تبیان، دستیار زندگی
این که عباس کیارستمی به مرگ طبیعی از دنیا رفته یا اشتباه پزشکی باعث مرگ او بوده مساله ای است که باید منتظر نتیجه بررسی ماند اما غیر از آن چند حاشیه دیگر در کنار درگذشت استاد سینما رخ داد که احتمالا در آینده هم تداوم داشته باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حاشیه های عجیب مرگ کیارستمی

این که عباس کیارستمی به مرگ طبیعی از دنیا رفته یا اشتباه پزشکی باعث مرگ او بوده مساله ای است که باید منتظر نتیجه بررسی ماند اما غیر از آن چند حاشیه دیگر در کنار درگذشت استاد سینما رخ داد که احتمالا در آینده هم تداوم داشته باشد.

فرآوری: منیژه خسروی - بخش سینما و تلویزیون تبیان
کیارستمی

کنایه نیکی کریمی و پاسخ بهاره رهنما

پس از درگذشت عباس کیارستمی نیکی کریمی در بخشی از یادداشت تسلیت خود نوشته بود:  و الان ... نتیجه ناگزیر فراتر رفتن از سطح انتظار عموم، فاصله گرفتن از سطح شناخت آنان هم هست.  شاید همین است که آشفته بازار یادداشت نوشتن و تسلیت گفتن های رفتنت، صرفا سرشار از جمله سازی با نام و کارهای توست. آن هم برای تویی كه فرسنگ ها از ابتذال و میان مایگی دور بودی . كجا بودند این غریبه های دیر آشنا ؟
بهاره رهنما در صفحه شخصی خود نسبت به این قسمت پیام نیکی کریمی موضع تندی گرفت. و آن را ناشی از توهم و تکبر نیکی کریمی دانست:  برایم عجیب بود كه كسی كه خودش با نام ایشان رشد كرده بود جایی نوشته بود، از خیل تسلیت ها و یادداشت های آدم های حتی عادی در شگفت است و اینها كه در حد شما نیستند از كجا پیدایشان شده و... امان از این همه توهم و تكبر و حقیقی نبودن و روشنفكر نمایی !  كسی نیست بگوید، یك اسطوره به همه ملتش تعلق دارد ، شما ببخشید كه اعلام نشده بود عموم مردم حق تسلیت گفتن و نوشتن از احساسشان در مورد این ضایعه را نداشتند، خلاصه اینكه گرچه خیلی از مردم مثل شما شانس نجات پیدا كردن از میان مایگی توسط بزرگان رانداشته اند اما تك تك مردم ایران حق تسلیت و ابراز احساسشان برای چنین بزرگانی رادارند، كاش در محضر ایشان لااقل آموخته بودید: درخت هرچه پر بار تر افتاده تر...

حمله به فراستی

بعد از انتشار یادداشت مسعود فراستی پرویز پرستویی او را متهم کرد:« واقعاتاسف آوره. آقای فراستی. مرده زنده یادعباس کیارستمی رو هم پله کرده برای خودنمایی و تیکه انداختن. »

اعتراض به سیل خاطرات

بهاره رهنما خطاب به نیکی کریمی: كسی نیست بگوید، یك اسطوره به همه ملتش تعلق دارد ، شما ببخشید كه اعلام نشده بود عموم مردم حق تسلیت گفتن و نوشتن از احساسشان در مورد این ضایعه را نداشتن

عبدالرضا کاهانی نیز این گونه اعتراضش را به نحوه ارسال پیام ها برای کیارستمی به اشتراک گذاشت: «من نیز مانند خیلى ها از آن مرحوم خاطرات شنیدنى دارم اما وقتى مى بینم كه همواره براى ثبت مصیبت و نمایش تسلیت در خط مقدم هستیم - با احترام به همه احساسات پاك و خالص - سوگنامه را رها مى كنم و لازم مى دانم در مواجهه با كسانى كه نه حوصله آثار كیارستمى را داشتند و نه اجازه تماشایشان را صادر كردند، یادآور شوم هیچ كدام از این خودنمایى ها و عرض تسلیت ها دردى از كیارستمى هاى مرحوم درمان نمى كند. همه ما بارها و بارها این نكته را به همدیگر تذكر داده ایم و البته باز فراموش كرده ایم. لطفا ما را از زنده بودن آدم ها هم مطلع كنید. قاعدتا براى جشن ها یادداشت هاى بهتر و امیدوارانه ترى مى توان نوشت.روحش شاد.»

اعتراض به خاموشی سینماها

روز 15 تیرماه روابط عمومی سازمان سینمایی اعلام کرد که امشب ساعت 22 با هماهنگی خانه سینما و شورای صنفی نمایش در تمامی سالن های سینما با قطع نمایش فیلم برای شادی روح زنده یاد کیارستمی فاتحه قرائت شود. رضا درمیشیان در یادداشتی که برای عباس کیارستمی نوشته به این ایده معترض شده است:« در هر گوشه ای از جشنواره «کارلووی واری» اشک هایی را می بینی که سرازیر می شوند؛ آدم های مختلف از نژادها و ملیت های گوناگون، اما تنها برای یک نام و یک یاد: عباس کیارستمی.  از مدیر فستیوال کارلووی واری تقاضا کردیم یادبودی برپا کنیم؛ با اشتیاق پذیرفتند و ادای احترام به کیارستمی را افتخار کارلووی واری دانستند. قرار است برای بزرگداشت کیارستمی مراسمی برگزار و شمعی روشن کنیم.

کیارستمی

از آنجا که آقای کیارستمی چند سال پیش ریاست هیأت داوران جشنواره کارلووی واری را عهده دار بوده اند، مدیر فستیوال گروهی را مأمور کرده اند تا تصاویر آرشیوی ایشان را برای پخش در مراسم اختتامیه آماده کنند. اما چه سود، هرچه با خود کلنجار می روم «سفر» و «پرواز» ایشان برایم باورپذیر نیست. اتفاقات درمان آقای کیارستمی نه در شأن جامعه پزشکی است، نه در شأن استاد و نه در شأن انسانیت. به عنوان فرزند یک جراح که دیده بودم پدرم چگونه از جان خویش برای بیمارانش می گذشت و همواره برای درمان دردها در مناطق محروم تلاش می کرد و از آنجا که خود را عضو خانواده جامعه پزشکی می دانم، تقاضای شفاف سازی اتفاقات درمان ایشان را دارم. بسیار متأسفم. هرچند این تأسف ها برای  ما عادی شده، تأسف برای روزهایی که فیلم های کیارستمی از نمایش در سینماهای کشورش بازماند، تأسف برای برخوردها و توهین هایی که به ایشان شد، تأسف برای قدرهایی که در وطنش باید می دید و ندید، تأسف برای کسانی که هنرمندان را تنها برای کفن ودفن می خواهند و در خاک سپاری پیش قدم اند؛ اما در دوران حیات سینماگران، میزشان را بر هر هنری ترجیح می دهند، تأسف برای همه آنها که سوگواری شان بیشتر رنگ وبوی خودنمایی می دهد، تأسف برای آنها که همه چیز و همه کس را به  نفع خود مصادره می کنند، تأسف برای همه آنها که هنوز باور ندارند نزدیک به دو دهه کیارستمی در ایران فیلم نساخت، تأسف برای همه آنها که نمی دانند هنوز هیچ فیلمی از کیارستمی در شبکه رسمی نمایش خانگی کشور مجاز نیست و آثار کیارستمی تنها در شبکه غیررسمی کشور سینه به سینه حفظ می شود، تأسف برای کسانی که با برچسب سینمای جشنواره ای و بی مخاطب، سینمای کیارستمی و «هنر» را به حاشیه راندند و تلاش کردند ذائقه تماشاگران را در دایره ذهنی خود تعریف کنند. چراغ سینماها را برای کسی که چراغ سینمای ایران را در جهان روشن کرد، خاموش نکنید. خاموشی پخش سینماها کمال بی احترامی است.


منابع: روزنامه سینما ، شرق ، سلام سینما