تبیان، دستیار زندگی
مسئله افسردگی بعد از انجام گناه در جوانان به دلیل داشتن فطرت و روح و روان سالم بیشتر نمود پیدا می کند؛ لذا وجدان و طینت پاک جوان با این افسردگی به وی اخطار می دهد که در مسیری افتاده که سرانجامش تباهی دنیا و آخرت می باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اگر شما هم بعد از گناه افسرده می شوید، حتما بخوانید!!

مسئله افسردگی بعد از انجام گناه در جوانان به دلیل داشتن فطرت و روح و روان سالم بیشتر نمود پیدا می کند؛ لذا وجدان و طینت پاک جوان با این افسردگی به وی اخطار می دهد که در مسیری افتاده  که سرانجامش تباهی دنیا و آخرت می باشد.

فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
حال نداری ثواب کنی گناه نکن

مهم ترین منشأ گناه و نافرمانی خداوند غفلت و جهل انسان است. اگر شیطان بتواند کسى را از مقام خود، عظمت، علم، حکمت و لطف خداوند، نعمت های بی شمار او، مضرات و عواقب گناه و 6 غافل کند، او را به آسانی به وادی گناه و نا فرمانی می کشاند. همچنین جهل و نادانى به ارزش هاى وجودى انسان، جهل به آثار ارزنده پاکدامنى و عفت، جهل به عواقب گناه و بالاخره جهل به اوامر و نواهى الاهى باعث ارتکاب بسیاری از گناهان است. [1]     
بهترین راه برای نجات از گناه از بین بردن جهل و غفلت است. اگر ما همواره به عظمت خدا و نعمت های بی شماری که به ما و دیگر بندگانش بخشیده است توجه داشته باشیم در صدد شکر گزاری و جبران نعمت های او خواهیم بود نه به دنبال عصیان و سرکشی. و اگر به علم و حکمت و لطف خداوند در قانون گذاری و حرام و حلال کردن کارها و اشیاء توجه و اطمینان داشته باشیم در می یابیم که هر آنچه را خداوند بر ما حلال کرده قطعا خیر و صلاح و منفعت ما در آن است و هر آنچه را خداوند بر ما حرام کرده قطعا به ضرر ما بوده است و این جاست که هیچگاه صلاح و منفعت خویش را رها نخواهیم کرد و به دنبال شر و ضرر نخواهیم رفت.
و اگر انسان به ارزش و مقام والای خود در بین دیگر مخلوقات توجه کند و این که گناه این ارزش و مقام را از بین خواهد برد، حاضر نخواهد شد تا این ارزش بزرگ را برای لذت آنی و بی ارزش و زود گذر از دست بدهد.

راه کار عملی برای نجات افراد مبتلا به گناه:

اگر ما همواره به عظمت خدا و نعمت های بی شماری که به ما و دیگر بندگانش بخشیده است توجه داشته باشیم در صدد شکر گزاری و جبران نعمت های او خواهیم بود نه به دنبال عصیان و سرکشی

قبل از هر چیز این مطلب باید بررسی گردد که فرد آلوده به گناه در چه مرحله ای قرار دارد، تا بر آن اساس تصمیم مناسب اتخاذ شود؛ پس اگر در مراحل ابتدایی است با تذکر مطالب کلی که در بالا بیان شده با بیان شیرین و نیز جایگزین کردن لذت های حلال بجای لذت های حرام می توان او را از مسیر گناه بر گرداند. ولی اگر در مرحله پیشرفته است که گناه با او عجین شده است، فکر و دل او را تسخیر نموده است؛ در این صورت نجات او نیاز به تلاش و توانمندی بیشتری است؛ یعنی فرد توانمندی ابتدا با طرح دوستی بتواند با طرح اشکالات قوی پایه های افکار و اعتقادات باطل او را به چالش بکشاند، سپس با دلایل محکم و قوی عقاید و افکار درست را جایگزین کند و با آرامی او را از منجلاب گناه به گلستان طاعت الاهی بکشاند.
از آیات متعدد قرآن مجید استفاده مى شود که وسائل آمرزش و بخشودگى گناه متعدد است که یکی از مهمترین آنها توبه می باشد.
توبه و بازگشت به سوى خدا که توأم با پشیمانى از گناهان گذشته و تصمیم بر اجتناب از گناه در آینده و جبران عملى اعمال بد، به وسیله اعمال نیک بوده باشد. آیاتى که بر این معنا دلالت دارد فراوان است، اما به جهت اختصار تنها به یک آیه اشاره می کنیم:
"ُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ" [2]؛ او است که توبه را از بندگان خود مى پذیرد و گناهان را مى بخشد.
حقیقت "توبه" ندامت و پشیمانى از گناه است که لازمه آن تصمیم جدی بر ترک گناه در آینده و جبران کارهایى که قابل جبران است. گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنا است. به این ترتیب ارکان توبه را مى توان در پنج چیز خلاصه کرد: 1. ترک گناه، 2. ندامت، 3. تصمیم بر ترک در آینده، 4. جبران گذشته، 5. استغفار [3]    
2. کارهاى نیک فوق العاده اى که سبب آمرزش اعمال زشت مى گردد، چنان که قرآن مى فرماید: "إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ" [4]؛ کارهاى نیک آثار پاره اى از گناهان را از بین مى برد.
3. پرهیز از گناهان "کبیره" که موجب بخشش گناهان "صغیره" مى‌گردد: "إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً [5]؛ اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم. [6]    
4. تحمل گرفتاری ها و مصائب دنیا بار گناهان مومنان را سبک می کند و سختی های برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصی هایش را می زداید.[7]

چرا پس از ارتکاب گناه، افسرده می شویم؟

هر گناهی که انسان مرتکب می شود - بویژه اگر گناه کار مسلمان باشد و گناه هم از گناهان بسیار زشت محسوب شود  ? به همان اندازه دچار عذاب وجدان یا همان افسردگی می شود؛ دلیلش نیز روشن است؛ چون تعالیم و آموزه های شرع مقدس اسلام این کار را منع کرده و این اجازه را نداده که انسان از راه خلاف به خواسته های خود برسد.

حقیقت "توبه" ندامت و پشیمانى از گناه است که لازمه آن تصمیم جدی بر ترک گناه در آینده و جبران کارهایى که قابل جبران است

این مسئله در جوانان به دلیل داشتن فطرت و روح و روان سالم بیشتر نمود پیدا می کند؛ لذا وجدان و طینت پاک جوان با این افسردگی به وی اخطار می دهد که در مسیری افتاده  که سرانجامش تباهی دنیا و آخرت می باشد.
در همین راستا مومنان واقعی افرادی هستند که این افسردگی بعد از گناه، آنان را به استغفار و توبه واداشته و از اصرار بر گناه پرهیز کنند.
(آل عمران، 135. وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى  ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُون)
انسان فکر می کند که اگر از راه خلاف نیازهای خود را بر طرف کند، باید با نشاط و سر حال باشد، در حالی که روح و روان خلاف این  را می گوید. خود انسان می داند که این کار اشتباه است و مخفیانه آن را مرتکب می شود؛ هر لحظه فکر می کند اگر کسی از این کار با خبر شود، چگونه باید برخورد کند؛ آبروی خود و خانواده اش چه می شود؛ عواقب و اثرات معنوی این کار چیست؟ و... اینها در روح و روان انسان اثر می کند و روح آزرده و افسرده می شود. در نتیجه با عذاب وجدان روبرو می شود.
البته افرادی که به دلیل انجام مستمر گناهان، پرده سنگینی قلبشان را احاطه کرده است، کمتر دچار اینگونه افسردگی ها می شوند.
پی نوشتها:
[1]  جوادى آملى، عبداللَّه، تسنیم، ج 3، ص 397؛ مکارم شیرازى، ناصر، پیام قرآن، ج 1، ص 88.
 [2]  شورى، 25.
 [3] تفسیر نمونه، ج  24، ص 290
 [4]  هود، 114.
 [5]  نساء، 31.
 [6]  مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص477.
 [7]  آموزش عقاید، ص481.



منابع:
سایت اسلام کوئیست
تفسیر نمونه، ج 24
تفسیر تسنیم، ج 3

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.