تبیان، دستیار زندگی
تعدادی از دوستان و همراهان عراقی شمسی یار به شهادت رسیده بودند و خرابی حرم با آن همه تلاش بی وقفه در گرما كه از جان و دل مایه می گذارند، دلش را به درد آورده بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هزار بار هم ویران كنند باز می سازیم

تعدادی از دوستان و همراهان عراقی شمسی یار به شهادت رسیده بودند و خرابی حرم با آن همه تلاش بی وقفه در گرما كه از جان و دل مایه می گذارند، دلش را به درد آورده بود.

بخش فرهنگ پایداری تبیان

بازسازی حرم


 متولد 1349 است و از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس؛ به گفته خودش كوه و صخره ای درغرب نمانده كه طی جنگ تحمیلی فتح نكرده باشد.  خدمت خود ش را در سپاه پاسداران در شهر سقز به همراه خانواده اش آغاز كرد و حالا در مسیر باز سازی عتبات عالیات كمر همت بسته است.  محمد شمسی یار عزیز، هم اكنون فی سبیل الله و بدون هیچ مزدی در پروژه بازسازی عتبات عالیات مشغول است و سالی چند ماه در كشور عراق و در شهرهای سامرا و نجف و كربلا و... مشغول خدمت رسانی است.  بهانه همكلامی ما با این خادم اهل بیت (ع) بمب گذاری چند روز پیش در حرم سید محمد (ع) عموی امام زمان (عج) در شهر بلد سامرا بود.

حضورتان در دفاع مقدس بگویید؟ چطور شد كه مسیر جهاد را انتخاب كردید؟

بیست سال هم نداشتم كه دیدم همه اطرافیانم از جنگ صحبت می كنند، از امام خمینی(ره) صحبت می كنند؛ حرف های امام را كه می شنیدم به دلم می نشست. در بسیج ثبت نام كردم و عازم شدم. واقعاً احساس تكلیف می كردم. ما از همان اول با ارزش های قرآن و اسلام تربیت شده بودیم. وقتی كه جنگ شد همگی در خانواده احساس تكلیف كردیم. با اینكه سنم كم بود ولی پدرم ممانعتی با رفتن من به جبهه های غرب و شمال غرب كشور نكرد. سالیان طولانی را در شهر سقز كردستان در حال دفاع از مرزهای كشور و مبارزه با گروهك های تروریستی و خدمت به مردم سرزمینم گذراندم.

فرزندانتان پای خاطرات دوران دفاع مقدس شما می نشستند؟

من سه فرزند دارم؛ دو دختر به نام های فاطمه خانم 22 ساله و زهرا خانم 19 ساله و آقا محمدمهدی 11 ساله كه همیشه مشتاق شنیدن خاطرات من در روزهای دفاع مقدس هستند. وقتی در شهر سقز سكونت داشتیم چون میدان جنگ بیشتر در جلوی چشمانم بود خاطراتم را در كنار صخره ها و كوه ها از درگیری بین دشمنان و گروهك های تروریستی بیشتر یادآوری می كردم. اینكه كدام دوستم در كجا شهید شد و كدام یك پیكرپاكش همانجا ماند و نتوانستیم برگردانیم و فلان دوستم كه با خمپاره سرش را زدند و سر نداشت و تنش چند صد متری دوید... بعضی خاطرات دوران دفاع مقدس قلبم را به آتش می كشد.

حاضرید این روزها برای دفاع از حرم راهی میدان مبارزه شوید؟

بله ؛ هیهات مناالذله، هر لحظه این جمله رهبر انقلاب در گوشم طنین انداز می شود كه اگر مدافعان حرم نجنگند باید در همدان و كرمانشاه جلوی دشمنان را گرفت. مثل همان روزهای جنگ همان احساس در من زنده است. با جان و دل حاضر به دفاع از حریم حرم آل الله هستم. برای اینكه مدیون آل الله نباشم.  برای اینكه مبادا در روز قیامت نگاه این بنده ناچیز به اهل بیت بیفتد و جز شرمساری چیزی نداشته باشم. شما یك لحظه فكر كنید اهل بیت از انسان بپرسند چرا، چرا نرفتی! واویلا به آن روز. چه بگویم. خداوندا ما را شرمنده اهل بیت نكن. اما این روزها در سنگری دیگر برای اهل بیت خدمت می كنم.

خداوند به من عنایتی كرده و حدود چهار سالی است بدون دریافت یك ریال مزد مادی و ان شاءالله با هزاران مزد معنوی، به منظور بازسازی حرم امامان معصوم در عتبات عالیات عراق حضور دارم. هر كاری كه از دستم برمی آید انجام می دهم. تخصص من در حیطه مخابرات است. از زدن دكل مخابراتی در مسیر پیاده روی اربعین گرفته تا هر نوع كار دیگری كه برای آبادی هر چه بیشتر حرم امامان معصوم لازم باشد مثل گچ كاری، انبارداری و غیره... در محیط معنوی بارگاه امامان معصوم قرارگرفتن برای خودش عالمی دارد. وای از روزهایی كه مجبور می شوم از آن مكان های شریف برگردم به كشورم

منظورتان فعالیت در باز سازی عتبات عالیات است  اگر می شود در این مورد بیشتر توضیح دهید؟

بله؛ خداوند به من عنایتی كرده و حدود چهار سالی است بدون دریافت یك ریال مزد مادی و ان شاءالله با هزاران مزد معنوی، به منظور بازسازی حرم امامان معصوم در عتبات عالیات عراق حضور دارم. هر كاری كه از دستم برمی آید انجام می دهم. تخصص من در حیطه مخابرات است. از زدن دكل مخابراتی در مسیر پیاده روی اربعین گرفته تا هر نوع كار دیگری كه برای آبادی هر چه بیشتر حرم امامان معصوم لازم باشد مثل گچ كاری، انبارداری و غیره... در محیط معنوی بارگاه امامان معصوم قرارگرفتن برای خودش عالمی دارد. وای از روزهایی كه مجبور می شوم از آن مكان های شریف برگردم به كشورم.

وقتی خبر بمب گذاری تكفیری ها در حرم سید محمد (ع) به گوشتان رسید، چه احساسی داشتید؟

خدا تمام دشمنان اسلام را لعنت كند. نمی دانم می توانید حس ما را درك كنید وقتی كه داریم یك پیچ یا یك مهره از یك قسمت حرم را نصب می كنیم، تمام دنیا را با آن لحظه عوض نمی كنم. همه دوستان خادم با عشق با جان و دل این كار را انجام می دهند. خبر بمب گذاری در این اماكن شریف قلب هر مسلمانی را به درد می آورد اما ما حس دیگری داریم.  چند روز پیش وقتی خبر بمب گذاری در حرم سید محمد (ع) عموی امام زمان (عج) در شهر بلد را شنیدم قلبم به درد آمد. یاد لحظاتی افتادم كه در آنجا مشغول خدمت رسانی بودم و حالا هر آسیبی هر چند جزئی فاجعه ای است برای ما. امید كه هرگز حرمی ویران نشود.

به کوری چشم دشمنان اسلام

به كوری چشم دشمنان اسلام اگر صد بار هم این خرابی ها را به وجود آورند می سازیم و آباد می كنیم. آن هم فقط برای شادی دل پسر فاطمه (س). فقط به امید اینكه روزی كه می آید ما را هم جزو سربازان لشكرش انتخاب نماید. تا ابد تا روزی كه جان بر بدن داریم تا ظهور دولت یار اگر هزار بار هم جان دهیم و زنده شویم باز هم برای برای آبادانی و تجلی هر چه بیشتر این اماكن مقدس تلاش  و از آنها پاسداری می كنیم.


منبع : روزنامه جوان