هیکل مانکن، مو بلوند، دماغ سر بالا
من قدم خیلی بلند است و بابت همین هم مسخره ام می کنند، از قدم متنفرم!
گاهی مجبورم خودم را گول بزنم که " بلندقد بودن خوب است" اما وقتی همه به من می خندند و برایم اسم گذاشته اند چه کنم؟ بعضی وقت ها هم به خودم تلقین می کنم که نیاز به جلب کردن توجه هیچ مردی ندارم و همانطوری که خداوند مرا آفریده زیبا هستم. یاد گرفته ام که خودم را بپذیرم و ایمان داشته باشم که خدا هرگز اشتباه نمی کند. او دوستم دارد و همین کافیست!
یکی از ریشه های جدال های ما در این مورد، استانداردهای زیبایی است که توسط سلبریتی ها و ... به تصویر کشیده می شود. دلیل این که خیلی از دخترها فکر می کنند زشت و چاق هستند این است که مدل ها و افراد مشهور روی جلد مجله ها و ... این پیام را به مغرشان فرو می کنند.
ظاهرا همه ی ما احساس می کنیم باید خودمان را مدام با دیگران مقایسه کنیم، اینطور نیست؟ معمولا این مقایسه ها این حس را به ما می دهند که منطبق با معیارهای زیبایی نیستیم. وقتی از " دیگران " به عنوان شاخص و معیار زیبایی استفاده می کنیم و حتی با همین معیارها وارد حوزه ی ارزش های انسانی نیز می شویم، نتیجه اغلب وحشتناک است.
مطمئنا شما هم خیلی وقت ها در تله ی قیاس افتاده اید. غیر از مقوله ی زیبایی، شاید مدام خودتان را قضاوت کنید که آیا از دخترهای اطراف تان باهوش تر، معروف تر و یا قهرمان تر هستید یا نه. شاید هم همیشه خودتان را با خواهر بزرگترتان مقایسه کنید. شاید ناخودآگاه عادت کرده باشید به این که ببینید چه کسی از شما بلندتر یا کوتاه تر است، بهتر لباس می پوشد یا بدتر،...
گویا نیاز به مقایسه، چیزی نیست که بتوان در برابرش مقاومت کرد و بخشی از تاروپود زنانه ی ماست! تقریبا همه ی خانم ها در هنر مقایسه کردن، چیره دست هستند. دنیای اطراف مان نیز تشویق مان می کند. مجله ها، فرم کاغذی این قیاس ها هستند، و با در دست گرفتن یکی از این ها می توانید ببینید که چه کسی بهتر لباس پوشیده است، چه کسی چاق تر یا لاغرتر است و یا کدام شان در جلب نظر آقایان موفق تر بوده اند. همه می دانیم که عمل مقایسه کردن ذاتا بد نیست اما با چه معیارهایی؟ مقایسه با چه کسی؟ همه ی ما خودمان را بارها با کسی یا کسانی مقایسه کرده ایم و نمی توانیم انکار کنیم که بیشتر اوقات نتیجه اش احساس نارضایتی بوده است، اغلب به خودمان و اعتمادبنفس مان آسیب زده ایم و حتی شاید در تله ای خطرناک هم افتاده باشیم.
تله ای که دشمن، هوشمندانه طراحی اش کرده است. او می داند که مقایسه کردن خودمان با دیگران باعث احساس ناامیدی، ناخشنودی و حسادت می شود،اما می داند اگر بتواند توجه ما را به این مقایسه ها جلب کند، به سادگی می تواند حواس ما را از استانداردهای الهی و خداگونه پرت نماید. یکی از قدرتمندترین ابزاری که در این جنگ در دستان دشمن است، این است که ما حس کنیم در این احساسات تنها هستیم، این که تنها کسی هستیم که به چنین نتیجه ای می رسیم و هیچ کس دیگری در این مقایسه ها کم نمی آورد. پس ناامید می شویم و احساس ضعف می کنیم، دشمن پیروز می شود!
چرا مقایسه با دیگران مخرب است؟
چرا شیطان وسوسه مان می کند که خودمان را با دیگران مقایسه کنیم؟ جوابش روشن است؛ در داستان ها وماجراهایی که در کتب آسمانی آمده، همیشه مقایسه منجر به توجه و تمرکز روی معیارهای اشتباه شده است. انسان ها به جای این که به معیارهایی که خداوند برای بهترین ها ارائه می دهد اعتماد کند، اجازه می دهند ابلیس تعریف " بهترین " را به او ارائه بدهد.
خداوند خالق مطلق است و باید معیار ما در همه چیز باشد، تاکیدهایی که خداوند روی ارزش های انسانی کرده است، بالاتر از هر استاندارد بشری بوده و ارزشمندترین معیارهاست. هر معیار بشری که در راستای فرامین الهی باشد و زیرمجموعه ی ارزش های متعالی قرار بگیرد قابل اعتماد است و می توانیم مطمئن باشیم که به بیراهه نمی رویم.
دنیای ما، ما را با تصاویری از زیبایی های زنانه به توپ بسته است که بر اساس واقعیت بنا نشده اند و زنان همیشه تحت این فشار هستند که باید به هر روشی شده خودشان را به استانداردهای جذبه و زیبایی که دنیا طبق آنها قضاوت شان می کند برسانند. دنیای امروز مدام به ما حمله می کند و اصرار دارد بگوید ما به اندازه کافی زیبا نیستیم، این که باید حتما بدن مان را تغییر دهیم، پوشش و حتی شخصیت مان را هم زیر سوال می برد تا برای دنیا جذاب تر و خواستنی تر بشویم! همین دنیا، مردها را هم تشویق می کند تا خواهان زنانی باشند که این معیارها را دارند.
خریدار چنین تعاریفی شدن بسیار اغوا کننده است، فریب می خوریم که بدن مان را تغییر دهیم، جراحی پلاستیک کنیم، و متوسل به هر کاری شویم تا در چشم جنس مخالف و البته دنیا جذاب جلوه کنیم. و باز هم فکر می کنیم اگر به این تصویر جعلی از زیبایی برسیم، به امنیت و اعتمادبنفس لازم هم می رسیم.
یادمان باشد، باورهایی که خداوند در اختیارمان گذاشته، تنها معیارهایی هستند که واقعا ارزش قیاس کردن دارند.
