تبیان، دستیار زندگی
مهدی درویشی و ˝آخر بازی˝
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهدی درویشی و ˝آخر بازی˝

مجموعه چاپ مهدی درویشی با عنوان ˝آخر بازی˝ در گالری آ به نمایش گذاشته شده است.

 مهدی درویشی و ˝آخر بازی˝

مهدی درویش هنرمند حوزه تجسمی درباره مجموعه َای از آثار چاپ خود که با عنوان "آخر بازی" در گالری آ به نمایش گذاشته شده است به خبرنگار تجسمی هنرآنلاین گفت: من در دوره َای شروع به بازنویسی همه معیارهایم کردم و به این نتیجه رسیدم که آخر همه چیز برای من مرگ است و این قطعی ترین اتفاقی است که در زندگی یک انسان می افتد. در فلسفه معاصر نیز این موضوع مطرح شده است که به دنیا آمدن شما یک اتفاق است اما وقتی به دنیا آمدید، مرگ شما قطعی است. چه چیز برای یک انسان می َتواند از مرگ جدی َتر باشد؟ تا مسئله ای که قرار است همه ما با آن برخورد داشته باشیم موضوع کار من شود؟

وی ادامه داد: اما در مورد این مجموعه باید بگویم که روی این پروژه بسیار کار کردم و آنچه امروز در نمایشگاه می َبینید یک سوم اتودهایی است که برای مجموعه زدم. در اشل َهای مختلف موضوع را کار کردم، نوعی تکرار در کار وجود دارد مثل مرگی که در اشل های مختلف تکرار می شود و نوع اتفاق افتادن آن نیز هر بار تکراری است. اوایل کار برخورد من کمی تصویرسازانه و رو بود، یعنی تصویری چنان واقعی به مخاطب نشان می َدادم که خودش را هم جای آدم َهای درون این تصاویر ببیند. بعدها در آخرین کاری که در زیرزمین هست به یک بی َمکانی رسیدم، نوعی برخورد پوشیده تر که اگر بک َگراند تصویری از این مجموعه داشته باشیم و یک فریم را ببینیم باز هم بدون اینکه هیچ اشاره دقیقی احساس مرگ به شما انتقال داده می شود.

این هنرمند درباره اینکه چرا تکنیک چاپ را برای این پروژه انتخاب کرده است نیز اظهار کرد: من هیچ تعصبی روی یک متریال خاص ندارم، به دنبال بیانی هستم که آن بیان از من قالبی را طلب می کند که ممکن است یکجا طراحی و جای دیگری ممکن است نقاشی باشد همان طور که پروژه قبلی من یک کار تعاملی با رنگ و بوم بود که مخاطب در آن نقش قابل توجهی داشت. پس این کار است که از من می َطلبد از چه ابزاری استفاده کنم. در این مجموعه ابتدا از مداد سفید روی مقوای سیاه استفاده کردم. برای من این موضوع از دل یک سیاهی بیرون می آمد، همان سیاهی که جهان از آن به وجود می آید و به آن برمی گردد. به این نتیجه رسیدم که این کارها بهتر است تکنیک چاپ باشد و بعدها وقتی روی کاغذ سفید کار کردم نیز تکنیک نیز با کارم همخوان شد. از تکنیک مزوتینگ استفاده کردم که در آن همه چیز را از دل سیاهی بیرون می َآوریم. بر این نکته نیز تأکید کنم که هیچ تعصبی روی این موضوع ندارم که خودم را یک چاپگر، نقاش یا طراح بدانم، به نظر من مرز بین این عناوین باید برداشته شود و به عنوان یک هنرمند بصری تصویری خلق می َکنم که قرار است با مخاطب ارتباط برقرار کند. تکنیک اینجا الفبایی است که آن را بلد هستیم و محتوای کاری که می کنیم می َشود ارزش کار ما، مانند الفبایی که همه ما را می َدانند اما کسی شاملو می شود و دیگری ایرج میرزا که با هم متفاوت هستند.

درویشی همچنین درباره ابعاد متفاوت آثار این نمایشگاه نیز توضیح داد: تغییر اشل آثار دو دلیل دارد، یکی اینکه بسیاری جاها یک کار را با دو روش برخورد متفاوت کار کرده ام، یک بار با مرکب سفید روی مقوای سیاه و یک بار دیگر با مرکب سیاه روی مقوای سفید کار کرده َام. نخست اینکه شاید تصاویر، تصاویر موفق بودند، در دنیا بسیار گشتند، جایزه گرفتند و به نمایش درآمدند، اما این ها خود مرا راضی نمی َکرد به همین دلیل سعی کردم با روش دیگری هم آن ها را ارائه کنم تا ببینم که کیفیت واقعی که مرد نظر من است چیست؟ در اجرای دوم خیلی راضی َتر بودم زیرا تصویر موفق َتر می َشد، نه تنها از نظر تکنیک بلکه کم وزیاد شدن بسیاری از جزییات کوچک باعث می شد از ساختار تصویری نیز بهتر شوند.

وی درباره فضای سیاه وسفید این آثار نیز گفت: من در آغاز پروژه این مجموعه را کاملاً سیاه می دیدم هرچند ممکن است اگر اکنون دوباره بخواهم روی آن کار کنم رویکرد دیگری داشته باشم. البته متأسفانه به دلیل زمان َبر بودن تکنیک چاپ فکر شش سال قبل من امروز به نمایش درمی َآید هرچند هنوز هم به آن اعتقاد دارم و در حال کار روی آن هستم.

این هنرمند، درباره جایگاه مخاطب در مجموعه ای که موضوع آن به مرگ اختصاص دارد نیز گفت: بسیاری عادت دارند که خودشان را به آن راه بزنند، در یکی از کارهای این مجموعه چنین موقعیتی نشان داده شده است، کسی که با قاب عکسی در دست در حال عبور از گورستان است و حالتی که قاب عکس را در دست گرفته نشان از بزرگداشت یک متوفی دارد، در صورتی که آن آدم با کسی که در قاب عکس است یکی است و به علاوه سرِ او بیرون از قاب قرار دارد، کل اثر به این موضوع اشاره دارد که هرکسی می َتواند در آن جایگاه باشد. به هر حال آدم َها در مواجهه با تصویر هریک به نوعی برخورد می کنند، بعضی دوست دارند مردم را گول بزنند یا عده ای دوست ندارند موضوعی را مطرح کنند که مخاطب را به فکر وادار کند، من این طور انتخاب کرده َام و اتفاقاً در همان کارهای اولیه تصاویر به قصد آن قدر بازنمایانه بود که مخاطب وقتی جلوی آثار قرار می گیرد فکر کند که این سایه اوست که روی اثر افتاده است. البته چند اشاره هم به بعضی آثار تاریخ هنر مانند "ندیمه َها " کار ولاسکز و "زوج آرنولفینی " اثر وان آیک وجود دارد که ما در آن ها می َبینیم که با باز شدن دریچه کوچکی در بک َگراند کل مفهوم فضا عوض شده است، در یکی از کارهای بزرگ مجموعه من نیز قاب عکس روی دیوار دقیقاً مشابه همان صحنه َای بود که در تابلو می دیدیم یعنی تکرار منظره ای که همیشه اتفاق می َافتد و ما آن را به عنوان یک واقعیت قبول داریم و وقتی زمان آن می َرسد کاری از دست ما برنمی آید و تنها می َتوانیم شاهد آن باشیم.

 مهدی درویشی و ˝آخر بازی˝

درویشی همچنین درباره اینکه چرا روی موضوعی تاریخی به نام مرگ کار کرده است نیز گفت من به این موضوع اعتقاد دارم که تا همیشه همه مردمان درباره مرگ کار خواهند کرد، اما آن زمانی که این مجموعه را استارت زدم برای من جدی َترین مسئله بود و هنوز هم توجه من بیشتر و بیشتر به مرگ و فانی بودن آدم َها جلب می شود و به این فکر می َکنم که من به دنیا آمده ام و چه بخواهم چه نه از بین خواهم رفت و در نهایت چه خواهد شد؟

وی درباره مجموعه جدید خود نیز خبر داد: کار بعدی من یک پروژه تعاملی است که مخاطب در آن به شکل َگیری اثر هنری با تکنولوژی دعوت می شود. همچنان تأکید می کنم بیان از من یک قالب می خواهد و من به بیان تصویر تأکید می َکنم نه به قالب. امروز ما با یک فضای مجازی مواجه هستیم که آدم َهای که در آن با آن ها مواجه می شویم با آنچه در بیرون از خود ارائه می َکنند بسیار متفاوت هستند. این یکی از کانسپت هایی بود که من در این پروژه روی آن کار کردم.

مهدی درویشی فارغ التحصیل كارشناسى نقاشى از دانشكده پردیس هنرهاى زیباى دانشگاه تهران است. وی تكنیك هاى مقدماتى چاپ دستى را نزد مهرداد ختایى در دانشگاه یاد گرفت و پس از آن با پیگیرى خود و راهنمایى هنرمندان بین المللى توانایى تكنیكى خود را در این زمینه ارتقاء داد تا هنر ابزارى در خدمت بیان تفكرات و بینش خود نسبت به زندگى باشد.

او تاكنون موفق به حضور در بیش از پانزده جشنواره بین المللى چاپ دستى و بیش از چهل نمایشگاه گروهى در ایران، امریكا، ایتالیا، كانادا، چین، اسپانیا و...شده است. همچنین در سال ٢٠١٢، با اثرى با عنوان "هویت" موفق به دریافت جایزه مركز فرهنگى لازاریا از دومین دوسالانه گرافیك آرت رومانى شده است او امسال نیز جایزه بزرگ دوسالانه بین المللی چاپ دستى معاصر كانادا در شهر تروآ ریویر را نیز با اثری از مجموعه "آخر بازی" از آن خود کرد.

نمایشگاه "آخر بازی" تا 18 خردادماه در گالری آ به نشانی خیابان نجات اللهی، کوچه خسرو، پلاک 46 ادامه دارد.

منبع: هنرآنلاین