تبیان، دستیار زندگی
درباره تیزرهای تبلیغاتی فیلم های سینمایی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تیزرهای مثبت 18 در سینما

درباره تیزرهای تبلیغاتی فیلم های سینمایی

سید رضا صائمی- بخش سینما وتلویزیون تبیان
فیلم داراکولا

هیچ شکی نیست که صنعت سینما به تبلیغات رسانه ای وابسته است و در جهان رسانه ای امروز کارکرد آن بیش از گذشته به چشم می خورد. بسط و گسترش شبکه های اجتماعی هم ظرفیت ساخت و تولید انواع جدید تیزرهای تبلیغی فیلم ها را فراهم کرده و هم امکان دیده شدن این تبلیغات را افزایش داده است لذا با توجه به حجم گسترده تبلیغات در فضاهای مجازی و رسانه ای و از بین رفتن برخی محدودیت های زمانی – مکانی در این ارتباط دیگر لزومی نیست که تهیه کنندگان و پخش کنندگان فیلم و افرادی که مسئولیت تبلیغ و روابط عمومی فیلم ها را به عهده دارند برای معرفی اثر خود و جلب مشتری و مخاطب بیشتر دست به تمهیدات غیرمتعارف و گاه غیر اخلاقی بزنند!
متاسفانه برخی از تبلیغات سینمایی مصداق بارز فریب تماشاگر است و به گونه ای به چیدمان و تدوین صحنه های از فیلم دست می زنند که قصه فیلم دچار تحریف و قلب واقعیت شده و به گونه دیگری در ذهن مخاطب تداعی می شود. تاسف اصلی کار جایی است که یک نگاه اروتیک و گاه سخیف و مبتذل پشت ساخت این تیزرها وجود دارد. مثلا صحنه ها یا دیالوگ هایی را انتخاب می کنند که نمادهای از شوخی یا موقعیت های اروتیک را برای مخاطب تداعی کرده و او را در فهم سوژه فیلم دچار اشتباه می کند. برخی مواقع نیز یک پلان از فیلم که واجد شوخی کلامی اروتیک است آنقدر مورد تاکید قرار گرفته و به قول متخصصان ارتباطات از عنصر برجسته سازی در آن استفاده می شود که مشمئز کننده و آزاردهنده شده و اتفاقا تاثیر سو و منفی داشته و به جای جاذبه فیلم منجر به دافعه آن می شود.

وقتی مخاطب به واسطه تبلیغ یک فیلم به تماشای آن رفته و در واقع به گمان خویش، آگاهانه دست به انتخاب فیلمی زده است با فیلمی مواجه می شود که فارغ از ضعیف و قوی بودن، هیچ ارتباطی با تبلیغ آن و در واقع تصویر ذهنی مخاطب ناشی از این تبلیغ ندارد دچار حس فریب خوردگی شده و نسبت به آن اثر دچار دافعه می شود

اخیرا به تماشای فیلم دراکولا ساخته رضا عطاران رفته بودم که در تبلیغ تلویزیونی این فیلم نیز می توان شاهد همین نمونه آخری بود که به آن اشاره کردم؛ مثلا جایی که دراکولا به عطاران می گوید شلوارت را دربیاور. اما پیش از شروع فیلم شاهد تبلیغ فیلم «من» بودیم که سازنده تیزر صحنه هایی از فیلم را انتخاب کرد و به هم چسباند که در یک تدوین چند دقیقه ای، موقعیت ها و دیالوگ هایی در کنار هم قرار گرفتند که تداعی گر یک فیلم اروتیک بود در حالی که این فیلم را  در جشنواره دیدم که اساسا فرم و فضا و موقعیت متفاوتی از آنچه که تیزر فیلم تبلیغ می کرد ،دارد.

فارغ از اینکه این سبک و ساختار تیزر سازی نمی تواند فیلم را به درستی معرفی کند و به اصطلاح فاقد اعتبار و روایی لازم است نوعی فریب مخاطب را هم در پی دارد. در واقع تصویر و تصوری از فیلم حاصل می شود که هیچ ارتباطی با ذات و ماهیت قصه ندارد و صرفا برای برانگیختن حس کنجکاوی مخاطب و تحریک او برای تماشای فیلم کاربرد دارد. این در حالی است که در نهایت دود این شیوه تبلیغی به چشم خود عوامل و سازندگان فیلم می رود.
وقتی مخاطب به واسطه تبلیغ یک فیلم به تماشای آن رفته و در واقع به گمان خویش، آگاهانه دست به انتخاب فیلمی زده است با فیلمی مواجه می شود که فارغ از ضعیف و قوی بودن، هیچ ارتباطی با تبلیغ آن و در واقع تصویر ذهنی مخاطب ناشی از این تبلیغ ندارد دچار حس فریب خوردگی شده و نسبت به آن اثر دچار دافعه می شود. همین حس دافعه در مخاطب می تواند به افراد دیگر هم تسری یابد و فردی که دچار چنین احساسی شده به دیگران تماشای فیلم را توصیه نکند و حتی آنها را منع کند لذا به همین دلیل فیلم مخاطبان خود را از دست داده و تبلیغ فیلم به ضد خود بدل شود! 
واقعیت این است که تیزرهای تبلیغاتی فیلم ها قرار است که به مخاطب آگاهی بدهد و نباید آن را به یک آگهی صرف تبلیغی تقلیل داد. حتی اگرکارکردهای این تیزرها را مثل آگهی بازرگانی هم بدانیم گزینش های شیطنت آمیز برخی پلان و سکانس ها و اتصال آنها به هم که فیلم را جوری معرفی کند که دور از قصه آن باشد خود می تواند مصداق یک جرم حقوقی یا دست کم یک بی اخلاقی حرفه ای باشد حتی اگر الگوی این ساخت، اروتیک هم نباشد. تیزرهای تبلیغاتی فیلم باید مخاطب را نسبت به فیلم آگاه کند نه آنکه فریبش دهد.