تبیان، دستیار زندگی
انسان برای سیر درست در جهت کمال مطلق، نیازمند مرزبانی خویش است، زیرا هیچ چیز مانند دریده شدن حریمهای حقیقت آدمی، تباهگر فرد و جامعه نیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه کسی عقل سلیم دارد؟!

انسان برای سیر درست در جهت کمال مطلق، نیازمند مرزبانی خویش است، زیرا هیچ چیز مانند دریده شدن حریمهای حقیقت آدمی، تباه گر فرد و جامعه نیست.

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
عقل سلیم

مراقبه به معنای خود را پاس داشتن و مراقب خود بودن، و محاسبه به معنای رسیدگی به حساب خویش و حسابخواهی و حسابرسی است؛ و از آنجا که آدمی پیوسته در معرض اشتباه و گناه، و تباهی و پلیدی است، لازم است خود حریم حقیقت خویش را پاس دارد و به حساب خویش توجه نماید تا از فرو لغزیدن خود جلوگیری نماید یا در صورت لغزش به سرعت باز آید و جبران سازد. امیر مومنان علی علیه السلام در این باره چنین یاد آور شده است:

«عِبادَ اللهِ، زِنُوا أَنفسَکم مِن قَبلِ أَن تُوزَنوا، حاسِبُوها مِن قَبلِ أَن تُحاسَبوا، و تَنَفَّسوا قَبلَ ضیقِ الخناق، و انقادوا قبل عنف السیاق، و اعلموا أنّه مَن لَم یَعنَ علی نفسِه حَتی یکونَ له منها واعظٌ و زاجرٌ، لَم یَکن لَه مِن غَیرِها لا زاجرٌ و لا واعظٌ.»

مراقبت و محاسبه ی نفس اختصاص به اشخاص معین و طبقه ی معین ندارد، و اگر هم تنها از نظر عقل بنگریم ،می بینیم وظیفه ی محاسبه ی نفس یك وظیفه ی عمومی است.

بندگان خدا! (کردار و گفتار) خود را بسنجید، پیش از آنکه آن را بسنجد، و حساب نفس خویش را برسید، پیش از آنکه به حسابتان برسند. (فرصت را غنیمت دانید) پیش از آنکه مرگ گلویتان را بگیرد و نفس کشیدن نتوانید. رام و گردن نهاده - به راه راست روید - پیش از آنکه به سختی رانده شوید. و بدانید آن کس که نتواند خود را پند دهد تا از گناه باز دارد، دیگری را نیابد تا این کار را برای او به جای آرد.

آنکه حساب نفس خود کرد سود برد!

مراقبه و محاسبه روشی است برای حفظ حقیقت آدمی و ارزشهای والای انسانی و تداوم ایمان و بازگشت از گناه و تصحیح به موقع کردارها. «یا أیها الذین آمنوا علیکم أنفسکم. ای کسانی که ایمان آورده اید، بر شما باد (نگاهداشت) خویشتنی. (قرآن، مائده / ١٠٥)»

انسان برای سیر درست در جهت کمال مطلق، نیازمند مرزبانی خویش است، زیرا هیچ چیز مانند دریده شدن حریمهای حقیقت آدمی، تباهگر فرد و جامعه نیست. امیر مومنان علی علیه السلام فرموده است: «مَن حاسَبَ نَفسَه رَبِحَ، و مَن غَفَلَ عنها خَسِرَ.» آن که حساب نفس خود کرد سود برد، و آن که از آن غافل ماند زیان دید.

غفلت و ظلمت آفات اساسی شکوفایی حقیقت آدمی است و روش مراقبه و محاسبه راهی است برای جلوگیری از فرو رفتن در غفلت و راهی برای بازگشت از ظلمت؛ و از این رو در به سامان آوردن آدمی بسیار موثر است، چنانکه از امیر مومنان (علیه السلام) روایت شده است: «ثَمَرَةُ المُحاسَبَةِ صَلاحُ النَفسِ.» ثمره و نتیجه (مراقبه و) محاسبه نفس به صلاح و سامان آوردن خویش است.

«بندگان خدا! (کردار و گفتار) خود را بسنجید، پیش از آنکه آن را بسنجد، و حساب نفس خویش را برسید، پیش از آنکه به حسابتان برسند. (فرصت را غنیمت دانید) پیش از آنکه مرگ گلویتان را بگیرد و نفس کشیدن نتوانید.»

بنابراین نباید از این روش غفلت ورزید و خود را از ثمرات آن محروم نمود. «طوبی لِمَن عَمِلَ لِلحِسابِ.»خوشا کسی که برای حساب کار کرد.

کسی که محاسبه نفس نکند عقل سلیم ندارد!

یكی از بزرگترین علمای اخلاق اسلامی می گوید: «بزرگان و گذشتگان صالح ما را عقیده بر آن بود كه هركس اهل محاسبه ی نفس نیست، یا اصلاً به جهان دیگر ایمان ندارد و یا آنكه عقل سلیم ندارد و الاّ چگونه می شود كسی ایمان و اعتقاد داشته باشد به اصلی كه قرآن می گوید: «اگر به وزن ذره ای انسان عمل نیك یا عمل بد داشته باشد، در آن جهان آن عمل را می بیند و به آن ملحق می شود» و در عین حال بی حساب كالای عمل را پیش بفرستد و نفهمد چه كرده و چه می كند؟»

سخن پایانی

مراقبت و محاسبه ی نفس اختصاص به اشخاص معین و طبقه ی معین ندارد، و اگر هم تنها از نظر عقل بنگریم ،می بینیم وظیفه ی محاسبه ی نفس یك وظیفه عمومی است. اساساً عمل حساب كشیدن از خود قبل از آنكه یك وظیفه ی شرعی و دینی باشد یك وظیفه ی عقلانی و همگانی است.

یك نفر سیاستمدار كه احیاناً در كار خود پیشرفتی نمی بیند و یا شكست می خورد باید قبل از آنكه دیگران را مسئول بشناسد، به خود رسیدگی كند، شاید علت شكست را در خطاهای خود بیابد. عالیترین مظهر عقل، خطایابی از خویشتن است؛ فرق مومن و غیر مومن در این نیست كه این خطا می كند و آن خطا نمی كند؛ فرق آنها در این است كه مومن خطای خود را تكرار نمی كند، بیش از یك بار خطا نمی كند، اما غیر مومن چندین بار صدمه ی كاری را می خورد و باز آنقدر بصیرت ندارد كه بار دیگر تكرار نكند. از خداوند مسئلت داریم كه به ما توفیق دهد از خطاها و لغزشهای خود پند بگیریم.


منابع:
- مجموعه آثار شهید مطهری، ج٢٢، ص ١١٥
- فرهنگ معین، ج ٣، صص ٣٩٨٤ - ٣٩٨٥ و صص ٣٨٨٨ - ٣٨٨٩
- نهج البلاغه، خطبه ٩٠، حکمت ٢٠٨، حکمت ٤٤
- شرح غررالحکم، ج ٣، ص ٣٤٤

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.