فاجعه منا سوژه «ماه عسل» شد/ خط و نشان احسان علیخانی برای آل سعود + فیلم و تصاویر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1395/04/12
فاجعه منا سوژه «ماه عسل» شد
بیست و یکمین برنامه «ماه عسل» مثل همیشه با دعای فرج و بخش تیتراژ شب های قدر آغاز شد. علیخانی طبق روال همیشه صحبت هایی با مخاطبان داشت و در ادامه پشت صحنه برنامه دیروز پخش شد.
احسان علیخانی میگوید: میخواهم یك نكته ای را همین ابتدا بگویم. بعضی ها با این ماجرای تلخ شوخی كردند و الله أكبر.... مگر ممكن است بشود با این اتفاق كه ٥٠٠ نَفَر از هم وطنان ما در آن كشته شدند شوخی كرد؟ عجیب است كه تعداد كمی میتوانند در مورد این اتفاق سنگدل باشند و با ارزوهای دیگران شوخی كنند و آن را به سخره بگیرند! این آرزو و عشق آن آدمها بود....
مادر قصه گفت: سالها پیش به من گفتند دارند برای حج تمتع ثبت نام میكنند و من آن موقع با دخترم ثبت نام كردم و بعد از ده سال بالاخره اسمم درآمد. بزرگترین آرزویم بود كه وقتی به حج بروم كه پیر نشده باشم و بتوانم مناسكم را خودم انجام بدهم. برای همین خیلی خوشحال شدم كه در سن پنجاه سالگی راهی حج میشدم. با خانواده ، همسایه ها، دوستان و آشنایان خداحافظی كردم و حلالیت طلبیدم. همه به ما میگفتند برای ما دعا كن كه این اتفاق برای ما هم بیفتد.
در ادامه خانواده در برنامه حاضر شدند مادر و دختر قصه امروز هر رو پرستار هستند.
دختر حادثه دیده در فاجعه منا گفت: سال 84 ثبت نام کردم و پارسال متوجه شدم که قرار است به مکه مشرف شویم. خیلی بابت این خبر خوشحال شدم و همه اقوام با خبر شدند و از همه آنها حلالیت طلبیدیم.
بعد از پخش مستندی از حادثه منا علیخانی از وقوع حادثه سوال کرد و خانم گفت: به خاطر تفاوت سن و سال از دخترم جدا شدم ، ما مسیری را با اتوبوس رفتیم و دخترم پیاده آمد اما بر اثر اتفاقاتی که رخ داد دخترم را گم کردم.
در ادامه روایت این قصه از زبان دختر خانواده بیان شد: همه اتفاقات درحالی رخ داد که شاهد ازدحام جمعیت بودم و خودم هم دچار تنگی نفس شدم.
در ادامه روایت این قصه از زبان دختر خانواده بیان شد: همه اتفاقات درحالی رخ داد که شاهد ازدحام جمعیت بودم و خودم هم دچار تنگی نفس شدم.
هنوز من مادرم را پیدا نکرده بودم و اطراف من بیشتر از کشورهای مختلف بود و بعد از مدتی پشت سرم را که نگاه کردم. همه روی هم افتاده بودند و ناگهان من لحظه ای متوجه چیزی نشدم و لابه لای دیگر اطرافیان مدفون شدم.
وی در ادامه از حرم گرما تنگی نفس و انبوه جمعیت گفت که روی هم افتاده بودند.
مادر از زمانی گفت که در بیمارستان سیل مصدومان و جان باختگان را میدید و بین آنها به طور اتفاقی دخترش که کاملا سرد بود را پیدا کرد.
روز محشر كه میگویند را من دیدم آن روز.... كسی بود كه ده دقیقه روی دنده های من ایستاده بود. اشهدم را چندبار خواندم. فكر نمیكردم زنده بمانم.
دخترم را بالاخره پیدا كردم. صورتش پر از خون بود. مدام به صورتش زدم،همه میگفتند مرده. من گفتم: نه نگویید مرده،من میهمان خدا هستم او نمرده، خدا میهمانش را این طور بدرقه نمیكند.... خدا معجزه كرد.
زنی را دیدم كه كنارم بود و صورتش له شده بود.... من دیدم كه او از این دنیا رفت! هر روز و هر شب آن لحظه های تلخ از كنار چشم من رد میشود.
چیزی كه نمیتوان كتمان كرد بی عرضه گی حكومت عربستان است. این اتفاق لكه ننگی برای دولت سعودی است. ما توهم توطئه نداریم اما چرا نتوانستند هموطنانِ ما را كمك كنند؟ چرا حجاج ما را احیا نكردند؟
میهمان دیگر ما ، صفورای قصه تلخ منا از آن روز گفت: همسرم كوهنورد بود ، قدرتمند بود، هر دو توانمان را از دست داده بودیم، آرام آرام بدنم شُل شد و دوبار اشهدم را خواندم. صدای شوهرم را شنیدم كه میگفت صفورا بیا از وسط برویم. بلند شدم كه راه بیفتیم. چند سیاهپوست جلویمان را مدام میگرفتند. یك دفعه دیدم شوهرم زمین خورد و ...
محمد هم به صحنه ماه عسل می آید او پدرش را در فاجعه منا از دست داده اما در تمام آن ده روز دنبال اجساد و یاری رساندن به مجروحان بوده است. میگوید: نمیدانم خدا چه قدرتی به من داد آن روزها كه فقط دنبال پیدا كردن اجساد و سامان دادن أمور بودم.
احسان علیخانی در واكنش به اقدام برخی از أفراد در رابطه با سفارت عربستان گفت: همه ما خشمگین بودیم و این خشم سابقه دارد چون ما سالهاست كه با دولت سعودی مسئله داریم. ما توانستیم آنها را در دنیا محكوم كنیم اما شكلی كه با سفارت عربستان سعودی برخورد شد باعث شد آنها با خرج كردن دلارهای هنگفت رسانه های دنیا را بخرند و ماجرایی كه ما در آن محق بودیم با این اقدام باعث شد علیه مان شود و محكوم شویم.
احسان علیخانی می پرسد آیا حاضرید دوباره به خانه خدا بروید:
خانم احمدی: هزار بار ، آرزویم دوباره دیدن خانه خداست.
صفورا: دلم میخواهد این بار با همه خانواده بروم.
محمد: كاش یك سهمیه برای همه آسیب دیدگان منا بدهند كه دوباره خانه خدا را ببینند.
احسان علیخانی گفت: آل سعود شما نمیتوانید ما را بخرید. اگر قرار باشد عزت حجاج ما را زیر سوْال ببرید هرگز زیربار نخواهیم رفت. كفر مسلم است كه بگوییم خدا در بیت الله بیشتر از مهاباد و گلستان و .... است. بنابراین باید تضمینی برای امنیت جانی و سلامت مسافران ما بدهید.
منبع: باشگاه خبرنگاران
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
