تعابیر خاص شهید درقرآن
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی ایازی، قرآنپژوه و استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر ضرورت تبیین معنای حقیقی شهید در قرآن کریم عنوان کرد: تردیدی نیست که کلمه شهادت با صورتهای مختلف آن در قرآن گسترده است تا جایی که 160 مرتبه در 43 سوره و 123 آیه با کلمه شهد، یشهد، استشهدوا، شهید، شهداء و شهادت و استشهاد ذکر شده که به معانی مختلفی هم بهکار رفته است. از جمله کلمه شهید از اسامی خداوند و صفت پیامبر(ص) است.
وی با بیان اینکه شهادت با ریشه لغوی که به معنای حضور و اخبار علمی عینی است، دو گونه مصداق دارد، توضیح داد: یک مصداق شهید به معنای حاضر و ناظر است که طبق معنای کلی و مستعمل در این کلمه و استفاده از آن در زبان قرآن در یک جمعبندی گواه گرفتن بر اموری است که یا به صورت حسی از آنها خبر بدهد، یا در کنار انبیا و صدیقین و صالحین آمده و کسی است که به مقام حضور و یا الگو و راه و رسمی معین رسیده است. اما قطعاً نوعی از مرگ نیست؛ بلكه صفتی از حیات معقول و درک شهودی و کشف و دریافت عینی است، زیرا حیات معمولی كه متاسفانه اكثریت انسانها را اداره میكند، همواره خود و ادامه بیپایان خود را میخواهد، لیكن در حیات معقول فرد آن زندگی پاك از آلودگیها كه خود را در یك مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در مسیر تكاملی میبیند كه پایانش منطقه جاذبه الهی است.
ایازی افزود: مصداق دیگر، شهید به معنای کشته شدن در راه خداست که شهید قتیل فی سبیل اللَّه است. این نکته را نباید از یاد برد که در قرآن مجید، حدود 10 آیه به صورت صریح درباره كسانی كه در راه خدا كشته شده باشند وجود دارد. اما این پرسش مطرح است که چرا کلمه شهید را به کار بردهاند؟ در لغت شهید و شاهد به این معنا کسی است که همواره زنده و شاهد و از درکی آگاهانه برخوردار است و حیات و ممات او همواره صفتی برای حیات طیبه است. با این توضیح چرا کسی که در راه خدا کشته میشود را شهید و شاهد گرفتهاند؟ از سوی دیگر به نظر میرسد شهید یک معنای لغوی بیشتر ندارد و موارد استعمال آن مختلف و مصادیق گوناگون دارد، زیرا اگر پذیرفتیم که شهید در لغت به معنی گواه است و در اصطلاح به كسی گویند كه در مجرای شهادت قرار گرفته، حتی در آن صورت که کسی در راه خدا كشته میشود، یکی از معانی گواه است.
مرز میان شهید و مقتول فی سبیلالله
وی توضیح داد: در آیاتی که مقتول فی سبیلالله آمده، کلمه شهید نیامده و نوعی تعمد بوده تا مرز میان شهید و هر مقتول مظلومی مشخص شود. به مصداق آیه شریفه قرآن كه میفرماید «وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ»(آل عمران: 169)و گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شدهاند، مردگانی هستند، بلكه آنان زندهاند و در بارگاه پروردگارشان بهرهمند هستند، شهید با این دلیل که حاضر، ناظر و شاهد است و حضور دارد، همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن یعنی در عالم غیب است. به همین جهت کلام الهی جنبه خبری دارد و انشایی نیست و در مقام اعتبار هم نیست. واقعا شهید به این معنا شهید است و لذا در آیه دیگر میفرماید: «وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ» (بقره: 154) كه در این آیه نیز به زنده بودن شهید اشاره کرده و در هر دو این آیات فعل شهید با کلمه مجهول «ُقتِلُوا» « یُقْتَلُ» آمده است. با استفاده از آن معنای واژگانی در رابطه با این دو کلمه از قبیل تطبیق مصداق است، چون شهید با کار خود حاضر و ناظر در جامعه است. ملائكه رحمت برای مرگ او حاضر و شاهد خواهند بود، کسی است که در معرکه کارزار حق و باطل همواره حاضر است، ملائکه رحمت برای غسل او شاهد هستند و میگویند که «لأنّ اللّه شهد له بالجنّه».
حجتالاسلام ایازی ادامه داد: بر این اساس نام گرفتن عنوان شهید، شاید اوصافی باشد مانند زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید و وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید که در برخی از آیات ذکر شده است.
وی به تعبیر خاص قتل فی سبیلالله اشاره کرد و توضیح داد: آنچه در قرآن بدان تعبیر و توضیح داده شده، تعبیر خاص قرآن «قتل فی سبیل الله» است. اما چون هر قتل فی سبیل الله شهید نیست و هر شهیدی مقتول نیست. وقتی خدا و پیامبر شهید و شاهد هستند، این گونه نیست که انسان به این دلیل که در راه خدا کشته شده شهید باشد، پس باید معیار شهید بودن با استفاده از کلمه روشن شود. در توضیح این معنا میتوان به دو جهت پاسخ داد یکی به این دلیل که شهید کسی است که با آگاهی و انتخاب و آمادگی برای فداکاری به میدان نبرد میرود و این حیات ابدی را انتخاب میکند و لذا نمیمیرد و نمرده است؛ کسی که با فداکاری و ایثار ارزشمندترین موجودی خود را برای خدا میدهد، در نزد خدا و جامعه حاضر و ناظر است. نکته دیگر اینکه وقتی میخواهیم درباره زنده بودن یا مرده بودن سخن بگوییم معمولا حیات و ممات را به زندگی ظاهری و واقعی معنا میکنیم که همان حیات مادی و معنوی است و شهید با انتخاب حیات طیبه و مرگ حیات جاودان را انتخاب میکند.
همنشینان شهید
این قرآنپژوه همچنین تصریح کرد: در آیاتی شهید همنشین با گروهی شده که در مقام اول پیامبران و بعد صدیقین و بعد شهدا و در نهایت صالحین است. این چهار طایفه یعنى نبیین، صدیقین، شهدا و صالحین چه كسانی هستند، که در آیه میفرماید: «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِیقاً (69) ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ عَلِیماً (نساء: 70)» کسی که اطاعت خدا و رسول کند از کسانی هستند که پاداششان به آنان داده شده که این چهار گروه هستند. این جمله متضمن معناى تعجب است. معناى آیه این است كه امتیاز بزرگ همنشینى با مقرّبترین بندگان خدا كه به اطاعت كنندگان از خدا و رسول داده شده، موهبتى است از جانب خدا كه پس از پاداششان به آنان داده شده است. بنابراین، این آیه دلالت دارد كه چنین كسانى ملحق به «الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ» هستند و از خود آنان نیستند. این چهار گروه بدون شک با این اوصاف دارای ویژگی خاص خود هستند. طایفه انبیا، آشنایان با وحى و آگاهان از اخبار غیبى و از صدیقین هستند که مبالغه در صدق است، یعنى كسانى كه بسیار صادق هستند؛ صدق تنها زبانى نیست، یكى از مصادیق آن سخنانى است كه انسان مىگوید، مصداق دیگرش عمل است كه اگر مطابق با زبان و ادعا باشد آن عمل نیز صادق است. صدیق آن كسى است كه به هیچ وجه دروغ در او راه ندارد و چنین كسى كارى كه حق بودن آن را نمىداند نمىكند، هر چند كه مطابق با هواى نفسش باشد و سخنى را كه راست بودن آن را نمىداند نمىگوید و قهراً حتى كسى به غیر از حق را هم نمىبیند، پس او كسى است كه حقایق اشیا را مىبیند و حق مىگوید و حق انجام مىدهد. درباره شهدا گفته شده است که این كلمه در قرآن كریم به معناى گواهان در اعمال است و در هیچ جاى قرآن كه از ماده (ش- ه- د) كلمهاى به كار رفته به معناى كشته در معركه جنگ نیامده، بلكه مراد از آن افرادى است كه گواه بر اعمال مردم هستند و مراد از صالحین كسانى هستند كه شایستگى نعمت خداى را دارند. آیه دیگر که امت اسلامی شهدا هستند و نیز از شهدا بودن مردم و شهید بودن پیامبر صحبت شده به این شرح است که «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ، وَ یَكُونَ الرَّسُولُ عَلَیْكُمْ شَهِیدا». (بقره: 143). در این آیه شهدا و شهید هر دو به کار رفته و گواهان بر مردم یعنى چه؟ كلمه وسط به معناى چیزی است كه میانه دو طرف قرار گرفته باشد، نه جزء آن طرف باشد، نه جزء این طرف، و امت اسلام نسبت به مردم دیگر ـ یعنى اهل كتاب و مشركین ـ همین وضع را دارند که از جانب افراط و تفریط برحذر باشند و تعالیم دینی آنان نوعی میانهروی محسوب شود. نه تنها جانب مادیت را گرفته، غیر از زندگى دنیا و استكمال جنبه مادیت خود و به كمال رساندن لذتها و زخارف و زینت دنیا چیز دیگرى نمیخواهند، نه امید بعثى دارند، نه احتمال نشورى میدهند و نه كمترین اعتنایى به فضائل معنوى و روحى دارند. بعضى دیگر از مردم، تنها جانب روح را تقویت کرده و غیر از ترك دنیا و رهبانیت به چیز دیگری دعوت نمىكنند، آنها تنها دعوتشان این است كه بشر كمالات جسمى و مادى را كه خدا در مظاهر این نشئه مادى ظهورش داده، ترك بگویند تا این ترك گفتن وسیله كاملى براى رسیدن به آن هدفى كه خدا انسان را به خاطر آن آفریده شود. ولى نفهمیدند كه ندانسته رسیدن به آن هدف با از بین بردن غرائز ممکن نیست و واقعیت انسان و دنیا ابطال و درهم كوفتن راههای مادی به طور مطلق نیست. اما امت اسلام؛ خدا آن را امتى وسط قرار داد، یعنى براى آنان دینى قرار داد كه متدینین به آن دین را به سوى راه وسط و میانه هدایت مىكند، راهى كه نه افراط آن طرف را دارد، و نه تفریط.
ویژگیهای شهید
وی درباره ویژگیهای شهید از منظر قرآن گفت: یكی از ویژگیهایی كه قرآن شریف برای شهیدان ذكر كرده، مسئله حیات و نوعی زندگی متفاوت از حیات دیگران و زنده بودن آنهاست. خداوند در سوره بقره «وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ» به زنده بودن شهیدان اشاره كرده و اقوال مختلفی از طرف مفسرین ارائه شده است. برخی گفتهاند كه منظور این است كه شهدا به زودی در قیامت زنده خواهند شد. برخی نیز گفتهاند كه كشته شدگان در راه خدا، دارای هدایت و ایمان و دین صحیح هستند، نمردهاند و زنده هستند و برخی دیگر گفتهاند که مقصود این است که چون نام نیک از شهیدان در این دنیا باقی مانده است زنده هستند. مفسرین دیگر نیز اقوال دیگری را آوردهاند كه هر كدام به نوعی بیان كننده حیات شهداست و همه این اقوال به زنده بودن آرمان و اهداف شهیدان در جامعه باور دارند. اما باید توجه کرد که آیا شهادت نوعی مرگ محسوب میشود و میتوان آن را به عنوان مرگ محسوب کرد؟ بیشک بسته به این است که «میته» را چگونه معنا کرد در آن صورت مفهوم مرگ و حیات آشکار میشود. اگر موت به معنای جان گرفتن باشد جسم تغدیه نمیشود و وابسته به جسم نیست و قرآن از این نوع مرگ یاد میکند که در این صورت شهادت نوعی مرگ است.
حجتالاسلام ایازی ویژگی دیگر شهید را تداوم اجر و پاداش عنوان کرد و افزود: خداوند در آیهای میفرماید که كسی كه در راه خدا جهاد كند و در راه خدا شهید یا پیروز شود، پاداش بزرگی به او عطا خواهیم كرد که به ضایع نشدن عمل شهید اشاره و آن را تضمین كرده است و این گونه نیست كه اگر به ظاهر در جهاد شكست خورده باشند خون آنها ضایع شده باشد، بلكه در هر حال پیروز میشوند. تداوم رزق نیز ویژگی دیگر شهید است. خداوند در قرآن كریم در سوره آل عمران در آیات 169 تا 171 میفرماید: « وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (169) فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (170) یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ» (171). در این آیات خداوند بعد از اینكه میفرماید: شهیدان را مرده مپندارید اشاره میكند به اینكه شهیدان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند(عند ربهم یرزقون) كه در این قسمت از آیه به ارتزاق شهیدان اشاره شده است. اگر نوعی حیات مجازی برای شهیدان فرض کنیم با ارتزاق منافات دارد، پس باید حیات را حقیقی در نظر گرفت. زیرا ارتزاق از ویژگیهای موجود زنده و حقیقی است و چون خداوند درباره شهیدان گفته است كه نزد پروردگارشان ارتزاق میكنند، پس شهید نمیتواند زنده حقیقی نباشد. اما این پرسش مطرح است که آیا روزی شهدا که بیان شد معنوی است، فقط به شخص شهید تعلق میگیرد یا خانواده و نزدیکان و همسایگان شهید هم از این رزق و نعمت بهرهمند میشوند؟ بدون تردید این تغذیه معنوی است و شهدا به شکل معنوی تغذیه میشوند، همچون گندمی که در حال رشد است که با مرگ رشدش متوقف نمیشود و خانواده و اطرافیانش از وجود شهید متنعم میشوند و هم روزی میگیرند، یعنی شهید وسیله هدایت و گشایش راه بیشتر آنها میشود و هم روزی و برکتی که به سبب وجود شهید نوعی معنویت را به ارمغان میآورد، مشروط بر اینکه خانواده و اطرافیان شهید توجه به این برکت داشته باشند و از این نعمت به درستی استفاده کنند، شهادت نوعی ایجاد معرفت میکند و این معرفت با وجود معرفت شهید موجب تزاید در خانواده و اطرافیان میشود. بنابراین شهدا به واسطه نعمتهای خدادادی مسرور و خوشحال هستند و میخواهند که این خوشحالی را با دیگران كه به آنها ملحق میشوند تكمیل کنند و مایل هستند كه به آنها بشارت داده شود كه ترس و اندوهی به خود راه ندهند.
این استاد حوزه و دانشگاه سعادت ابدی را دیگر ویژگی شهید عنوان کرد و گفت: خداوند در چند مورد به این پاداش بزرگ اشاره میکند و با تعبیر «و یصلح بالهم» در قرآن اشاره فرموده است. از جمله «وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ (4) سَیَهْدِیهِمْ وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ (5) وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ (6).» (محمد: 4-6)» یعنی كسانی كه در راه خدا كشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را ضایع نگرداند و آنان را به سعادت هدایت كند و امورشان را اصلاح کند و به بهشتی كه قبلاً مقامات آن را به آنها شناسانده است، واردشان میسازد. پوشش خطاها نیز از مقامات شهداست. در قرآن كریم درباره بخشش گناهان شهید چنین آمده است «فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ» (آل عمران: 195) آنان كه از وطن خود هجرت كردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج كشیدند، جهاد كردند و كشته شدند، همانا بدیهای آنان را میپوشانیم و آنان را به بهشتهایی كه از زیر درختان آن نهرهای آب جاری و روان است داخل میكنیم و این پاداشی است از جانب خدا و پاداشی كه از جانب خدا باشد نیكوست.