تبیان، دستیار زندگی
فرزند دار شدن یکی از شیرین ترین اتفاقات زندگی است. اما یکی دو دهه ای می شود که ذائقه خانواده ها نسبت به این اتفاق شیرین تغییراتی پیدا کرده است، تا حدی که در خوش بینانه ترین حالت ممکن حاضر نمی شوند بیشتر از یک فرزند داشته باشند. این تغییر نگرش، جامعه را با
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علل و پیامدهای تک فرزندی در گفت و گو تبیان با دکتر حسین ابراهیمی مقدم

از تک فرزندی تا تنهایی چند قدم

فرزند دار شدن یکی از شیرین ترین اتفاقات زندگی است. اما یکی دو دهه ای می شود که ذائقه خانواده ها نسبت به این اتفاق شیرین تغییراتی پیدا کرده است، تا حدی که در خوش بینانه ترین حالت ممکن حاضر نمی شوند بیشتر از یک فرزند داشته باشند. این تغییر نگرش، جامعه را با پدیده «تک فرزندی» و در نتیجه کاهش رشد جمعیت مواجه کرده است.

مصاحبه: راحله فلاح - بخش خانواده ایرانی تبیان
حسین ابراهیمی مقدم

با توجه به اینکه در روز جمعیت قرار داریم، با دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه درباره علت ها و پیامدهای تک فرزندی از منظر روانشناسی به گفتگو می نشینیم:

تا همین یکی دو نسل قبل، تعداد فرزندان در خانواده های ایرانی متعدد بود و داشتن فرزندانِ بیشتر نوعی فضیلت و ارزش محسوب می شد. به نظر شما چه مسائلی باعث شدند که به فاصله یکی دو نسل بعد از آنها نگرش نسبت به فرزندآوری دچار چنان تغییری شود که امروزه جامعه ما با پدیده تک فرزندی به عنوان یک مشکل مواجه بشود؟

باید بگویم که در این قضیه چندین عامل دخالت داشته است. یکی از این عوامل به برنامه ریزی های دو سه دهه قبل برمی گردد که به نظر می رسد به اندازه کافی دوراندیشانه نبوده اند. نسلی که به آن اشاره کردید همین نسل هستند، یعنی کسانی که بنا به تبلیغات آن زمان که داشتن فرزند کمتر برای زندگی بهتر را رواج می داد رفتار کردند و در نتیجه امروز همان خانواده ها به خانواده های تک فرزندی تبدیل شده اند. تبلیغاتی که در این زمینه به خصوص از رسانه های ملی که مورد اعتماد مردم هستند پخش می شوند همچنان بسیار موثرند کما اینکه در حال حاضر با توجه به اشاعه فرمایشات ژرف اندیشانه مقام معظم رهبری در زمینه ترویج فرزندآوری می بینیم که وضعیت جمعیتی ما در طی مدت کوتاه اخیر تا حدودی تغییرات مثبتی پیدا کرده است.
همینجا گریزی می زنم به عامل دیگری که می شود گفت به همین اندازه در کاهش جمعیت ما موثر بوده است منظورم مسئله کسانی است که موفق به ازدواج نشده اند. به نظر می رسد برای افزایش جمعیت لازم است در کنار بررسی اینکه چرا نگرش افراد متأهل جامعه نسبت به فرزند داشتن تغییر کرده این موضوع را هم مورد مطالعه قرار بدهیم که چه کارهایی می شود کرد تا افرادی که مجرد مانده اند ازدواج کنند و صاحب فرزند بشوند.

تک فرزندی مشکلاتی را هم برای والدین آنها به وجود می آورد چرا که این پدر و مادرها همیشه به صورت افراطی نگران این هستند که مبادا اتفاقی برای تنها فرزندشان بیفتد و در نتیجه مراقبت های زیادی از او به عمل می آورند

به عبارت دیگر، در تک فرزندی عامل دیگری که در این مسئله موثر بوده است موضوع تغییر معیارها به نفع افزایش کیفیت زندگی و همینطور رواج مصرف گرایی است. امروزه نسبت به گذشته معیارهای زندگی خانواده ها تغییر کرده و برای مثال مباحثی مثل مدرسه، متراژ خانه و نوع اتومبیل، درمان و مسائلی  از این قبیل مورد توجه کمال گرایانه ی بیشتری قرار گرفته اند. به طبع این مسائل باعث افزایش دل مشغولی های اقتصادی زن و شوهرها شده به طوری که بسیاری از آنها مجبورشده اند برای تأمین این هزینه ها به چند شغل و یا چندین شیفت کاری روی بیاورند. و عامل دیگری که می توانم به آن اشاره کنم تبدیل شدن خانواده ها از شکل هسته ای به خانواده های کوچک و منفرد است که باعث شده اند آن حمایت عاطفی و مادی سابق عمه و خاله و عمو و  مادربزرگ در تربیت فرزندان صورت نگیرد و در نتیجه تمایل خانواده ها به داشتن فرزندان متعدد کمتر بشود.

در کنار عوامل روانی اجتماعی زمینه ساز تک فرزندی که به آنها اشاره کردید، نگرش دیگری هم در میان خانواده ها رواج پیدا کرده مبنی بر این که تربیت یک فرزند راحت تر از تربیت چند فرزند است. نظر شما در این مورد چیست؟

لزوماً تربیت یک فرزند راحت تر از تربیت چند فرزند نیست. به دلیل اینکه وجود دو یا چند بچه در خانواده کمک می کند تا آنها رقابت های سالمی را با هم داشته باشند که این خود احتمال موفقیت در تربیت آنها را بیشتر می کند. به علاوه خیلی وقت ها تجربه ای که پدر و مادرها از تربیت بچه اول به دست می آورند در تربیت بچه های دوم و سوم به آنها کمک زیادی می کند. دلیل دیگر هم توجه انحصاری و زیادی است که به تک فرزندان می شود. اصطلاحی که درباره این بچه ها وجود دارد این است که این بچه ها لوس می شوند که البته واقعی هم است چون بچه های تک فرزند رقیبی نداشته اند و فکر می کنند که باید به همه انتظاراتشان برسند و همه اینها باعث می شوند که تربیت یک فرزند لزوماً آسان تر و موفقیت آمیز تر از تربیت چند فرزند نباشد.

در بعضی مطالعات روان شناسی از تک فرزندی به عنوان شمشیر دو لبه یاد می شود. نظر شما در این باره چیست؟

ببینید در تک فرزندی باید چند مسئله مهم را در نظر بگیریم. در گذشته بزرگ شدن همراه با خواهر و برادرها باعث می شد که یک نوع رقابت سالم و احساس حمایت روانی در بچه ها شکل بگیرد و این باعث تقویت روحیه اجتماعی آنها می شد. اما در وضعیت تک فرزندی امروز، رشد اجتماعی بچه ها تا حدود زیادی مختل شده و اتفاقی که افتاده این است که جمع گریزی جایگزین جمع گرایی شده که این مسئله روی سلامت روان، روابط آینده کاری و خانوادگی آنها تأثیری منفی خواهد گذاشت. به علاوه اکثر بچه هایی که تک فرزند هستند به دنبال این هستند که از پدر و مادرشان ماهی بگیرند در حالی که بچه های خانواده هایی که بیشتر از یکی هستند اغلب به دنبال این هستند که از آنها ماهیگیری یاد بگیرند.

این بچه در آینده با فردی مثل خودش ازدواج کند و چون هیچ کدام از آنها مدیریت کردن و مدارا کردن را یاد نگرفته اند طبیعتاً زندگی مستحکمی نخواهد داشت

تک فرزندی مشکلاتی را هم برای والدین آنها به وجود می آورد چرا که این پدر و مادرها همیشه به صورت افراطی نگران این هستند که مبادا اتفاقی برای تنها فرزندشان بیفتد و در نتیجه مراقبت های زیادی از او به عمل می آورند. این توجهات زیاد به غیر از اینکه سلامت روان پدر و مادرها را تحت تأثیر قرار می دهد این تصور را هم برای فرزند به وجود می آورد که محور کائنات است و این می تواند مضرات زیادی داشته باشد. تصور کنید که این بچه در آینده با فردی مثل خودش ازدواج کند و چون هیچ کدام از آنها مدیریت کردن و مدارا کردن را یاد نگرفته اند طبیعتاً زندگی مستحکمی نخواهد داشت.

توصیه پایانی تان به خانواده ها چیست؟

به طور کلی توصیه ما این است که اگر افراد از لحاظ مسائل اقتصادی و معیشتی به حداقل های ضروری مانند شغل و مسکن دست پیدا کرده اند، از تک فرزندی اجتناب کنند. به علاوه این را هم در نظر داشته باشید که فرزند داشتن «چنان» را «آنچنان» خواهد کرد. به این معنی که اگر زن و شوهری مشکلات عدیده ای با هم داشته باشند، داشتن فرزند وضعیت شان را بدتر خواهد کرد.  اما اگر روابط زن و شوهر از استحکام کافی و لازم برخوردار باشد، داشتن فرزند رابطه آنها را محکم تر و عاشقانه تر خواهد کرد و خود این احساس مادر بودن و پدر بودن هم به سلامت روان آنها و همینطور به روابط اجتماعی شان کمک زیادی می کند. و آخر کلام هم اینکه داشتن حداقل دو فرزند را توصیه می کنم. این مسئله در آینده ی خود این بچه ها هم تأثیر زیادی دارد.
بچه هایی که تک فرزند هستند هم خودشان در آینده تنها خواهند ماند و هم فرزندانشان، و این محرومیت از حمایت عاطفی خواهر و برادر و خاله و عمه و دایی و عمو سلامت روانی آنها را در آینده تحت تأثیر قرار خواهد داد و باعث خواهد شد که آنها به آدم های غریبه ای که در اطرافشان هستند تکیه کنند که این خود مخاطراتی را به همراه خواهد داشت.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.