تبیان، دستیار زندگی
«داعش» این روزها دوست و دشمن نمی شناسد و چاقوی تیز آن حتی گلوی حکومت عربستان و شاهزادگان سعودی را می فشارد و کشور عربستان را به آماج حملات این گروه مبدل کرده است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : قبس زعفرانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چاقوی تیز داعش بر گلوی آل سعود

«داعش» این روزها دوست و دشمن نمی شناسد و چاقوی تیز آن حتی گلوی حکومت عربستان و شاهزادگان سعودی را می فشارد و کشور عربستان را به آماج حملات این گروه مبدل کرده است.

قبس زعفرانی - بخش سیاست تبیان

داعش

به نظر می رسد، «داعش» دوست و دشمن نمی شناسد و این روزها «عربستان» به هدف اولیه آن تبدیل شده و روزی نیست که رسانه های سعودی خبری درباره حملات این گروه تروریستی تکفیری در مناطق مختلف عربستان منتشر نکنند.

هنوز مردم عربستان از شوک قتل مادر به دست دو پسر دوقلویش در بامداد جمعه 5 اردیبهشت خارج نشده بودند که در اولین ساعات بامداد روز دوشنبه (دیروز) رسانه های سعودی از انفجاری تروریستی در نزدیکی کنسولگری آمریکا در جده توسط یک انتحاری خبر دادند تا در اثر آن 2 نیروی امنیتی عربستانی زخمی شوند و عامل انتحاری نیز کشته شود.

اما این پایان کار داعش در عربستان نبود، چون ساعاتی پیش خبرگزاری ها از وقوع 2 انفجار توسط 2 عامل انتحاری در نزدیکی حرم نبوی و یک انفجار در یکی از مساجد شهر شیعه نشین «قطیف»، در شرق عربستان خبر دادند.

شبکه سعودی «العربیه» در این ارتباط توضیح داد که دو عامل انتحاری شامگاه دوشنبه هنگام افطار خود را نزدیکی مسجد «العمران» شهر قطیف منفجر کردند و نمازگزاران این حادثه جان سالم به در بردند.

براساس اعلام این شبکه خبری دقایقی پس از وقوع این 2 انفجار، یک عامل انتحاری دیگر خود را در یکی از مراکز ایست و بازرسی نزدیکی حرم نبوی در شهر «مدینه منوره» منفجر کرد که در اثر آن 6 نفر از جمله یک عامل انتحاری و یک نیروی امنیتی کشته شدند.

بذری که وهابیت سعودی کاشت

در این تردید نیست، آنچه عربستان سعودی این روزها به آن دچار شده، ثمره و نتیجه بذری است که از دهه هشتاد قرن بیست در قالب گروه تروریستی «القاعده» در افغانستان آن را کاشت تا با گذشت زمان و پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 و اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003 تغییر هویت و قالب یافته و سنگ بنای گروهی مخوف به نام «داعش» یا «امارات اسلامی در عراق و شام» ریخته شود، گروهی که در آن زمان با حمایت های سیاسی کاخ سفید و دلارهای نفتی سعودی ها چنان پر و بال گیرد که به خطری بزرگ علیه سعودی ها تبدیل شود.

در حقیقت جنایاتی که «داعش» 5 سال است، در جای جای کشورهای اسلامی دست به آن زده و همچنان می زند، ثمره افکار و اندیشه هایی است که قرن هاست، آل سعود و آل شیخ نه تنها در عربستان، بلکه در سراسر جهان اسلام اشاعه داده اند، اما اکنون این باورها و اعتقادات به شدت و به شکلی خطرناک آل سعود در درجه اول و جامعه عربستان را تهدید می کند.

آیا واقعا داعش و وهابیت دو روی یک سکه اند

تاکنون مقالات و تحلیل های بسیاری با این عنوان که «داعش و وهابیت دو روی یک سکه اند» منتشر شده است، سوال این است که آیا این گفته را باید یک ادعای رسانه ای شمرد یا حقیقت امر این است؟

برای پاسخ به این سوال کافی است به یک گواهی ثبت شده در تاریخ اشاره کنیم. منابع مستند و کتب تاریخی سعودی تاکید می کند: زمانی که «محمد بن عبدالوهاب»، بنیانگذار مکتب «وهابیت» خواست مکتب خود را در عربستان و بر قبایل عرب بیابان «نجد» عرضه کند، قرآن کوچکی به دست گرفت و با اشاره به آن، دعوت خود را اینگونه آغاز کرد: «خدا را گواه می گیرم که من پیرو این کتاب هستم و هر چه در آن آمده، حق است». در این هنگام «علی بن ربیعه»، از قوم «تمیم» که در میان جمعیت حضور داشت، از عبد الوهاب می پرسد: «اگر کسی این کتاب را نپذیرد چه»؟ و عبد الوهاب در پاسخ می گوید: «کار را با شمشیر حل می کنیم».

«داعش» این روزها دوست و دشمن نمی شناسد و چاقوی تیز آن حتی گلوی حکومت عربستان و شاهزادگان سعودی را می فشارد و کشور عربستان را به آماج حملات این گروه مبدل کرده است.

بنابراین، شمشیر و ریختن خون هر آنکه اعتقادات و باورهایی مغایر با وهابیت داشت، پایه و اساس مکتب عبد الوهاب را تشکیل می داد که پس از گذشت حدود 8 دهه نسل اندر نسل به داعش رسید که یکی از مهمترین مبانی اعتقادیش، مباح بودن خون کسانی است که اعتقادات و باورهایی مغایر و مخالف با این گروه دارند.

این اصل اعتقادی موجب شده تا آتش کینه توزی این گروه تروریستی تکفیری تنها دامان «شیعیان» را نگیرد، بلکه بخش اعظم اهل سنت نیز به جرم اینکه باورها و اعتقاداتی مغایر با آن دارند، از دم تیغ تحجر و تعصب داعش بگذرند. تاملی در ادبیات القاعده و رویکردهای اعتقادی داعش نشان می  دهد که ایدئولوژی داعش کاملا منطبق بر دیدگاه  های سلفی وهابی است، این موضوع را از مواضع برخی از رهبران داعش از جمله «ابو عمر البغدادی»، از رهبران این گروه و «ابوبکر البغدادی»، سرکرده اصلی داعش و «ابو محمد العدنانی»، مسئول روابط عمومی آن به خوبی می  توان برداشت کرد، به گونه ای که ابو عمر البغدادی در سال 2006 میلادی رویکردهای «دولت اسلامی در عراق» را بر اساس «دولت آرمانی وهابیت سلفی» پایه ریزی کرد.

وی مدعی بود که برپایی دین و اقامه توحید پایه  اساسی تشکیل «دولت اسلامی» است، این همان مفهومی است که در نامه  های محمد بن عبدالوهاب و دیگر مفتی های وهابی به آن اشاره شده است.

لذا این گفته که «داعش و وهابیت دو روی یک سکه اند» و «تروریسمی که امروز، در کشورهای مختلف منطقه و بسیاری از کشورهای جهان شاهد آن هستیم، ثمره اندیشه انحرافی وهابیت و نماد عینی آن، داعش است» یک ادعا نیست، بلکه یک حقیقت ملموس و یک واقعیت غیر قابل انکار است.

چرا داعش به دشمنی با آل سعود برخاسته

تا اینجا گفته شد که «داعش و وهابیت دو روی یک سکه اند» و این حقیقتی غیر قابل انکار است، اما سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که «چرا داعش به دشمنی با آل سعود برخاسته است» و «چرا عربستان به آماج حملات این گروه تبدیل شده است»؟ در پاسخ باید گفت که آنچه داعش به دنبال احیای آن است، آرمان شهر وهابیت نسل اول و دیدگاه های شخص محمد بن عبدالوهاب است، نه رویکردهای حکومت لیبرال شاهزادگان سعودی که آن را مغایر با برداشت هایش از اسلام می داند و این موضوعی است که هم اکنون به مهمترین و اصلی ترین عامل نگرانی حکومت سعودی و شاهزادگان آل سعود مبدل شده و داعش را در تقابل با آنها قرار داده است.

لذا رویگردانی حکومت سعودی و آل سعود از داعش و القاعده در این اواخر را نباید تاکتیک تبلیغاتی ریاض و آل سعود برای تبرئه خود در افکار عمومی از اتهام تامین مالی گروه های تروریستی تکفیری شمرد، بلکه باید آن را آغاز درک این واقعیت از سوی حکومت عربستان و خاندان سعودی دانست که این روزها چاقوی تیز و برنده داعش را بر گلوی خود احساس می کنند.

اما معلوم نیست که آیا این درک دیر هنگام می تواند، آل سعود را از خطر داعش در امان نگه دارد؟ سوالی که رخدادهای روزها و ماه های آینده به آن پاسخ خواهند داد...