تبیان، دستیار زندگی
رمان «سگ خارجی» نوشته سمیرا رشیدپور توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«سگ خارجی» به بازار نشر آمد

رمان «سگ خارجی» نوشته سمیرا رشیدپور توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
رمان سگ خارجی

رمان «سگ خارجی» نوشته سمیرا رشیدپور به تازگی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.

راوی رمان «سگ خارجی» شخصیتی سرگشته از نسل جنگ است و جستجوی خود در تاریخ زندگی اش را که همزمان با ابتدای جنگ تحمیلی ایران و عراق بوده، آغاز می کند. این راوی که یک دختر است، به دنبال گمشده هایی از سال های جنگ تا امروز است؛ این گمشده ها، افرادی هستند که از او دور مانده اند و خانه و زندگی شان را در دوران کودکی و نوجوانی او جا گذاشته اند.

این رمان درباره روح پاره پاره انسان هایی است که در سرگشتگی و حیرت روزگار می گذرانند. شخصیت اصلی می خواهد خانواده گسسته اش را گرد هم آورده و دور هم جمع شان کند. در خلال این داستان از دختری کرد عراقی روایت می شود که در جنگ آواره می شود؛ همچنین چند برادری که می روند و بر نمی گردند. در این رمان درباره به زندگی برگرداندن برادری گفته می شود که به ظاهر هست، جایی نرفته، اما در حقیقت نیست...

در معرفی رمان «سگ خارجی» گفته شده که روایت بوکشیدن است. بوهای شیرین و شاد، تلخ و نوستالژیک و گاهی گس و سوزاننده و حیوانی! مثل بوی سوزان سگی که ذره ذره جان می کند و می خندید! این رمان در ۶ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این رمان می خوانیم:

دیگر پیدایش نشد. دو روز تمام فقط گوشه ای می نشستم و جم نمی خوردم. مامان فکر می کرد دعوایمان شده. مدام می گفت برمی گردد. نمی توانستم کلمه ای حرف بزنم. غذا هم نمی خوردم. روز سوم برادرم را بغل کرد و گفت بیا برویم اردوگاهشان، پیدایش می کنیم. اردوگاهشان سمت قبرستان بود، چادرهای سفید و ماشین های باری و سواری خارجی. زن ها و پیرزن ها بیرون چادرها منتظر نشسته بودند. اردوگاه پر بود از بچه های قد و نیم قد. با خودم گفتم آخر چطور پیدایش کنیم تو این همه جمعیت؟ گوشه چادر سیاه مامان را گرفته ام و دنبالش می دوم. نگران و هراسان گوش سپرده ام به هیاهوی بچه هایی که از حرف هایشان هیچ نمی فهمم. مامان دارد با یکی از زن ها حرف می زند می گوید همه مال کرکوک نیستند، از شهرهای دیگر هم آمده اند. «صدام بیرونتان کرده؟» یکی از زن ها سربندش را باز می کند و دوباره می بندد و می گوید: «نه. می ماندیم همه مان را می کشت. فرار کردیم. دخترها را می بردند. مردها را جدا می کردند. پسرها را هم می بردند. خیلی ها را همان جا جلوِ چشممان با تیر زدند. شوهرم جا مانده. نمی دانم کجاست.»

این کتاب با ۱۳۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار ریال منتشر شده است.


منبع: مهر

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .