تبیان، دستیار زندگی
درست یا غلط، در خیابان که راه می رویم، این لباس ماست که قبل از هر چیزی به صدا در می آید که من کیستم؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لباس تو چه می گوید؟

درست یا غلط در خیابان که راه می رویم، این لباس ماست که قبل از هر چیزی به صدا در می آید که من کیستم؟

فرآوری: عشقی - بخش زیبایی تبیان
حجاب

زن هستم یا مرد؟ کودک هستم یا انسان عاقل و بالغ؟ به اصولی معتقدم یا خیر؟ حتی وضع مالی من چگونه است و خیلی سوالات دیگران از روی وضعیت لباس ظاهری من مشخص می شود.
پوشش ظاهری هرانسانی بیانگر اعتقاد درونی اوست و انسان مسلمان چون پوشش را وسیله ای برای پرستش حق و تقرب به او می داند ازاین رو لباسی می پوشد که خداپسند بوده ،با فرهنگ دینی و اسلامی او سازگار باشد چراکه پوشش هرجامعه ای نشان دهنده فرهنگ آن جامعه و نشان دهنده شخصیت آنان می باشند .
زن مسلمان، با حجاب مشخص می شود که کیست و اعتقاداتش چگونه است، حجاب پرچم اسلام و مارک معروف یک بانوی مسلمان است.

با حجاب شدم چون حجاب سمبل دین اسلام است!

سوزآن کارلاند، در منطقه فیرم  ونت اُسترالیا متولد شد.در 12 سالگی به سوی موسیقی کشیده شد و دروس مذهبی را کنار گذاشت ولی در 14 سالگی دوباره به کلیسا پیوست، کلیسایی که به گفته خود او افرادش ادعا می کردند که شبها خدا با آنها صحبت می کند او دیگر نمی توانست این چیزها را تحمل کند و برخلاف سابق همانند دیگر نوجوانان همسن و سال خود به جشنهای شبانه و مسافرتهای طولانی نمی رفت. در سن 17 سالگی تصمیم گرفت که در مورد ادیان تحقیق کند که صد البته اسلام شامل این لیست نبود. به گفته او دین اسلام طوری برایش ترسیم شده بود که نشان می داد دینی خش  ونت طلب  است.!!!

"به نظرمن در مورد مسأله حجاب کمی بزرگنمایی شده است؛ حجاب برای من مانند این است که به خدا نزدیک شده ام و سمبلی برای زن مسلمان به شمار می رود، و یک زن به این طریق اعلام می کند که او نماینده دینش است."

او دراین باره می گوید:" دین اسلام توجه مرا به خودجلب کردکه درتلویزیون برنامه های مستندی را در مورد دین اسلام می دیدم و یا مقالاتی را راجع به دین اسلام در روزنامه ها میخواندم؛ تصمیم گرفتم در این مورد نیز به تحقیق بپردازم .
اسلام ما را به رحمت و مودت بین همدیگر دعوت می کرد و از همه مهمتر مسئله ای که مرا به خود جذب کرد مسئله عقل و جسد و روح است که در مسیحیت هرکدام به مانند یکی از ارکان است اما در اسلام این سه عامل از هم جدا نیست.
یادم می آید هنگامی که می خواستم مسلمان شوم تمام دوستان و خانواده ام را از این اتفاق با خبر ساختم علی الخصوص مادرم که بر حسب اتفاق شبی که من مسلمان شدم مادرم گوشت خوک سرخ کرده بود تا برای شام مصرف کنیم اما وقتی مادرم متوجه شدکه من دیگر مسلمان هستم و نمی توانم دستپخت او را بخورم به گریه افتاد و مرا در آغوش کشید.بعد از چند روز من محجبه شدم."
"به نظرمن در مورد مسأله حجاب کمی بزرگنمایی شده است؛ حجاب برای من مانند این است که به خدا نزدیک شده ام و سمبلی برای زن مسلمان به شمار می رود، و یک زن به این طریق اعلام می کند که او نماینده دینش است."
"متأسفانه بعد از اینکه حجاب را گذاشتم در خیابانها با تنگ نظری مواجه شدم و بعضی از دوستانم با من قطع رابطه کردند اما اینک که بعد از پنج سال از اسلام من گذشته است و من به سن بیست و چهارسالگی رسیدم دوستان زیادی اَعم از مسلمان و غیر مسلمان دارم .شوهرم نیز مسلمان است که در استرالیا به دنیا آمده است."
"من اکنون عضو فعالی در جامعه هستم که به اسم اسلام در کلیساها و مدارس غیراسلامی به سخنرانی می پردازم کما اینکه به کمک پناهندگان نیز می پردازم.من به عنوان مسلمان نمونه سال در استرالیا انتخاب شدم ،جائزه ام را که بالغ بر2000دلار بود را به این شرط تحویل گرفتم که بتوانم آن را دراسترالیا بر سازمانهای اسلامی و غیر اسلامی بشر دوستانه توزیع کنم. من هیچگاه تسلیم نشده ام و هرگز نیز از اینکه مسلمان شده ام پشیمان نیستم."


منبع:ملکه حجاب، حجاب حیات برتر

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.