
مرداد، ماه مرگ پهلوی ها

ماه مرداد، ماه مرگ شاهان سلسله پهلوی است.

رضاخان پهلوی در 4 مرداد 1323 و فرزندش محمد رضا در 5 مرداد 1359 چشم از جهان فروبستند. هر دو در دیار غربت و هر د و در ادامه یك رشته مسافرتهای اجباری و خارج از اراده خود جان سپردند. هر دو به هنگام خروج از كشور مطرود مردم خود بودند. هر دو به هنگام مرگ، بیمار بوده و تنها یكی دو نفر انگشت شمار از بستگان درجه اول خود بر بالین مرگ آنان حضور داشتند. سفر هر دو بدون بازگشت بود و هر دو در قاره آفریقا جان باختند یكی در شمال آفریقا در قاهره و دیگری در جنوب این قاره در ژوهانسبورگ. جنازه هر دو نیز در مصر و در مسجد زیدالرفاعی به خاك سپرده شد.
 محمد رضا پهلوی در دی ماه 1357 از ایران به طرف مصر گریخت و از آنجا به ترتیب به مراكش، باهاما، مكزیك، آمریكا و پاناما رفت سپس به دلیل تشدید بیماری به قاهره بازگشت و در آنجا در پی 37 سال سلطنت و 18 ماه دربه دری در سن 61 سالگی درگذشت. مقاله زیر نیز سرگذشت رضاشاه پس از خروج ناچاریش از ایران تشریح می كند. رضاشاه نیز پس از خروج از كشور در شهریور 1320 به ترتیب به بمبئی، موریس، دوربان و ژوهانسبورگ رفت و در آنجا در پی سه سال دربه دری در سن 67 سالگی درگذشت.
 ایران در سوم شهریور 1320 در كشاكش جنگ دوم جهانی به اشغال نظامیان متفقین درآمد. رضاشاه روز 25 همان ماه ناچار شد از مقام خود استعفا دهد. در فردای همین روز محمد رضا پهلوی در جمع نمایندگان مجلس و در حالی كه ایران به اشغال متفقین درآمده بود، سوگند یاد كرد.
 وقتی استعفا نامه رضاشاه در مجلس خوانده می شد، او در راه اصفهان بود تا به جمع خانواده اش كه یك روز قبل منتقل شده بودند بپیوندد. اعضای خانواده سلطنتی كه روز 24 شهریور به اصفهان رفته بودند عبارت بودند از: ملكه عصمت همسر، شمس و فاطمه دختران رضاشاه و همچنین علیرضا، عبدالرضا، غلامرضا و حمید رضا پسران شاه و نیز فریدون جم پسر وزیر دربار و شوهر شمس پهلوی.
 رضاشاه و خانواده اش در ساعات شب 25 شهریور 1320 وارد اصفهان شدند و در منزل سرتیپ شعری فرمانده پادگان این شهر مستقر شدند. فردای آن روز (26 شهریور) آنان رهسپار منزل كازرونی از ثروتمندان شهر كه از مریدان شاه بود شدند.
 پس از چند روز توقف در این مكان در روز 30 شهریور وارد یزد شدند و در منزل هراتی و همچنین سرهنگ پاشا مبشر اقامت كردند. در روز 31 شهریور رضاشاه و همراهان وارد رفسنجان شدند و ناهار را در این شهر خوردند و سپس به سوی كرمان به راه افتادند. آنان به منزل ابوالقاسم هرندی از خانهای شهر وارد شدند. در این شهر رضاشاه به بیماری عفونی گوش درد مبتلا شد و خواست چند روز اقامت كند ولی با مخالفت كنسول انگلیس كه اصرار داشت وی و همراهانش هر چه سریعتر از كشور خارج شوند مواجه شد. رضاشاه با عصبانیت خطاب به كنسول انگلیس گفت «كجا بروم ، من حتی 5 ریال پول در جیبم ندارم.» كنسول گفت نگران نباشید همه مخارج سفر شما تأمین شده و بعداً از پسرتان وصول خواهد شد.» رضاشاه مایل بود حال كه مجبور به خروج از كشور است در بمبئی چند هفته اقامت كند و سپس رهسپار آمریكای جنوبی شود. ولی وی نمی دانست كه در انتخاب مقصد مسافرت خود نیز اختیاری ندارد.
 شاه و همراهان پس از 4 روز اقامت در كرمان، به ناچار عصر روز چهارم مهر به طرف بندر عباس حركت كردند. شب را در سیرجان ماندند و ظهر روز بعد در دهكده حاجی آباد ناهار خوردند ودر ساعات شب به بندر عباس رسیدند. رضاشاه شب را در یكی از ساختمانهای ارتش به سر برد ولی به خانواده اش گفت در كشتی مسافربری انگلیس    هندی «بندرا» كه قرار بود فردا آنان را به سوی بمبئی ببرد استراحت كنند. روز 5 مهر رضاشاه لباس نظامی را به در آورد و برای اولین بار لباس شخصی به تن كرد و وارد كشتی شد. فریدون جم و سایر درباریان و همراهان غیر از خانواده رضاشاه در اینجا از وی جدا شدند و كشتی در ساعت 8 صبح به سوی بندر بمبئی در هند به راه افتاد در داخل كشتی ارتباط رضاشاه و هیأت همراه با جهان خارج قطع شد.
 كشتی «بندرا» كه بسیار كند حركت می كرد در روز 9 مهر به ساحل بمبئی رسید. سپس یك انگلیسی به نام «كلرمونت اسكرین» كه قبلاً سركنسول بریتانیا در مشهد بود و به فارسی تسلط داشت وارد كشتی شد و به رضاشاه و همراهان خاطرنشان ساخت كه حق خروج از كشتی را ندارند. تعدادی سرباز هندی نیز مراقب بودند كه هیأت ایرانی از كشتی خارج نشوند. «كلرمونت اسكرین» به رضاشاه گفت شما چند روزی در كشتی خواهید ماند و سپس به جزیره موریس در جنوب شرقی قاره آفریقا منتقل خواهید شد.
 رضاشاه عصبانی شد و به مأمور انگلیسی گفت: «مگر ما بازداشت شما هستیم. شما حق ندارید برای ما تعیین تكلیف كنید. در تهران به من گفته بودند كه به هر كجا بخواهم می توانم بروم. چرا اجازه نمی دهید من به آمریكای جنوبی بروم و چرا مانع می شوید كه ما در بمبئی پیاده شویم؟»
 «كلرمونت» در پاسخ فقط یك جمله گفت و آن اینكه «من اظهارات شما را تلگراف می كنم ولی فعلاً جز آنچه گفتم نمی توانم انجام دهم.»

هیأت ایرانی 5 روز در هوای گرم و شرجی ساحل بمبئی در كشتی ماندند سپس در 14 مهر با قایق به یك كشتی برمه ای منتقل شدند. این انتقال مقدمه 9 روز اقیانوس پیمائی جدید بود. كشتی برمه ای در غروب 14 مهر سینه آبها را شكافت و پس از 9 روز در 23 مهر به بندر پورت لوئی پایتخت جزیره موریس رسید. چند تاكسی، رضاشاه و هیأت همراهش را به اقامتگاه آنان در موریس رساندند.

از نهم بهمن 1320 كه پیمان اتحاد ایران با روسیه و انگلستان در تهران به امضا رسید،  رفتار انگلیسی ها با رضاشاه و همراهانش بهبود نسبی یافت. نامه هائی از تهران به دست آنان رسید و نامه های آنان به تهران ارسال گردید. مع الوصف میزبانان انگلیس درخواست رضاشاه برای انتقال به كانادا به دلیل بدی آب و هوای موریس را رد كردند. در 17 اسفند 1320، جمعی از همراهان رضاشاه از جمله شمس، فاطمه و حمید رضا پهلوی و شماری از خدمه ایرانی به تعداد 12 نفر موریس را با یك كشتی هلندی ترك كردند. این عده از موریس رهسپار دوربان شدند. سپس از آنجا جهت گردش چند روزه به ژوهانسبورگ رفتند و بازگشتند آنگاه با استفاده از یك كشتی نظامی انگلیس سواحل دوربان را به طرف بندر كنیائی مومباسا ترك كردند. كشتی 10 روز بعد به مومباسا رسید. شمس پهلوی را به دلیل بیماری و تب شدید از هیأت ایرانی جدا كرده به هتلی بردند و اجازه خروج از آن به وی داده نشد. اولین روز نوروز 1321 در خانواده پهلوی اینگونه بود كه رضاشاه و دو پسرش در موریس، فاطمه و دو برادرش در كشتی هلندی در آبهای مومباسا، شمس بیمار در هتلی در مركز مومباسا و محمد رضا پهلوی و سایر اعضای خانواده در تهران بودند. در همان روز اول فروردین كشتی حامل همراهان شمس پهلوی بندر مومباسا را به طرف بندر بمبئی ترك كرد و از آنجا با قطار تا مرز ایران رفتند ولی شمس روز سوم فروردین با هواپیمای انگلیسی رهسپار قاهره شد و از آنجا توسط سفارت ایران به تهران منتقل گردید.
جزیره موریس بسیار بد آب و هوا بود و حال عمومی رضاشاه طی 5 ماهی كه در این جزیره اقامت داشت وخیم تر شد. رضا شاه كه علاوه بر افسردگی، از بیماری قلب نیز رنج می برد روز 7 فروردین 1321 به اتفاق دو فرزندش علیرضا و عبدالرضا و باقی مانده خدمه با یك كشتی باری مندرس كه 300 سرباز انگلیس را با خود حمل می كرد به بندر دوربان در آفریقای جنوبی منتقل شدند. آنان دو ماه در این شهر ماندند و سپس از آنجا با قطار به ژوهانسبورگ منتقل شدند. رضاشاه نه در دوربان ونه در ژوهانسبورگ استقبال كننده ای نداشت و در ژوهانسبورگ مانند مسافران عادی ابتدا در یك مسافرخانه اقامت كرد سپس در منزل یك یهودی اسكان یافت. یك سال بعد اشرف پهلوی نیز سفر 40 روزه ای به ژوهانسبورگ به عمل آورد و هنگام بازگشت دو تن دیگر از برادرانش را با خود برد. در این صورت از مجموع هیأت همراه رضاشاه تنها غلامرضا، عبدالرضا و علیرضا پهلوی نزد وی باقی ماندند. رضاشاه در روز 4 مرداد سال 1323 در پی یك حمله قلبی درگذشت. جنازه وی پس از مومیائی به قاهره انتقال یافت و تا تكمیل مقبره وی در جنوب تهران به مدت 6 ماه در مسجد زید الرفاعی، جائی كه 36 سال بعد فرزندش محمد رضا نیز مدفون شد به خاك سپرده شد.


منبع:موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی