تبیان، دستیار زندگی
جذام یکی از بیماری های مسری است که گاهی از پدر و مادر به کودکان آنها و از بیماران به همسایگان آنان انتقال می یابد و با وضعیت نامطلوب مسکن و تغذیه نیز مرتبط است.« ابن سینا» مقدمه جذام (LEPROSY) در طول تاریخ بیش از هر بیماری ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جذام؛بیماری وحشت آور


جذام یکی از بیماری های مسری است که گاهی از پدر و مادر به کودکان آنها و از بیماران به همسایگان آنان انتقال می یابد و با وضعیت نامطلوب مسکن و تغذیه نیز مرتبط است.« ابن سینا»


مقدمه

جذام (LEPROSY) در طول تاریخ بیش از هر بیماری دیگری باعث وحشت و انزوای انسان ها گردیده است.این بیماری که قدمت زیادی دارد،نوعی بیماری التها‌بى مزمن است که به وسیله باکتری مایکو باکتریوم ‌لپرا (MYCOBACTERIUM LEPRAE) ایجاد می شود و طیف بالینی آن به پاسخ ایمنی فرد میزبان وابسته است. هر چند بیماری به عنوان یک بیماری مزمن باکتری پوست و اعصاب محیطی مطرح است، ولی در نوع لپروماتوز باعث گرفتاری راه‌های تنفسی فوقانی نیز می شود.

کارشناسان سازمان جهانی بهداشت بیمار جذامی را چنین تعریف کرده‌اند:

« یک بیمار جذامی عبارت است از شخصی که دچار ضایعه‌های هیپو پیگمانته (قرمز رنگ بدون حس)، درگیری اعصاب محیطی، از دست دادن حس و اسمیر پوستی مثبت از نظر باسیل‌های اسید‌فاست، به صورت منفرد یا مجموعه‌ای از این تغییرات باشد.»


عامل اتیولوژی (سبب شناختی)

عامل بیماری، یک باکتری به نام مایکوباکتریوم لپرا می باشد. رشد این باکتری بسیار کند است، به طوری که در بافت نرم کف پای موش در طی 13-11 روز تکثیر می‌یابد.


دوره کمون (نهفتگی)

در محدوده ی 9 ماه تا 20 سال است.


سیر طبیعی

راه ورود عامل جذام به بدن، به طور دقیق مشخص نیست و دوره ی کمون آن بسیار طولانی است. ابن سینا گفته است: "کسی که به تازگی مبتلا به جذام شده و اوایل بیماری را طی می‌کند، امید به معالجه‌اش بیشتر است. اما وقتی بیماری ریشه دوانید و وضعیت ثابتی پیداکرد، اگر هم معالجه شود بسیار مشکل است."

با درمان به موقع بیماری نتیجه بسیار مطلوب است. در بیمارانی که دچار ضایعات ناشی از بی‌حسی اندام‌ها هستند، در صورتی که اقدام‌های درمانی نتیجه ندهند، دچار تغییر شکل اندام و استئومیلیت می‌شوند و گاهی قطع عضو، لازم می‌شود. همچنین ایریدیوسیکلیت، ممکن است منجر به کاهش بینایی یا کوری شود و کاتاراکت نیز به طور شایعی در نوع لپروماتوز ایجاد می‌شود.

نکته ی دیگری که در رابطه با سیر طبیعی جذام مهم است این است که کسانی که از نزدیک با این بیماران تماس داشته‌اند، آزمون پوستی لپرومین با شیوع زیادی مثبت می‌شود و لنفوسیت‌های تغییرشکل یافته ی ویژه مایکوباکتریوم لپرا و پادتن‌های ویژه این باکتری حاکی ازآن است علیرغم شایع بودن عفونت، تنها تعداد کمی از افراد، دچار بیماری آشکار می‌شوند.


انتشار جغرافیایی در جهان

بیشترین شیوع جذام مربوط به آسیا، آفریقا و تا حدودی آمریکای مرکزی و جنوبی و اقیانوسیه می‌باشد.

سه کشور راس جذام بومی(شایع) عبارتند از : هند، برزیل و اندونزی. این کشور‌ها حدود 85 درصد موارد تشخیص داده شده ی جذام را دارا هستند.


انتشار بیماری در ایران

مشخص شده است که خط سیر مناطق جذام‌خیز کشور ایران، از خراسان شروع شده و پس از گذشتن از مازندران، گیلان، زنجان و آذربایجان به کردستان و کرمانشاه منتهی می‌گردد.


روند زمانی

جذام، روند زمانی خاصی ندارد و با توجه به طولانی بودن دوره نهفتگی، باعث همه‌گیری یا طغیان نمی‌شود و حتی با صنعتی شدن بعضی از کشور‌هایی که این بیماری در آن بومی است، از میزان بروز آن کاسته شده است.


تاثیر سن، جنس، شغل و موقعیت اجتماعی

بیماری در هر سنی ممکن است حادث گردد، اما بیشترین شیوع سنی آن در جوانان است. به طوری که در مناطق بومی، بروز سنی بیماری در سنین 35-20 سالگی به اوج می‌رسد.

در بعضی از نژاد‌ها بروز بیماری در مردان بیشتر از زنان است و نوع لپروماتوز بیماری در مردان، دو برابر زنان عارض می‌گردد. تاثیر فقر، در بروز آن به اثبات رسیده است.

از نظر شغلی، اکثریت جذامیان ایران را کشاورزان تشکیل می‌دهند، اما در بین بیماران جذامی، کارمند، مهندس، کارگر و... به چشم می‌خورد.

شایان ذکر است چون حساسیت نژادی نسبت به جذام را نمی‌توان از دیگر عوامل بیماری مجزا نمود، بنابراین اگر جذام در منطقه‌ای شایع‌تر است به علت دخالت عوامل زیست‌شناسی، اقتصادی واجتماعی است و ارتباطی به منشا نژادی و قومی ندارد.

لازم به ذکر است با توجه به شواهد ظاهری و آزمایشگاهی قابلیت انتقال بیماری در بیشتر بیماران در عرض 3 ماه پس از مصرف مداوم و منظم داپسون (DDS) یا کلوفازیمین و در عرض 3 روز پس از درمان با ریفامپین از بین می‌رود.


تاثیر عوامل مساعد کننده بیماری

از آنجا که با صنعتی شدن برخی از کشورهای بومی جذام، از میزان بروز آن کاسته شده است و هم‌ اکنون نیز بیشترین موارد آن در اقشار آسیب‌پذیر جامعه یافت می‌شود، باید فقر و بی‌خانمانی و تغذیه نامناسب را از عوامل مساعد کننده ی ابتلا به این بیماری به حساب آورد.

لازم به یادآوری است که حتی پژوهشگران قدیمی نیز به بعضی از این عوامل توجه داشته و مورد تاکید قرار داد‌ه‌اند، به طوری که در دایرةالمعارف قانون علاوه بر تماس خانوادگی و انتقال داخل رحمی بیماری، به تاثیر دما و وضعیت نامطلوب تغذیه نیز به عنوان عوامل زمینه‌ساز بروز جذام اشاره شده است.


مخزن بیماری

انسان تنها مخزن بیماری می‌باشد.همچنین میمون مانگابی (MANGABEY) که نوعی میمون دنیای جدید است به صورت طبیعی آلوده می‌شود.


راه ورود بیماری

راه های انتقال بیماری عبارتند از: دستگاه تنفس، دستگاه گوارش، پوست، از طریق رحم مادر به نوزاد، تماس با حیوان‌ها، حشرات و خاک محیط اطراف.

چون دوره کمون بیماری طولانی است، راه اصلی ورود عامل بیماری جذام به بدن مشخص نمی‌باشد، ولی محتمل‌ترین راه، دستگاه تنفسی می‌باشد.

جذام تر یا همان لپروماتوز، واگیردار می‌باشد. با توجه به اینکه این افراد در هر شبانه‌روز حدود صد میلیون باسیل جذام را از طریق ترشحات بینی خود به محیط خارج دفع می‌کنند، اما بیماری جذام به آسانی منتقل نمی‌شود و انتقال آن مستلزم تماس طولانی و چندین ساله با بیماران مبتلا به جذام می باشد. بر همین اساس انتقال آن به پرسنل بیمارستانی بسیار ناچیز می‌باشد.

با توجه به اینکه عامل جذام در بدن پشه خاکی و ساس‌هایی که از بیماران درمان نشده تغذیه کرده‌اند یافت شده است، احتمال اینکه بیماری از طریق نیش حشرات منتقل شود وجود دارد، ولی هنوز به اثبات نرسیده است.

لازم به ذکر است با توجه به شواهد ظاهری و آزمایشگاهی قابلیت انتقال بیماری در بیشتر بیماران در عرض 3 ماه پس از مصرف مداوم و منظم داپسون (DDS) یا کلوفازیمین و در عرض 3 روز پس از درمان با ریفامپین از بین می‌رود.

منبع:

اپیدمیولوژی و کنترل بیماری های شایع در ایران (دکتر فریدون عزیزی، دکتر حسین حاتمی، دکتر محسن جانقربانی)


* مطالب مرتبط در این سایت :

جذام ؛ درد بی درمان؟

بیماری فقر و محرومیت

بیماری جذام

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.