تبیان، دستیار زندگی
فصل سوم «خندوانه» موفق نیست اما همه تقصیرها را نباید به پای رامبد جوان و تیمش نوشت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه کسی مقصر ضعف خندوانه است؟

خندوانه نگران کننده است

فصل سوم «خندوانه» موفق نیست اما همه تقصیرها را نباید به پای رامبد جوان و تیمش نوشت.

احمد رنجبر - بخش سینما و تلویزیون تبیان
خندوانه

خیلی ها دوشنبه شب 19 خرداد 93 اصلا خبر نداشتند برنامه ای از شبکه نسیم پخش می شود به نام «خندوانه» . مسابقات فوتبال جام جهانی 2014 داغ بود و جذابیت ویژه برنامه ای که عادل فردوسی پور در شبکه سه تدارک دیده بود، اجازه نمی داد کسی شبکه های دیگر تلویزیون را بالا و پایین کند. وانگهی ، شبکه نسیم تازه افتتاح شده بود و پایه همه برنامه هایش را جوک های تکراری شبکه های اجتماعی تشکیل می داد. پس طبیعی است کسی در چنین شرایطی منتظر «خندوانه» نباشد. با این حال آن ها که به شکل گذری سری به شبکه نسیم زدند بزودی متوجه شدند، برنامه رامبد جوان کلیشه ها را دور ریخته و فضایی تازه در برنامه سازی طنز تلویزیونی را تجربه می کند. دکور بشدت خوش رنگ و لعاب است ، تماشاچی ها راحت هستند، مجری و مهمان ها نیت کرده اند مردم را سر حال بیاورند ، آیتم ها نوآورانه و شوخ است و .... 
برگ برنده های «خندوانه» یکی یکی رو شد و به مرور نشان داد می توان «محترمانه» مردم را خنداند، می توان با جدی ترین چهره ها شوخی کرد و جلدی دیگر از آن ها نشان داد ، می شود یک برنامه را به شب نشینی خودمانی تبدیل کرد و ... فصل دوم ایده ها قوام یافت و برنامه سر و شکل جذاب تری گرفت و با فینال لیگ «خنداننده برتر» تمام شد ؛ آن هم در اوج. هیاهویی که کمدین ها در جامعه ایجاد کردند سری دوم «خندوانه» را تا حدی به محبوبیت رساند که سال پیش «نود» را هم پشت سر گذاشت و بهترین برنامه ورزش و سرگرمی سال شد.

خندوانه


حالا خیلی ها منتظر فصل سه «خندوانه» بودند اما یکی یکی متوجه شدند از آن برنامه تا این یکی فاصله بسیار است. درباره چرایی این اتفاق دلایل زیادی می توان ردیف کرد ؛ از دکور بزرگ ، ایده های ضعیف ، وضعیت جناب خان و ... که اتفاقا یک بار درباره آن نوشته ایم و می توانید اینجا بخوانید . ضعف «خندوانه» را طور دیگر هم می توان دید:

پای مدیران در میان است

نگران کننده است ؛ در فرهنگ خودمانی باوری ریشه دوانده که یک نفر ، یک اتفاق یا یک پدیده همیشه نمی تواند روی دور موفقیت باشد. ریشه این «نباید»، تاریخی- فرهنگی است ؛ بخشی از آن به عدم خودباوی مان بر می گردد و قسم دیگر به تنگ نظری؛ متاسفانه. زودرنج هم هستیم و مثلا تا وقتی از تیم های ورزشی حمایت می کنیم که «خوب» هستند و با شکست های متوالی ، بجای حمایت شروع می کنیم به تخریب.

فقط یک راه برای نجات «خندوانه» باقی است: حمایت کامل مدیران از برنامه ای که روزی حال مردم را خوب می کرد. جز این باشد تیم سازنده هر روز فرسوده تر می شوند و «خندوانه» بیننده اش را یکی یکی از دست می دهد

ماجرا در تلویزیون شکل دیگری هم دارد، اگر برنامه یا سریالی گل کرد، درون و بیرون سازمان صدا و سیما افرادی هستند که تلاشش شان کشیدن ترمز آن است و عده ای دیگر سعی دارند آن را مصادره به مطلوب کنند. این اتفاق به کرات در تلویزیون رخ داده و یکی از عوامل تشدید کننده «بدبینی» مردم نسبت به موفقیت یک برنامه یا سریال است. از همین معبر می توان حال و روز کنونی فصل سوم «خندوانه» را به قضاوت نشست و بجای ردیف کردن دلایل فنی در عدم توفیق آن، ریشه اش را در تفکر مدیران تلویزیون و فشارهای بیرونی جست و جو کرد. همه نقدهایی که کارشناسان و رسانه ها درباره سری تازه «خندوانه» ارائه می دهند درست ، اما کمی دقت کافی است تا بر اساس آن چه روی آنتن می بینیم پی به «فرمایشات مدیریتی» در روح کلی برنامه ببریم. جناب خان اگر در دوره قبل موج ایجاد کرد و به دل نشست به این خاطر بود که در حد یک عروسک بامزه در «خندوانه» حضور می یافت نه یک انسان عاقل ! چرا در سری قبل حرف های مهم و عمیق جناب خان در قالب نمایش و به زبان مطایبه بیان می شد و حالا این قدر گل درشت است؟
اصلا فکر کرده اید «خانواده باحال» از کجا آمده؟ یعنی ایده پردازان «خندوانه» نمی دانستند چنین مسابقه ای پاشنه آشیل برنامه می شود؟ مگر در سری قبل اهتمام به خانه و خانواده در تک تک آیتم ها ، انتخاب مهمان ها ، سوال های رامبد جوان و ... وجود نداشت؟ اتفاقا این مفهوم طوری ارائه می شد که هم به دل می نشست و هم اثرگذار بود. اتفاقا در زمان پخش فصل دوم به این موارد اشاره کرده بودیم ، اینجا  و اینجا می توانید بخوانید.

خندوانه

حالا احتمالا مدیران فکر کرده اند کمپلکس کردن همه مفاهیم ارزشمند خانواده در قالب یک مسابقه حتما تاثیرگذار تر است! فراموش کرده اند که رسالت اصلی و اولیه برنامه «خنداندن» است. اگر این مسئولیت درست انجام شد براحتی می توان همه مفاهیم را در ظرف برنامه ریخت و به خورد مخاطب داد. سال پیش رامبد جوان گفته بود اگر«خندوانه» از شبکه ای دیگر پخش شده بود خیلی زود توقیف می شد ؛ این یعنی دست او و تیمش در اجرای ایده ها باز بوده و با طیب خاطر و با پشت گرمی به مدیر شبکه نسیم کارشان را پیش برده اند. حالا «خندوانه» معروف شده و مثل خیلی از برنامه های دیگر زیر تیغ است ؛ عده ای سهم می خواهند و برخی با کلیت برنامه مخالف اند.

فقط یک راه برای نجات آن باقی است: حمایت کامل مدیران از برنامه ای که روزی حال مردم را خوب می کرد. جز این باشد تیم سازنده هر روز فرسوده تر می شوند و «خندوانه» بیننده اش را یکی یکی از دست می دهد.