نقش نظرسنجی دروغ در انتخابات
امروز دیگر برای نظرسنجیهای انتخاباتی گاه از جمعیتهای هدف بسیار کوچک و یا نظرسنجیهای غیرقابل اتکا استفاده میشود که مجموعهای از نتایج متناقض و گیجکننده را پیش روی ما میگذارد.
تردیدی نیست که اغلب سیاستمداران با نظرسنجیهای سیاسی مورد تأثیر واقع میشوند. روزنامهنگاران و محققان نیز برای پیشبینی اوضاع به این نظرسنجیها نگاه میاندازند. بسیاری از نظرسنجیها در مواقع حساس سیاسی و یا در زمان انتخابات منتشر میشود و همین مسئله میتواند ذهن افراد مخالف یک حزب یا تفکر را با القای اکثریت آن تفکر در جامعه مورد تأثیر قرار دهد.
در سال ۲۰۱۳ یک نظرسنجی در کشور استرالیا از مردم میخواست که بگویند فارغ از رأی خودشان، چقدر احتمال میدهند حزب موردعلاقهشان در انتخابات فدرال برنده خواهد شد. ۷۴ درصد از پاسخدهندگان ائتلاف و ۲۶ درصد حزب کارگر را برنده انتخابات میدانستند. درواقع ۳ درصد از طرفداران ائتلاف و ۴۳ درصد از حامیان حزب کارگر گمان میکردند که حزب مخالف پیروز میشود. به این رویداد، پدیده تبعیت از جمع میگویند و بدان معنی است که هرگاه جمعیتی از مردم گمان کنند که حزب یا فردی خاص پیروز میشود، فارغ ازنظر سیاسیشان، به او رأی خواهند داد.
در این صورت اگر رسانهها و شبکههای اجتماعی وانمود کنند که یکطرف انتخابات برنده خواهد بود، این اثر تبعیت از جمع بیشتر هم خواهد شد. درواقع هرگاه نظرسنجیهای سیاسی و فضای رسانهای پیروزی یکطرف ماجرا را نشان دهد، احتمال به وقوع پیوستن اثر تبعیت از جماعت بهشدت افزایش مییابد. از همین روست که برخی از کشورها قواعدی درباره نظرسنجیها در انتخابات وضع کردهاند چراکه به عقیده آنها این مسئله دموکراتیک بودن انتخابات را زیر سؤال میبرد. به همین خاطر بهطورکلی و یا چند هفته مانده به انتخابات نظرسنجی را ممنوع اعلام میکنند.
نظرسنجیها چقدر قابلاتکا هستند؟
در طول چند سال گذشته مجموعهای از اشتباهات فراوان در نظرسنجیها را پیش چشمان خود داشتهایم. بسیار از مراکز مشهور نظرسنجی نتوانستند پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات ۲۰۱۴ را پیشبینی کنند. نظرسنجیها پیروزی نتانیاهو در انتخابات اسرائیل را بهاشتباه دستکم گرفته و در انگلیس نیز پیروزی آسان محافظهکاران را اعلام کرده بودند. با همه این اوصاف چقدر میشود به نظرسنجیهای مختلف درباره انتخابات آتی اعتماد کرد؟
امروزه ما از طرفی با افزایش نظرسنجیها تلفنی و اینترنتی غیر معتبر روبهرو شدهایم و از طرف دیگر پرهزینه بودن نظرسنجیهای معتبر و باکیفیت باعث شده تعداد آنها کم شود. پارادایمهای قدیمی ما برای نظرسنجی ورافتادهاند و ما فکری برای جایگزینی مدل مطلوب آنها نکردهایم. نظرسنجیها دیگر دقت کافی را ندارند و جوابگوی نیازهای ما در سالهای اخیر نبودهاند.
فاجعهای به نام نظرسنجی اینترنتی
این مسئله وقتی بغرنجتر میشود که بدانیم امروز دیگر برای نظرسنجیهای انتخاباتی گاه از جمعیتهای هدف بسیار کوچک و یا نظرسنجیهای غیرقابل اتکا استفاده میشود که مجموعهای از نتایج متناقض و گیجکننده را پیش روی ما میگذارد. یکی از دلایلی که نظرسنجیهای اینترنتی را بهشدت بیاعتبار میکند، خطای پوشش این نظرسنجیها است. باوجود بالا بودن پوشش اینترنت در کشور، سن استفادهکنندگان و پراکندگی روستایی-شهری، تحصیلات و... باعث میشود نمونههای رأیدهنده در این نظرسنجیها بههیچوجه برآیندی از جامعه واقعی نباشند. در کنار این دو نوع، نظرسنجیهای تلفنی نیز وجود دارند که با توجه به مشخص نبودن دقیق محدوده اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مخاطبان آنها غیرقابلاتکا هستند. ما اکنون نسبت به هشت سال و ۱۰ سال پیش، اطمینان کمتری به راه درست نظرسنجیها داریم. نظرسنجیها اکنون بسیار کمتر از پیش مورد اعتماد هستند.
منبع:گرداب