تبیان، دستیار زندگی
رید آب را از كف نهاد و آبروی دین خرید نازم این سرباز غیرتمند میدان حسین داشت شمشیری به كف، در دست دیگر مشك آب تا رساند جرعه‌ای بر حلق طفلان حسین ناگهان دستی جدا كرد آن دو دست نازنین شد گلی پرپر دگر بار از گلستان حسین شد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آب را از كف نهاد و آبروی دین خرید


آب را از كف نهاد و آبروی دین خرید

نازم این سرباز غیرتمند میدان حسین

داشت شمشیری به كف، در دست دیگر مشك آب

تا رساند جرعه‌ای بر حلق طفلان حسین

ناگهان دستی جدا كرد آن دو دست نازنین

شد گلی پرپر دگر بار از گلستان حسین

شد جدا دستش ز تن اما نشد هرگز جدا

آن برادر تا ابد از عهد و پیمان حسین

بنگر این مردانگی را تا كه تاریخ بشر

درس آزادی بیاموزد ز ایمان حسین

صحنه‌های كربلا هر یك كتاب زندگیست

هر كه آموزد نكاتی از دبستان حسین

اُف بر این چرخ ستمگر كز جفای حرمله

تیری آمد بر گلوی نور چشمان حسین

غرقه خون شد پیكر پاك علی اصغرش

غنچه باغ ولایت میوه جان حسین

چونكه شمشیر عدو بر فرق پاك حر نشست

خود نهاد آن نازنین سر را به دامان حسین

با نگاهی واپسین گفتا به آوای حزین

بارالها ثبت كن نامم به دیوان حسین

زنده جاوید باشد كشته راه خدا

آفرین بر آن كه شد كشته به میدان حسین

روز و شب دارد(شهیر) این نوحه را او در زبان

ای سر و جان فدای جمله یاران حسین

"مصطفی هادوی"(شهیر)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.