تبیان، دستیار زندگی
یکی از مهارت های اجتماعی لازم در روابط بین فردی است. متاسفانه آموزشی در این مورد به فرزندان داده نمی شود و این کمبود به تمام زمینه های زندگی اشخاص سرایت پیدا می کند. این معضل ممکن است تاجایی پیش رود که افراد تا پایان عمر مجرد بمانند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمی توانم حرف دلم را بزنم

ابراز وجود: یکی از مهارت های اجتماعی لازم در روابط بین فردی است. متاسفانه آموزشی در این مورد به فرزندان داده نمی شود و این کمبود به تمام زمینه های زندگی اشخاص سرایت پیدا می کند. این معضل ممکن است تاجایی پیش رود که افراد تا پایان عمر مجرد بمانند و یا حتی شریک خود را از دست بدهند.

دکتر مهدی دوایی - روان شناس، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشکده علوم شناختی - به سوال یکی از مخاطبان در این زمینه پاسخ می دهد.
بخش همسان گزینی تبیان
دکتر مهدی دوایی

باسلام. پسری 22 ساله و مجرد هستم. با این‌که خیلی به ازدواج تمایل دارم، ولی شرایطش را ندارم. چون تازه فارغ التحصیل شده ام و کاری ندارم. باید به سربازی بروم و البته برادر بزرگترم هم که 27سال دارد، هنوز ازدواج نکرده است. می گوید شرایطش را ندارد. یک شکست عشقی خیلی بد خوردم که کمی افسرده ام کرده است. سه سال با یک دختر خیلی مذهبی بودم که فقط رابطه مان تلفنی بود و کلا سه بار بیشتر اجازه نداد، ببینمش. عشقم یک ‌طرفه بود. بود و نبودم برایش مهم نیست، ولی من همچنان به او علاقه ‌مندم. با این‌که خیلی زجر کشیدم، هنوز هم دوستش دارم. ولی خسته شده ام. می خواهم با یک نفر دیگر شروع کنم. می دانم اشتباه است اما فکر می کنم تنها راه فراموشی همین است. البته نکته دیگر این است که اگرچه دوست دارم رابطه جدیدی را شروع کنم اما فکر می کنم دست و پا چلفتی هستم. دخترهای زیادی را می بینم که از آن ها خوشم می آید ولی نمی توانم پا پیش بگذارم و حرف دلم را بزنم.

پاسخ:

در سوال شما چند نکته وجود دارد که به تفکیک مختصرا به آن می پردازیم.

١) وقتی فرزند بزرگ تر به خصوص اگر هم جنس باشد، ازدواج نکرده باشد،  فرزند کوچک تر بهتر است چه کار کند؟ آیا منتظر بماند یا اقدام به ازدواج کند؟

در جواب باید گفت طبیعتا بهتر است، ترتیب ازدواج از بزرگ تر به کوچک تر باشد. اما این یک قانون کلی نیست. خیلی وقت ها شرایط و موقعیت هایی برای فرزند کوچک تر ایجاد می شود که اگر آن موقعیت را از دست بدهد،  دیگر معلوم نیست شرایط مشابهی ایجاد شود. بنابراین توصیه می شود منتظر ازدواج فرزند بزرگ تر نمانید و شرایط خود را به صورت مستقل در نظر بگیرید و سرنوشت خود را به همدیگر گره نزنید. ضمن این‌که خیلی وقت ها، در صورت ازدواج فرزند کوچک تر، فرزند بزرگ تر احساس راحتی و آرامش بیشتری خواهد کرد. چرا که بار ازدواج کردن فرد دیگری را به دوش نمی کشد.

منتظر ازدواج فرزند بزرگ تر نمانید و شرایط خود را به صورت مستقل در نظر بگیرید و سرنوشت خود را به همدیگر گره نزنید.

٢) در رابطه با عشق های یک‌طرفه که چگونه باید مدیریت شود؟!

از قدیم گفته اند که عشق یک‌ طرفه نتیجه ای نخواهد داشت جز دردسر و گرفتاری. حتی اگر با پافشاری شما طرف مقابل عشق شما را بپذیرد، باز هم نمی توان به دوام آن اطمینان داشت. به این احساس خودتان یک «نه» قاطعانه بگویید و رهایش کنید و بیش از این پیگیر آن نباشید. اما راه فراموشی این احساس ها الزاما شروع یک رابطه جدید نیست. نخست باور خود را درست کنید، به این معنی که سعادتمندی خودتان را فقط منوط به زندگی با یک نفر مشخص بدانید. می توانید سعادتمند باشید علی‌رغم این‌که فرد مورد نظر با شما زندگی نکند. دیگر این‌که اصلا در ایجاد رابطه جدید، عجله نکنید. بگذارید مدتی از قطع رابطه قبلی بگذرد و به روان خود استراحتی بدهید تا با بازسازی خود بتواند موارد جدید را بدون مقایسه با مورد قبلی پردازش کند.

3) در رابطه با این‌که اگر از کسی خوشتان آمده است، چگونه عمل کنید، باید بگویم اگر دیدید شرایط قابل قبول شما را دارد، حتما به نحوی او را از احساس خودتان آگاه کنید و نگذارید با ذهنیت خودتان روزگار بگذرانید. این تصورات ذهنی می تواند آسیب های مختلفی برای شما ایجاد کند. اگر فرد سوم قابل اعتمادی می شناسید، از او بخواهید که طرف مقابل را از احساس شما آگاه کند و اگر کسی را سراغ ندارید، خودتان خیلی محترمانه،  صادقانه و صمیمانه احساستان را با ایشان در میان بگذارید و زمانی را برای جواب‌گویی تعیین کنید و در صورت مثبت بودن جواب به صورت رسمی خانواده ها را در جریان قرار دهید. چنان‌چه جواب منفی بود،  نظر طرف مقابل را محترم بدانید و سعی نکنید با پافشاری احساس خود را به او تحمیل کنید.