تحلیل مجسمه موسی ساخته میکلانژ (1)
مجسمه حضرت موسی ساخته هنرمند پرآوازه میکل آنژ، از مشهورترین تندیس های عصر رنسانس پیشرفته است. با توجه به رمزگرایی هنرهای برآمده از اندیشه های دینی، چه نمادها و نشانه هایی توسط هنرمند در این مجسمه قرار گرفته است؟ در این مقاله به رمزشناسی و پاسخگویی به این پرسش خواهیم پرداخت.
سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان
مجسمه "حضرت موسی سان پیترو وینکولی" در کلیسای سن پیترو در شهر زیبا و تاریخی رم قرار دارد که میکل آنژ آن رابه افتخار یادبود "پاپ ژول دوم" ساخت. این مجسمه که به عقیده "هرمن گری" اوج مجسمه سازی مدرن است، بر طبق تحقیقات به عمل آمده در فاصله سال های 1512تا1516م از سنگ مرمر یکپارچه کنده کاری شده و می توان آن را از سرآمدترین آثار دوره رنسانس دانست.
به طور کلی این پیامبر بنی اسرائیل، در حالت نشسته، با ریشی انبوه و باشکوه، و سری متمایل به سمت چپ تجسم شده. پای راست او به شکلی کار شده که کف پا و تمام انگشتان آن به طور کامل در تماس با سطح زمین است. دست راست دو کتیبه را در بر گرفته و بخشی از ریش نیز در میان انگشتان تنیده است؛ گویی حضرت ، آنگونه که عادت برخی از مردان در زمان هیجان است، دارد با ریش خود بازی می کنند.
دست چپ، در ناحیه شکم قرار گرفته و با توجه به قرار گرفتن ریش در زیر آن گویی دارد ریش را به شکم فشار می دهد.
نوع نگاه موسی در این مجسمه، تحقیرآمیز و خشن است. گویی با نگاهی آکنده از خشم رو به سوی کسانی کرده است. آمیزه ای از خشم و رنج و تحقیر در نگاه او موج می زند. خشمی تهدید کننده که در ابروهای گره خورده و پُر از چین و تاب و نگاه خیره تبلور یافته است و حاکی از اندوه و رنجی درونی است. لب پایینی در حرکتی متمایل به طرف پایین تجسم شده و گوشه های دهان نیز به سمت پایین کمانه کشده است که همگی حاکی از تحقیر هستند.
دو مجسمه زن در سمت راست و چپ حضرت قرار گرفته اند. مجسمه سمت چپ، زنی است با هیبتی رومی وار که سر روبه پایین دارد. مجسمه سمت راست یادآور حضرت مریم است که دستان خود را به حالت نیایش در هم گره کرده و چشم به آسمان دوخته است.
حال که توصیف نسبتاً کاملی از وضعیت ظاهری مجسمه داده شد یک پرسش بنیادین می باید پاسخ داده شود: آیا میکلانژ در خلق مجسمه موسی، به بازنمایی منش کلی و روحی حضرت پرداخته و یا لحظه ای خاص از تاریخ زندگی موسی را مدنظر داشته است؟ بی شک پاسخ به این پرسش می تواند در ادامه تحلیل حالات و اعمال پنهان در مجسمه راه گشا باشد.
بسیاری از محققین که به تحلیل مجسمه موسی پرداخته اند از جمله زیگموند فروید، هرمن گریم و هانری تود، معتقد هستند مجسمه بازگو کننده لحظه ای خاص و البته مهمترین لحظه در زندگی موسی (ع) است.
با توجه به الواحی که حضرت در زیربغل گرفته اند و مراجعه به کتاب تورات می توان با قاطعیت اعلام کرد که میکلانژ لحظه ای تردیدآمیز را از زندگی پیامبر بنی اسرائیل برگزیده است: موسی از کوه سینا بعد از چهل روز پایین آمده و کتیبه هایی حاوی ده فرمان را برای هدایت قوم خود آورده است، اما قوم یهود را در حالتی مشاهده می کند که در نبود پیامبر خود، با وجودی آن همه لطفی که خداوند رحمان به ایشان داشته و آنها را از بردگی فرعون رهانیده و از میان دریا عبور داده است، به پرستش گوساله ای طلایی که توسط سامری ساخته شده می پردازند و هرآنچه حضرت در یکتاپرستی و عدم بت پرستی به ایشان آموخته فراموش کرده اند.
میکلانژ از جمله هنرمندانی است که به آثارش در تاریخ هنر یک مشخصه را نسبت می دهدن:"فعالیت آرمیده"؛ در این مجسمه نیز این فعالیت آرمیده حضور دارد. مجسمه گویای لحظ آرامشِ پیش از طوفان است. در لحظ بعد گویی پیامبر خدا آنچنان به خشم می آید که می خواهد از جا بلند شود، کتیبه ها را بر زمین پرت کند و بی ایمانان را به سزای کردارشان برساند. پای چپ در حال فشار بر زمین و نیمه بلند شده، این لحظه خروش را تقویت می کند و کتیبه هایی که به طرف پایین لغزیده گویی هر لحظه به زمین می افتد.
انزجار و رنجی بزرگ بر موسی چیره شده و او را از پای دراورده و به نشستن واداشته است. او که خسته بعد از نیایش چهل روزه به میان قوم آمده و حاصل تمام تلاش هایش را نقش بر آب می بیند باید چه کند؟ برخیزد و این قوم نااهل را اعقاب کند؟! اما پیامبری و خویشتن داری چه می شود.
لحظه تجسم میکلانژ، لحظه تردید موسی است. با توجه به نمادشناسی امور قدسی، سمت چپ نشانگر امور دنیوی، اعمال زمینی، لذات جنسی و جسمی، و احساست است. بالعکس، سمت راست نشانگر امور اخروی و آسمانی، لذات معنوی و روحی و تفکرات است.
حال با توجه به این توضیح نگاه مجددی به مجسمه می اندازیم. در خود پیکره، سمت چپ نشانگر وجه مادی و سمت راست نمایانگر بُعد معنوی حضرت موسی است:
دو پیکره زن که نمادی از "خواهران لابان" هستند (دوخواهری که همسران یعقوب پیامبر بودند) در سمت راست و چپ موسی، بیانگر همین نظریه هستند؛ پیکره سمت راست، تجسم "له آ" و نمایانگر زندگی عملی است. پیکر سمت راست، نشانگر "راشل" و نمایانگر زندگی روحی است. به همین دلیل موهای "له آ" از زیر دستاری که بر سر انداخته بیرون آمده و نگاهش به پایین و متوجه زمین است؛ اما تندیس راشل، کاملا در پارچه پیچیده و محفوظ شده است، دستان رابه حالت دعا در هم گره کرده و سر به آسمان برده و نگاهش متوجه عالم الوهی است.
این نمادگرایی چپ و راست در خود تندیس موسی نیز با دقت رعایت شده است: در سمت راست پیکره،الواح مقدس در دست قرار گرفته و در سمت چپ، بازوی عریان موسی، نمادی از عالم مادی است. پای چپ به عقب و پای راست به جلو متمایل است یعنی وجه آسمانی پیامبر بر وجه زمینی آن غلبه یافته است.