تبیان، دستیار زندگی
در مباحث تاریخ اسلام، گاهی میان موضوع امامت و خلافت با رهبری یک جامعه اسلامی، نگرشی یکسان واقع می گردد این در حالی است که اساسا خلافت موضوعی است که توسط خداوند تعیین می شود و رهبری یک جامعه ممکن است توسط افراد انتخاب شوند و لزوما آن رهبر فردی مورد تاییدخد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا امامت و خلافت با بیعت محقَّق مى شود؟

در مباحث تاریخ اسلام، گاهی میان موضوع امامت و خلافت با رهبری یک جامعه اسلامی، نگرشی یکسان واقع می گردد این در حالی است که اساسا خلافت موضوعی است که توسط خداوند تعیین می شود و رهبری یک جامعه ممکن است توسط افراد انتخاب شوند و لزوما آن رهبر فردی مورد تایید خداوند نباشد اما چون رهبری جامعه اسلامی را برعهده دارد، عنوان خلیفه مشترک لفظی برای اوست.

فرآوری:محمدباعزم- بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
a

تعریف بیعت

بیعت، قراردادى است اجتماعى; به این معنا كه عدّه اى با فردى قرارى منعقد مى نمایند كه شخصى كه با او بیعت شده تعهّد مى كند كه براى مثال از كشور بیعت كنندگان حفاظت نماید، امور مورد احتیاج آنان را تأمین كند، خدمات فرهنگى و بهداشتى و... در حقّ آنان انجام دهد. بیعت كنندگان نیز متعهّد مى شوند كه از او اطاعت كنند و در مواردى اگر به كمك مالى و یا جانى نیاز داشت (البتّه بر طبق ضوابطى) با او مساعدت و همكارى نمایند. بعد از اظهار تعهّد از طرفین، «بیعت» كه همین قرارداد اجتماعى است، محقَّق مى شود.(1)

بیعت شرعى

آن گاه كه بیعت منعقد شد این پرسش مطرح است كه چه دلیلى وجود دارد كه طرفینِ قرارداد به تعهّدشان وفا نمایند؟
به عبارت روشن تر، بعد از انعقاد چنین قراردادى، وجوب و لزوم اطاعت بیعت كنندگان نسبت به شخصى كه با او بیعت كرده اند از كجا ثابت مى شود؟ و به چه دلیلى شخصى كه با او بیعت شده حقِّ حاكمیّت و فرمان برى پیدا مى كند؟
پاسخ این پرسش را با آیه كریمه اى توضیح مى دهیم. قرآن كریم مى فرماید:
(یا أیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ);(2)
اى كسانى كه ایمان آورده اید! به عقدهایتان وفا كنید.
خلاصه استدلال به این آیه مباركه براى مشروعیّت بیعت چنین است: وقتى دو نفر با هم معاهده كردند (چون عهد و معاهده نیز در واقع نوعى قرارداد و پیمان است، علاوه این كه در روایاتى، عقد به عهد كه همان پیمان مؤكّد است، تفسیر شده است) بایستى بر طبق معاهده وفا كنند.
طبیعى است كه در اثر ظهور انحراف و تخلّف، وجوب اطاعت از بین مى رود و این جاست كه لزوم معصوم بودن شخصِ بیعت شده مطرح مى شود و با لزومِ عصمت، تلاش هایى كه براى تحقّق بیعت انجام یافته، اثباتِ امامت خلفا نقش بر آب مى شود.

گفتنى است كه تمام این بحث ها به عنوان مماشات و بر فرض تسلیم است، وگرنه وقتى ثابت شود كه حقّ تعیین خلیفه و جانشین پیامبر، منحصراً به خداوند متعال مربوط است و بندگان را در این زمینه هیچ گونه نقشى نیست، اساس این مباحث درهم مى ریزد.

از قضایاى جالب توجّه درباره اثبات اعتقاد شیعه مبنى بر عدم جواز دخالت بندگان نسبت به امام و جانشین پیامبر صلى اللّه علیه وآله قضیّه اى است كه ابن هشام و حلبى در كتاب هاى سیره خودشان آورده اند، این قضیه در دیگر كتاب هاى سیره نیز آمده است.
رسول خدا صلى اللّه علیه وآله در آغاز رسالت خویش به سراغ قبیله اى از قبایل عرب براى دعوت به اسلام تشریف بردند. بعد از مذاكره با بزرگان قبیله، آنان چنین اظهار كردند: آیا اگر ما دعوت شما را بپذیریم و از شما حمایت كنیم و با دشمنانتان بجنگیم، مقام ریاست و خلافت و سرپرستى امّت را بعد از خود به ما واگذار مى كنید؟
در شرایطى كه گرویدن حتّى یك نفر به جماعت مسلمانان به نفع اسلام بود، آن حضرت هیچ گونه وعده اى به آن ها ندادند، بلكه با صراحت تمام اعلام فرمودند:
الأمر إلى اللّه یضعه حیث یشاء;(3)
این امر به دست خداست، او به هر كه بخواهد واگذار مى كند.



منابع:
(1).النهایة فی غریب الحدیث: 1 / 174، مقدّمه ابن خلدون: 1 / 209
(2). سوره مائده: 5 / 1
(3).البدایة والنهایه: 3 / 171، الاصابه: 1 / 52، تاریخ الاسلام: 1 / 286
(4).کتاب جانشین پیامبر کیست؟ اثر آیت الله میلانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.