خلستان مشك بر دوش به دریا آمد همه گفتند كه موسی آمد نفس آخر ماهیها بود ناگهان بوی مسیحا آمد از سر و روی فرات، آهسته موج میریخت كه سقا آمد او قسم خورده كه سقا باشد آن زمانی كه ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1385/11/09
گذر از نخلستان

مشك بر دوش به دریا آمد | |
همه گفتند كه موسی آمد | |
نفس آخر ماهیها بود | |
ناگهان بوی مسیحا آمد | |
از سر و روی فرات، آهسته | |
موج میریخت كه سقا آمد | |
او قسم خورده كه سقا باشد | |
آن زمانی كه به دنیا آمد | |
دست بر زیر سر آب نبرد | |
علقمه بود كه بالا آمد | |
از كمین گذر نخلستان | |
با خبر بود كه تنها آمد | |
كاش آن تیر نمیآمد، حیف | |
از ید حادثه امّا آمد | |
انكسار از همه جا میبارید | |
از حرم شاه حرم تا آمد | |
داشت آمادهی هجرت میشد | |
كه در این فاصله زهرا آمد | |
از دل علقمه زیبا میرفت | |
مثل آن لحظه كه زیبا آمد | |
شعر از «ع.ل» |
