تبیان، دستیار زندگی
آیت الله اراکی در خانواده ای مذهبی وپاک ، در 24 جمادی الثانی 1312 هـ . ق / 1273 هـ . ق ، پای به جهان می گذارد و پدر و مادر ، او را محمد علی می نامند. تولد این مولود مبارک در شهر اراک اتفاق افتاده است . او از همان ایام کودکی...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زندگینامه آیت الله اراکی

آیت الله اراکی در خانواده ای مذهبی وپاک ، در 24 جمادی الثانی 1312 هـ . ق / 1273 هـ . ق ، پای به جهان می گذارد و پدر و مادر ، او را محمد علی می نامند. تولد این مولود مبارک در شهر اراک اتفاق افتاده است .

او از همان ایام کودکی علاقه عجیبی به تحصیل و یادگیری از خود نشان می دهد . ایشان خود در مورد روحیات دوره کودکی اش چنین می فرماید :

" ازهمان اوان کودکی و با سنـّی کم ، شوق عجیبی به کتا ب ونوشتن داشتم . یادم می آید یک جزوه ی کتابی شامل سوره حمد در منزل داشتیم ومن درحالی که چیزی از خواندن و نوشتن نمی دانستم و نمی فهمیدم ، مرتب این کتاب را دردست می گرفتم و ورق می زدم و برای خودم چیزهایی می خواندم ".

ولی او با این شوق وعلاقه تا یازده سالگی به دلایلی نمی تواند تحصیل کند، تا اینکه عنایت الهی شامل حالش می شود و طریق تحصیل علم را فرارویش می گشاید.

پدر ایشان حجة الاسلام  و المسلمین مرحوم حاج احمد آقا مشهور به میرزا آقا، از اهالی مصلح آباد و مشهور به حاج میرزا آقا فراهانی بود. این مرد خدا ترس و متعبد ، مدتی را در سامرا به خدمت میرزای شیرازی رسیده و کسب فیض کرده و  سپس تحت نظر مربیانی چون ملا محمد ابراهیم انجدانی و شیخ اصفهانی تربیت شدند.

حضرت آیت الله اراکی پدرشان را چنین توصیف کرده است :

" پدرم یکی از بزرگترین نعمت های الهی به بنده ، و دست پرورده مرحوم ملا محمد ابراهیم انجدانی وشیخ اصفهانی بود. مرحوم انجدانی  از زاهدان عصر خود ومورد علاقه ی خاص مرحوم " شیخ عبدالکریم حائری " بوده است .

پدرم می گفت که آخوند انجدانی مکرراً به من می فرمود که تو ستون مسجد ما هستی . یعنی هر وقت که آخوند به مسجد می رفت پدرم را در مسجد در حال قیام ونماز می دیده است . پدرم نمونه بارزی ازمصادیق این آیه بود:

" اَمَّن هُوَ قانتٌ آناءَ الـَّلیل ِ ساجداً وقائماً یحذر الاخره " ( زمر /9 )

" ... کسی که شب را به طاعت خدا به سجود و قیام می پردازد و از عذاب آخرت ترسان و به رحمت الهی امیدوار است ..." .

مرحوم حاج میرزا آقا فراهانی عاقبت بعد از عمر طولانی 97 ساله ، که همه را با زهد و تقوا به سر برده بود، روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد وجنازه اش پس از انتقال به قم در قبرستان نو به خاک سپرده شد .

تحصیل آیه الله اراکی

حجه الاسلا م والمسلمین حاج شیخ ابوالحسن مصلحی ، فرزند آیت الله اراکی درمورد اوایل تحصیلات پدرشان چنین می فرماید:

" با سواد شدن ایشان داستان جالبی دارد . می فرمودند قبل از آنکه پدرمان به مکه مشرف شود من درکوچه بازی می کردم وتا 11 سالگی سواد نداشتم . در سال 1324 هـ . ق پدرم به حج مشرف شد و شخصی بود به نام " عماد" که مرد فاضل وبا سوادی بود وخط زیبایی داشت ، می فرمودند ایشان برای جبران خدماتی که از پدرم به وی شده بود، کوشش کرد که به من خواندن ونوشتن یاد دهد ومرا تربیت کند.

لذا من در طی این نه ماه خواندن و نوشتن را آموختم . آقای عماد به من گفت : شما باید کتاب گلستان سعدی را بنویسید وسطر اول را خودشان نوشتند وبقیه را من نوشتم وبعد کتاب را صحافی کردند.

وقتی پدرمان از مکه آمد درحالتی که دوازده ساله بودم ، کتا ب گلستان را جلو پدرم گذاشتم ، پدرم فرمودند : این چیست ؟ ! آقای عماد گفتند :  شما باز کنید . باز کردند ، دیدند گلستان به خط زیبایی نوشته شده است . وقتی صفحه آخر آنرا نگاه کردند نوشته شده بود " محمد علی بن احمد" . پدرم تعجب کرد ، پرسید : شما این را نوشته اید ! چگونه نوشته اید !

الان هم این کتاب گلستان درکتابخانه از ایشان به یادگار مانده است".

شیوه تدریس

مرجع بزرگ شیعه درطول بیش از35 سال تدریس مداوم ، پیچیده ترین مباحث علمی را با گفتاری شیوا وبیانی زیبا مطرح و آنها را به آسانی تفهیم می کرد. از ویژگیهای آشکار درسی ایشان ، پرهیز از تکرار و زیاده گویی بود. کلام را گزیده و پرمعنی اداء می کرد. اعتقادشان براین بود که طالب علم ، باید قبل از حضوردر درس مواضع اشکال را مطالعه وحل کرده ، سپس در بحث حاضر شود. از این رو درس ایشان برای افراد مبتدی ، سنگین و فقط برای محققین زحمت کشیده سودمند بود. بحث ایشان درسطح بسیار عالی بود.

تألیفات

حضرت آیت الله اراکی ضمن گفتگویی درباره تقریرات  و نوشته های خود چنین فرموده اند:

" پیش از آنکه مرحوم حاج شیخ عبدالکریم  به اراک بیایند ، یک سال تقریرات بحث مرحوم سلطان العلماء را نوشتم بعد از آن تقریرات مرحوم حاج شیخ را هم ، قدری از طهارت واز اصول او تقریباً  سه دوره یا چهار دوره که نا تمام بوده  و از فقه او هم مکاسب ، بحث بیع وخیارات را نوشته ایم که بعضی جاهایش نا تمام است .

مباحثه آقای خوانساری را هم بعضی وقت ها می نوشتم یک بحث ارث هم مرحوم حاج شیخ در اراک گفته بودند که آن را هم نوشته ام "

تألیفات ایشان به ترتیب تاریخ تألیف چنین است :

1-تقریرات بحث مرحوم آیت الله شیخ محمد سلطان العلما ء اراکی .

2-تقریرات درس فقه حاج شیخ عبدالکریم حائری شامل:

کتاب الطهارة ، رسالة فی الاجتهاد والتقلید ، رسالة فی الولایه ،  الارث . المکاسب المحرمه ، کتاب البیع ، کتاب الخیارات .

3-تقریرات درس اصول فقه حاج شیخ عبدالکریم حائری ( 3دوره)

4-حاشیه بر " درر الاصول " مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری ، که درپاورقی همان کتاب چاپ شده است.

5-تقریردرس فقه مرحوم سید محمد تقی خوانساری ، کتا ب الطهارة .

6-حاشیه عروة الوثقی.

7-شرح مفصل عروة الوثقی – باب طهارت .

8-توضیح المسائل ( که مکرر به چاپ رسیده ).

9-مناسک حج

10- رساله استفتائات.

11- مقدمه بر تفسیر "  القرآن والعقل " استادش سید نور الدین اراکی ، این تفسیر با اهتمام ایشان به چاپ رسیده است .

12- کتاب النکاح و الطلاق .

اقدامات سیاسی

- مشارکت درتأسیس حوزه علمیه قم

نخستین اقدام مهم آن بزرگوار همراهی با مؤسس حوزه علمیه قم درتأسیس حوزه تشیع درقم است که در آن اوضاع خفقان ، آن استاد دلسوخته با پشتیبانی خود در به ثمر رسیدن حوزه ، تلاش کرد.

- اقامه نماز جمعه

اقدام سیاسی مهم دیگر ایشان اقامه نماز جمعه بود. فتوای ایشان درمورد نمازجمعه مبنی بر وجوب عینی آن درعصر غیبت حضرت ولی عصر ( عج ) ایشان را برآن می داشت که این سنت را در هر جمعه به پا کند . ایشان خود در جواب سؤالی پیرامون اقامه نماز جمعه و آثار اجتماعی وسیاسی آن چنین فرموده اند:

" من نماز جمعه را واجب عینی می دانم واز خیلی سال قبل هم بنابر حکم خودم { آن را } اقامه می کردم ؛ تا وقتی دیدم برای پیر مرد اشکال دارد، عذر خواستم که دیگر پیر شده ام . "

- امامت جماعت

حضرت آیت الله اراکی ، سالیان متمادی ( نزدیک به 35 سال ) درمحراب نماز جماعت ، مقتدای مشتاقان وصال قرب الهی و برآورده ساز آرزوی سالکان شرکت دراین عروج روحانی ومجمع عرفانی بود. ابتدا در کنار مقبره حاج شیخ عبدالکریم حائری به اقامه جماعت پرداخت وبعد ازآن دربقعه شاه عباسی ( مسجد امام خمینی ) فریضه ظهر وعصر ودر مدرسه فیضیه نماز مغرب وعشاء را اقامه  می کرد. نماز جماعت ایشان با حال وهوای خاص خود، مصداق حقیقی عروج مؤمنان بود.

- همگامی با انقلاب اسلامی

حضرت آیت الله اراکی ، به عالمان مجاهد عشق می ورزید و احترام فوق العاده برای آنان قائل بود و تجلیلشان از حضرت آیت الله سید نورالدین اراکی وسید محمد تقی خوانساری برهمین اساس بود . ایشان بارها به همراهی آیت الله خوانساری پیشنهاد قیام و مبارزه علیه طاغوت را با آیت الله بروجردی درمیان گذاشته بودند . و نیز درماجرای فدائیان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی ؛ چون مرحوم خوانساری از آنان حمایت می کرد، ایشان هم نظر مساعد داشت.

به همین سبب اززمانی که حضرت امام حرکت خود را در خرداد 1342 آغاز کرد ، ایشان همواره حامی وپشتیبان امام بودند وچنان که نقل کردیم بعد از تبعید امام ، در نجف اشرف با ایشان دیدارکردند . بعداز انقلاب اسلامی نیز پیوسته طرفداری خود را از حضرت امام و انقلاب اعلام می کردند  . با اینکه ایشان حدود ده سال از حضرت امام بزرگتر بودند . اما لحظه ای در تقویت و تأیید نهضت اسلامی درنگ نکردند و درتمام مقاطع حساس از جمله انتخابات حضور داشتند.

ویژگیهای اخلاقی و روحی

صفات روحانی واخلاق ملکوتی آن بزرگوار بیش از آن است که دراین نوشتار بگنجد . لکن ما به اختصارقسمتی از گفتارهای شاگردان ایشان یا کسانی را که با وی معاشر و معاصر بودند ذکر می کنیم :

- حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ ابوالحسن مصلحی

" حضرت والد رحمه الله ، علاقه عجیبی به سادات داشتند واین موروثی پدرشان بود که می فرمودند پدرم یک سطر دعا برای همه ذریه پیغمبرصلی الله علیه واله وسلم درست کرده بودند و بعد از هر نمازی می خواندند . ایشان راجع به علاقه خودشان به حضرت امام می فرمودند: من خودم لایق نیستم اما افتخار می کنم که فرزند کسی هستم که به سادات زیاد احترام  می گذاشت و می فرمودند : من عبد عبید کلیه سادات هستم " .

- حضرت آیت الله سید محسن خرازی

" ما نزدیک 28 سال با ایشان در ارتباط بودیم ؛ یک ذره هوای نفس مشاهده نکردیم . حتی ایشان زیر بار مرجعیت نمی رفتند چون " من به الکفایه " بود. ایشان زمام مقام در دستش بود؛ از تقدم کسی وتاخر خود ناراحت نمی شد واز تقدم خود خوشحال نمی شد . این ناشی از نفس مطمئنه بود.

مجالس ایشان خیلی سودمند بود. انس می گرفتند با افراد ؛ در هرمجلسی صحبت می کردند داستان ها ، کرامات ، اخلاقیات ومعارف را بیان می کردند هیچگاه در مجلسش لغو وبیهوده دیده نشد، موعظه و پند و تعلیم بود.

تواضع وفروتنی نسبت به اساتید داشت . خیلی قدرشناس بودند ، مدتها درمدرسه فیضیه شب ها اقامه جماعت می کردند ، ما خیلی از اوقات شرکت می کردیم من نوعاً می دیدم بعداز مدرسه فیضیه نزدیک ایوان آینه سرقبری می رفتند و فاتحه می خواندند یک بار از ایشان پرسیدم : آیا صاحب این قبر از خویشاوندان شماست ؟ فرمود: نه ! گفتم : چرا هر شب  برای او فاتحه می خوانید؟ فرمود ایشان برای من داستانی ازمنقبت علی علیه السلام تعریف کرده ، برمن حق پیدا کرده است .

در مجالسی که خدمت ایشان می رسیدیم ، اشعاری درمدح و مراثی اهل بیت علیهم السلام می خواندند و متوسل بودند.

نسبت به عبادت خیلی اهمیت می داد. قبل از اذان صبح بیدار می شدند، هر روز یک جزء قرآن می خواند و درماه رمضان روزانه سه جزء قرآن می خواند. در نافله های شب های جمعه ، درقنوت دعای کمیل می خواند .

به قرآن کریم علاقه فراوان داشت و تفسیر زیاد می خواند خصوصا" تفسیر جوامع الجامع ".

- استاد کریمی جهرمی

" قوت حافظه در درس ایشان مشهود بود. بیانات متعددی از علمای مختلف تقریر می کرد بدون فراموشی. گاهی دوبیان مختلف از یک نفر می کردند . گاهی مطالبی مربوط به هفتاد سال قبل را دقیقا " ذکر می کردند .

همین اواخر استفتایی درباب خمس ازایشان شد ، فرمود: رساله خمس شیخ مرتضی انصاری رابیاورید. ناقل می گوید : مکاسب شیخ انصاری را آوردم هرچه گشتم به رساله خمس برخورد نکردم ، عرض کردم دررسائل شیخ ، رساله خمس نیست فرمودند : نه ، این در پایان کتاب طهارت شیخ چاپ شده . و فرمودند : من یکی از اصطلاحات خمس را در حواشی آن معنی کرده ام . پیدا کردیم ، دیدیم همان طوربود" .

- استاد سید عبدالله  فاطمی نیا

" خیلی پایبند عبادات مستحب و واجب بود . وقتی به ایشان پیشنهاد کردند که نماز جماعت را به خاطر اضعف مأمومین [ ضعیف ترین فرد افتدا کننده به امام جماعت ] کوتاهتر بخواند . فرمود : من اضعف از خودم سراغ ندارم .

ایشان رابطه روحی قوی با اولیاء الله داشته ، مخصوصا با آقا حسین قمّی .

عشق با ائمه اطهار – علیهم السلام – داشت . وقتی نام مقدس ائمه علیهم السلام بر زبان برده می شد ، اشک از دیدگانشان جاری می گشت."

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.