تبیان، دستیار زندگی
یکی از تفاوت های دیدگاه ابن عربی با سایر مفسران این است که او، آیه شریفهیاسین را اساسا جزو حروف مقطعه نمی داند بلکه معتقد است که یاسین، ندای مرخّم است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نظر پدر علم عرفان درباره "یس"

یکی از تفاوت های دیدگاه ابن عربی با سایر مفسران این است که او، آیه شریفه"یاسین" را اساسا جزو حروف مقطعه نمی داند بلکه معتقد است که یاسین، ندای مرخّم است

فرآوری: شکوری-شبکه تخصصی قرآن تبیان

یاسین

حروف مقطعه قرآن بین اهل تفسیر، معرکه آراست. از میان حدود بیست نظریه ای که مفسران طرح کرده اند، رایج ترین دیدگاه این است که حروف یادشده، سخنانی هستند سر به مهر، بین خدا و رسول(ص).
یکی از کسانی که در این باب به تفصیل سخن گفته است، عارف نامور، محی الدین ابن عربی معروف به شیخ اکبر است. ابن عربی را موسس عرفان نظری و پدر این علم می شناسند.
وی در پاره ای از آثار خود پیرامون حروف مقطعه قرآن سخن گفته است. اما دیدگاه نهایی او را باید در ذیل تفسیر حروف مقطعه مندرج در سوره های بقره و آل عمران سراغ گرفت. افزون بر اینکه در سوره های یس، طه و قلم نیز به مناسبت اهمیت موضوع، دیدگاه تازه ای به میان آورده است.

عصاره مطالب ایشان در این پنج سوره به شرح زیر است :
الف. حروف امتی از امم بود، مخاطب و مکلفند، و از جنس خود دارای رسولند، و در همان جا که قرار دارند دارای نامهایی هستند و برای هر عالمی فرستاده ای از جنس خودشان است، و آنان دارای شریعتی هستند که به آن متعبدند و آنان دو صنف لطیف و غیر ، و تنها خطابی که متوجه آنهاست، امر است و نزد آنها نهی وجود ندارد.
ب : حروف دارای مراتبند. بعضی عام و برخی خاص و عده ای خاص الخاص و گروهی صفاء خلاصه خاص الخاص هستند و حروف اوایل سور از سنخ خاص و فوق عامند.
ج: معرفت حقیقت اوایل سور یعنی حروف مقطعه بهره کسی است که از آفرینش انسان به صورت رحمان و از خلقت آدم به صورت الهی بهره مند شده باشد و او کسی است که به مقام خلافت و اصل آمده باشد.
د: بیست و نه سوره مصدر به حروف مقطعه است؛ همانند منازل بیست و نه گانه ماه.
ه: رقم حروف مقطعه بدون حذف مکرر 78 است و این رقم، مراتب کمالی ایمان است و ایمان کسی کامل نمی شود مگر آن که همه مراحل هفتاد و اندی آن را حیات کند و اگر کسی حقیقت آن حروف را بدون تکرار بفهمد، آگاه می شود که خداوند در آن حروف به حقیقت ایجاد و فراوانی بودن قدیم تنبه داده است.
و: اول آن حروف در نوشتن الف است و در خواندن، همزه است و آخر آنها نون است. الف برای وجود ذات کامل است، چون نیازی به حرکت ندارد و نون برای وجود نیمی از عالم و نصف دایره هستی است که نیمی از آن محسوس و نیم دیگر معقول است و نقطه نشانه نیم دایره بودن است.
ز: حروف مقطعه گاهی یک حرف و گاهی بیش از آن تا پنج حرف است و حروف پنج رقمی برخی متصل است؛ مانند (کهیعص) و برخی منفصل است، مانند (حم عسق) و علم حروف فقط نزد اولیاء الله است که مکشوف آنهاست و حکیم ترمذی این علم را علم الاولیاء نامید...
ح: حروف مقطعه اجسادیند که ارواح و فرشتگان ویژه حافظان آنها هستند و هر گونه تاثیری که با کتابت یا تلفظ آن حروف صورت می پذیرد مستند به آن ملائکه است؛ هنگامی که قرائت کننده گفت: الف، لام، میم، سه فرشته به او جواب می دهند: چه می گویی. هنگامی که قرائت کننده آنچه را که بعد از این حروف قرار دارد بخواند، فرشتگان سه گانه می گویند: راست گفتی...
ط: الف، از (آلم) اشاره به توحید است. الف در قیاس با سایر حروف همانند واحد، در قیاس با مراتب عدد است، همان طور که واحد، عدد نیست ولی عدد، به سبب واحد، ظاهر می شود. الف، نزد کسی که بویی از حقایق برده است، از حروف نیست، گرچه حروف به وسیله الف پدید می آید و توده مردم آن را حرف می نامند. هنگامی که محقق گفت: الف حرف است، آن را به نحو مجاز در تعبیر می گوید، نه حقیقت. مقام الف، مقام جمع است و نامی که دارد اسم الله است و از صفات قیومیت برخوردار و واجد همه مراتب حروف است. میم اشاره به ملک و سلطانی است که هرگز هلاک نمی گردد و لام که بین الف و میم قرار دارد برای وساطت بین ذات و سلطنت پایدار است.
تذکر: امور نه گانه مزبور برخی از مطالب تفسیر ابن عربی است که آن را در ذیل آیه اول سوره بقره مرقوم داشتند.
ی: مجموع حروف تهجی 29 است که 28 از آن، بسیط و یکی مرکب است که، لام الف، باشد و این حرف مرکب اشارت به عبارت از حق و عبد است... اسم برای، باء، جیم، و ، جاء و حروف دیگر، لیکن معنا برای الف است، چون الف سازنده همه حروف و حاضر و ظاهر در همه آنهاست، نظیر واحد نسبت به ارقام عدد. (1)

نظر ابن عربی درباره کریمه "یس"

یکی از تفاوت های دیدگاه ابن عربی با سایر مفسران این است که او، آیه شریفه"یاسین" را اساسا جزو حروف مقطعه نمی داند بلکه معتقد است که یاسین، ندای مرخّم است.
چنانکه گذشت، در نظر ابن عربی کلمات و حروف الفبا، بر اساس وحدت وجود چیده و ریخته شدند؛ وی بر همین اساس به تحلیل تلفظ حروف الفبا و شکل نگارش آنها می پردازد. وی حروف بی صدا مانند «الف» را نشانه ای از وحدت و خفای وجود می داند و حروف مصوت را دلیل بر کثرت و ظهور حقیقت وجود می داند.

ابن عربی با استفاده از استنباط خود از آیه شریفه: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ»؛ «کلیدهاى غیب نزد او است، جز او کسى را از غیب آگاهى نیست».[انعام، 59]، در تفسیر «یس» می گوید؛ برای این که هر یک از ممکنات از غیب بدر آیند و ظهور یابند، مفتاح و کلید لازم است، کلید همه ی کلیدها(مفتاح مفاتیح) انسان کامل است که او اولین کلید برای ظهور همه ی ممکنات است؛ بر این اساس معنای «یس»، «یا سید المرسلین» است؛ زیرا پیامبر(ص)، انسان کامل و کلید برای ظهور همه ی ممکنات است.[2]
البته صاحب تفسیر تسنیم، بر ابن عربی اشکال می کنند که وی در تفسیر سوره یس، «یس» را ندای مرخم می داند؛ (یعنی می گوید: منظور یا سید است چنانکه مراد از یا اباهر، یا اباهریره است بنابراین، یس کلمه ای است که از حروف متصل تشکیل شده است)، ولی در طلیعه سوره بقره، مجموع سور مصدر به حروف مقطعه را 29 رقم می داند، چنان که برای سوره هایی که مصدر به دو حرف از حروف مقطعه است، به «طس»، «یس»، و «حم»(حوامیم سبعه) و «طه» مثال یاد می کند.[3]

اما شاید بتوان از طریق تفاوت بین مقامات و مقاصد، این ناهماهنگی ابتدایی را رفع کرد؛ یعنی آن جا که می گوید «یس» دو حرف است، مقصود در مقابل سوره هایی است که با چند حرف مقطعه شروع می شوند؛ اما آنچه در ابتدای سوره «یس» گفته، منظور تفسیر و توضیح این دو حرف است .[4]

پی نوشت ها:

[1]. به نقل از: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 2، ص 110، قم، اسراء، چاپ ششم، 1389ش.
[2]. ر. ک: ابن عربى، محى الدین، الفتوحات المکیة، ج 3، 279، بیروت، دار صادر.
[3]. ر ک: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 2، ص 110.
[4] سایت اسلام کوئیست