تبیان، دستیار زندگی
بسیاری از آمریکایی ها تصور می کنند که بمباران های کشورشان در خاورمیانه و نقاط دیگر دنیا، ارتباطی با شکل گیری حوادثی مانند اورلاندو ندارد اما . . .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انفجار در باشگاه همجنسگرایان

بسیاری از آمریکایی ها تصور می کنند که بمباران های کشورشان در خاورمیانه و نقاط دیگر دنیا، ارتباطی با شکل گیری حوادثی مانند اورلاندو ندارد اما . . .

فرآوری: آزاده مرنی - بخش سیاست تبیان

همجنس بازی ، همجنسگرا ، باشگاه همجنسگرایان ، انفجار ، آخرین اخبار ، آمریکا ، حادثه 11 سپتامبر ، خاور

بیست و سوم خرداد بود که یک فرد مسلح با حمله به کلوب همجنسگرایان در «فلوریدا»، دستکم 50 نفر را به ضرب گلوله کشت و 53 نفر دیگر را زخمی کرد. مقامات آمریکایی اعلام کردند که «عمر متین» شهورند آمریکایی افغانستانی تبار عامل این حمله بوده که البته در تبادل آتش با نیروهای پلیس کشته شده است.

با گذشت چهار هفته از تیراندازی مرگ بار در باشگاه شبانه هم جنس گرایان در اورلاندوی آمریکا، شواهد، سرنخ ها و گزارش های بیش تری درباره مرگ بارترین حادثه تاریخ این کشور منتشر می شود که واقعیت را بیش از پیش آشکار می کند. طبیعتاً اولین واکنش ها به این حادثه دل خراش، بدون آن که هنوز اطلاعات قابل اتکایی فاش شده باشد، بر اساس جهت گیری ها و منافع سیاسی شکل گرفت و تروریسم، انگیزه های ضدهم جنس گرایانه، و قوانین ناکافی برای کنترل سلاح، عوامل قتل عام نزدیک به 50 نفر در باشگاه «پالس» توسط یک آمریکاییِ اصالتاً افغان به نام «عمر متین» معرفی شدند.
«پیشنس کارتر» از بازماندگان حادثه اورلاندو می گوید انگیزه «عمر متین» انتقام جویی از آمریکا به خاطر بمباران افغانستان بوده است. این نوع واکنش ها و فضاسازی های رسانه ای در بعد بین المللی، آمریکا را قربانی تروریسم معرفی می کرد تا دست این کشور در مقابله با آن چه تروریسم توصیف می کند، بازتر شود. از این جهت، جمهوری خواهان و به خصوص دونالد ترامپ با مرتبط کردن این حادثه به اسلام و اسلام گرایی، از آن سود بردند. از سوی دیگر و در بعد داخلی، دموکرات ها و در رأس آن ها باراک اوباما خیلی زود، انگشت اتهام را به سوی قوانین کنترل سلاح هدف گرفتند و از این طریق بهره برداری سیاسی خود را کردند. دفاع از حقوق هم جنس گرایان هم که حلقه اتصال هر دو حزب بود.

آیا «عمر متین» انتقام 11 سپتامبر را از آمریکا گرفت
بخشی از آن چه تا کنون می دانیم این است که اف بی آی از چند سال پیش عمر متین را می شناخته است، با این حال همین سازمان هنوز هم گزارش های ضد و نقیضی درباره او و این که آیا حامی داعش بوده یا نه، هم جنس باز بوده یا نه، و غیره منتشر می کند. خودبه خود پرونده های بی شماری به ذهن خطور می کند که اف بی آی در آن ها شهروندان عادی را تحریک به عملیات تروریستی کرده تا موجودیت و بودجه خود را توجیه کند. و البته گزارش های دیگری هم منتشر شده که نشان می دهد قبل از ورود تیم های ویژه پلیس به باشگاه، هیچ کس کشته نشده است.

در میان هیاهوی رسانه های جریان اصلی در آمریکا، یک جنبه بسیار مهم از ماجرا و انگیزه ای که خود عمر متین به اعتراف بازماندگان حادثه اورلاندو آن را بیان کرده بود، عمدتاً نادیده گرفته شده است. «پیشنس کارتر» یکی از افرادی که اگرچه در تیراندازی عمر متین، زخمی شد، اما جان سالم به در برد، به صراحت اعلام کرده متین طی تماس خود با «911» (خدمات اورژانسی) گفته که دلیل او برای انجام این کار این است که می خواهد آمریکا بمباران کشورش [افغانستان] را متوقف کند.

واقعیت این است که آمریکایی ها هنوز هم انگیزه عامل تیراندازی اورلاندو را درک نمی کنند. نمود این واقعیت را در گزارش های نیویورک تایمز می توان دید. این روزنامه (که ظاهراً خودش را به بی خبری زده است) ابتدا نوشت که عمر متین احتمالاً در فضای مجازی، عقاید رادیکال پیدا کرده است؛ باراک اوباما هم همین نظریه را مطرح کرده است. نیویورک تایمز بعداً نوشت که متین احتمالاً از هم جنس گرایان نفرت داشته است و یا شاید یک هم جنس گرا بوده که از خودش متنفر بوده است. این روزنامه در نهایت هم نتیجه می گیرد که چه بسا ما هیچ گاه نفهمیم انگیزه واقعی متین چه بوده است.

ارتباط 11 سپتامبر با تیراندازی اورلاندو

عمر متین در نیویورک آمریکا متولد شده و هرگز به محل تولد پدر و مادر خود یعنی افغانستان سفر نکرده بود. با این حال، او افغانستان را «کشور من» می نامید. از سال 2001، وقتی آمریکایی ها به کشور عمر متین حمله کردند، تا کنون حدود 100 هزار غیرنظامی، عمدتاً در نتیجه بمباران، کشته شده اند. «جیمز بردلی» نویسنده و تاریخ دان آمریکایی می نویسد: «قرار گرفتن تحت بمباران، رویدادی بسیار عاطفی [و دردناک] است. شما [وقتی تحت بمباران قرار می گیرید] به عنوان یک انسان، به طور طبیعی انگیزه انتقام جویی پیدا می کنید.»

بردلی از تجربه خود هم این گونه می گوید: «در سفر به سراسر ویتنام و لائوس، بازماندگان بمباران های آمریکا به من می گفتند هم روستائی هایشان در دهه 1960 هیچ چیزی درباره کشوری به نام آمریکا و یا جنگی که پشت تپه های محل زندگی شان در جریان بود نمی دانستند، اما همین کشاورزان بی سواد به محض آن که اولین بمباران های آمریکا بر سر خانه و خانواده خود را مشاهده کردند، [به تعریف آمریکایی ها] «رادیکال» و متعهد به مقاومت میهن پرستانه شدند.»

آمریکایی ها برای درک این واقعیت که ممکن است عمر متین واقعاً به خاطر اعتراض به بمباران افغانستان توسط کشورشان دست به قتل عام شهروندان آمریکایی زده باشد، نیازی نیست تا افغانستان یا ویتنام بروند. کافی است نگاهی به واکنش خودشان نسبت به حوادث 11 سپتامبر بیندازند. مگر بهانه دولت جورج بوش پسر برای حمله به عراق و افغانستان چه بود؟ مگر وقتی برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی منفجر شدند (صرف نظر از این که واقعیت 11 سپتامبر چه بود) هزاران نفر از مردان و زنان آمریکایی «رادیکال» نشدند؟ مگر هر آمریکایی ای که به صحنه های «حمله به میهنش» واکنش نشان داد، چه با پیوستن به ارتش، چه با تظاهرات علیه تروریسم، چه با حمله به مسلمان های دور و برش، میهن پرست و قهرمان معرفی نشد؟

آمریکایی ها 11 سپتامبر را همیشه به خاطر خواهند داشت، دست کم همان روایت ناقصی را که دولت شان از این حوادث به خورد آن ها داده است. با این وجود، همین آمریکایی ها از مردم در کشورهای دیگر انتظار ندارند که نسبت به بمباران کشورشان توسط دولت آمریکا، واکنش «میهن پرستانه» نشان دهند.

«نیکسونیزه» شدن آمریکایی ها درباره جنگ

ریچارد نیکسون در زمان ریاست جمهوری خود کشف کرد که چگونه جنگ را با مذاق افکار عمومی آمریکا سازگارتر کند. وی وقتی باتلاق جنگ ویتنام را از رئیس جمهور قبلی آمریکا به ارث برد، برای بیرون آوردن کشورش از این باتلاق به جای آن که از بازویش کمک بگیرد، از عقلش کمک گرفت. نیکسون دست به کاری زد که در تاریخ جنگ ها بی سابقه بود. شاه کار رئیس جمهور آمریکا این بود که هم زمان با بالا بردن آمار کشته های ویتنامی، شمار تلفات آمریکایی ها در جنگ را کاهش داد.
رئیس جمهور وقت آمریکا به عنوان فرمانده کل قوا، نیروهای زمینی خود را از ویتنام خارج کرد، اما حجم حملات هوایی علیه ویتنامی ها را به طور چشم گیری افزایش داد. به این ترتیب، نیکسون به رغم این که نسبت به رئیس جمهور قبلی یعنی لیندون جانسون، تعداد بسیار بیش تری از مردم ویتنام را قتل عام کرد، اما چون نیروهای زمینی آمریکا را از ویتنام خارج کرده بود، عملاً جنگ ویتنام را نزد افکار عمومی آمریکایی ها به دست فراموشی سپرد. همین الگوی خطرناک را الآن اوباما درباره افغانستان و پاکستان دارد پیاده می کند.

اما دلیل این که آمریکایی ها نمی توانند درک کنند جنگ چه اثرات مخربی بر مردم جنگ زده می گذارد، تنها تزریق ژن های نیکسونی در دی ان ای آن ها نیست. یک علت مهم این واقعیت آن است که کشور آمریکایی ها هیچ گاه «بمباران فرشی» نشده است. به علاوه، کدام روزنامه آمریکایی تا کنون گزارشی درباره مسلمانانی منتشر کرده است که اوباما آن ها را بمباران می کند؟

هر وقت دلتان خواست، در گوگل به انگلیسی عبارت «بمباران مسلمانان» را در کنار نام یک روزنامه آمریکایی جست وجو کنید. ببینید آیا خبری جز واکنش مسلمانان ساکن آمریکا به بمباران های این کشور در خاورمیانه خواهید دید. خبری از صدها هزار مسلمانی که آمریکا تا کنون بمباران کرده، هیچ گاه در روزنامه های جریان اصلی آمریکایی منتشر نخواهد شد تا واقعیت هم چنان بر مردم این کشور مخفی بماند. اما آیا این بی خبری، نتیجه ناآگاهی مردم است یا تأثیر نیکسونیزه شدن آمریکایی هایی است که به شرط آن که پسران و دخترانشان در ارتش کشته نشوند، جان قربانیان غیرآمریکایی جنگ افروزی های دولتشان برایشان کوچک ترین اهمیتی ندارد؟

آن روز در باشگاه پالس چه اتفاقی افتاد؟

با گزارش های مختلفی که درباره نتایج بررسی انگیزه یا انگیزه های عمر متین منتشر می شود، مردم آمریکا دچار این توهم شده اند که اگر جناح راست یا چپ در کشورشان بالأخره انگیزه واقعی متین را پیدا کنند، بلافاصله دستگاه های امنیتی دست به کار خواهند شد و این انگیزه را در دل افراد دیگر، ریشه کن خواهند کرد. گویی این انگیزه ها یک بیماری هستند و مقامات آمریکایی می توانند واکسن این بیماری را به تمام افرادی بزنند که در معرض خطر ابتلا قرار دارند.

متین انگیزه خود را چند ساعت قبل از آن که کشته شود اعلام کرد، اما مقامات آمریکا و رسانه های حرف گوش کن آن ها هم چنان خود را به بی خبری می زنند. عمر متین، وقتی حدود 15 نفر را در دست شویی باشگاه شبانه گروگان گرفته بود، با صدای بلند پرسید: «آیا سیاه پوستی هم این جا هست؟» و در پاسخ به یکی از سیاه پوست هایی که جواب او را داده بود، گفت: «می دانید؟ من مشکلی با سیاه پوست ها ندارم. [انگیزه من از] این [تیراندازی] درباره کشورم است. شماها به اندازه کافی رنج کشیده اید.» این را همان پیشنس کارتر تعریف می کند، دختر سیاه پوستی که نزدیک متین روی زمین افتاده بود و از زخم های هر دو پایش خون می آمد.

در حالی که شبکه ان بی سی اولین منبعی بود که روایت تماس عمر متین با 911 و اعلام وفاداری به داعش را منتشر کرد، کارتر به صراحت می گوید در حالی که میان مرده ها دراز کشیده و خودش فاصله ای با مرگ نداشته، انگیزه واقعی متین را به خوبی درک کرده است: «انگیزه او برای ما که در خون خودمان و اطرافیان مان دراز کشیده بودیم، مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودیم و مجروح شده بودیم، بسیار واضح بود. هر کس آن جا درون دست شویی بود و جان سالم به در برده، [می تواند به شما بگویید انگیزه متین چه بود، چون] صحبت های او با 911 را شنیده است، که می گفت دلیل انجام این کار این است که می خواهد آمریکا بمباران کشورش را متوقف کند.»

بردلی توضیح می دهد: «وقتی که من بچه بودم، آمریکا مسلمانان را بمباران نمی کرد و مسلمان ها هم به ما حمله نمی کردند، اما الآن ما بسیاری از کشورهای اسلامی را طی عملیات های ترور مخفیانه سیا، با حملات پهپادی بمباران می کنیم. این بمب گذاری ها که با مجوز روسای جمهور آمریکا انجام می شود، تنها از مردم آمریکاست که مخفی می ماند. مسلمان هایی که قربانی این حملات هستند، بلافاصله می فهمند که چه اتفاقی افتاده و چه کسی آن را انجام داده است.»

در حالی که میلیون ها نفر از مردم آمریکایی هرگز تصاویر قربانیان بمباران های کشورشان را نمی بینند، میلیون ها مسلمان از طریق اینترنت، از کشته شدن مسلمانان دیگر آگاه می شوند. بنابراین آمریکایی ها راهی ندارند جز این که توضیحات مقامات دولت خود را بپذیرند وقتی می گویند افرادی مانند عمر متین «در فضای مجازی رادیکال» شده اند.

به عبارت دیگر، آمریکایی هایی که هیچ گاه تکه های بدن مسلمانان در نتیجه بمباران های واشنگتن را ندیده اند، صرفاً می بینند که مسلمان ها یا اسلام گراهای افراطی در حوادثی مانند کشتار اورلاندو، از آمریکا «انتقام» می گیرند، اما انتقام از چه چیزی، نمی دانند. شهروندان از همه جا بی خبر آمریکایی روایت مضحک دولت آمریکا را باور می کنند، در حالی که میلیون ها نفر دیگر در سراسر جهان، از جمله در خود آمریکا، واقعیت های دردناک دنیا را می بینند.

همان طور که اشاره شد، مقامات آمریکایی، ماهرانه توجه افکار عمومی این کشور را به اخباری جلب کردند که نشان می داد عمر نسبت به داعش اعلام وفاداری کرده است. حتی طبق همین روایت ها، متین در ساعات عاطفی آخر عمرش، اظهارات بی معنی و متناقض زیادی کرده بود، از جمله حمایت از گروه های مختلف مسلمان یا اسلام گرا که بعضاً با هم در حال جنگ هستند. این یعنی شما می توانید هر برداشتی را که به سودتان است از صحبت های متین داشته باشید.

بسیاری از آمریکایی ها تصور می کنند که بمباران های کشورشان در خاورمیانه و نقاط دیگر دنیا، ارتباطی با شکل گیری حوادثی مانند اورلاندو ندارد. اگر واقعاً این گونه باشد، باید کشورهای قربانی بمباران های آمریکا را تنها کشورهایی در طول تاریخ دانست که هیچ پاسخی به بمباران شدن خود نداده اند. ما ایرانی ها به خوبی می دانیم پاسخ هر کس که به کشور ما تجاوز کند یا حتی فکر این کار از ذهنش بگذرد، چیست. اما آمریکایی ها هم خیلی راحت و با پاسخ دادن به تنها چند سوال می توانند ارتباط میان حمله به مسلمان ها و انتقام جویی از آمریکا را درک کنند: اگر آمریکا تنها یک تیر به سوی روسیه یا حتی انگلیس شلیک کند، آیا این کشورها دست روی دست خواهند گذاشت؟ آیا شاهد تروریسم روسی و انگلیسی به جای «تروریسم اسلام گرایانه» در آمریکا نخواهیم بود؟

نتیجه

انگیزه واقعی "عمر متین" شاید هنوز هم برای هیچ کس مشخص نباشد، اما آن چه که مشخص است این است که «تروریسم داعش» و «حقوق هم جنس گرایان» تنها ابزاری در دست سیاستمداران آمریکایی هستند تا از اقدام متین که چنان که گفته شد، چه بسا توسط خود مقامات آمریکایی کلید زده شده باشد، بهره برداری کنند و در عین حال، مردم آمریکا را هم چنان در غفلت از جنایات واقعی خود از جمله بمباران غیرنظامیان در افغانستان و پاکستان نگه دارند.


منابع : مشرق نیوز / خبرگزاری فارس