عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به ظهور شایعات فراوان در فضای مجازی کشورمان، افزود: وقتی جامعه ای نتواند تفاوت خبر مستند و شایعه را درک کند، تبدیل به یک جامعه شایعه پراکن می شود.

علل و عوامل شایعه پراکنی در فضای مجازی
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به ظهور شایعات فراوان در فضای مجازی کشورمان، افزود: وقتی جامعه ای نتواند تفاوت خبر مستند و شایعه را درک کند، تبدیل به یک جامعه شایعه پراکن می شود.
فرآوی: محسن بابایی-بخش ارتباطات تبیان
مهدی منتظرقائم در همایش «سواد رسانه ای» با بیان اینکه سواد نقطه اتصال فرد به جهان هستی است، افزود: انسان از ابتدای هستی برای تحقق خویشتنِ خویش، نقش های ارتباطی را انجام داده است. اگر در گذشته سواد نوشتاری مبنای سواد فرد بود، امروز که به دوران سلطه فضای مجازی رسیده ایم، این فضا محل بحث و تبادل نظر است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد: باید تعلیم و تربیت نوینی در جامعه ایجاد شود تا سواد رسانه ای را در جامعه گسترش دهیم اما تا آن روز توسل به فیلترینگ می تواند پذیرفته باشد؛ با این توضیح که فیلترینگ نباید توسط افرادی به نام ملت ایجاد شود.
وی اضافه کرد: برای رسیدن به سواد رسانه ای باید مالکان رسانه های مختلف را بشناسیم و پیام های متعارض که به طور دائم از آن سوی مرزها وارد کشور می شود، مورد مطالعه قرار دهیم.
منتظرقائم با اشاره به شکل گیری اشکال جدیدی از رسانه در دنیای نوین، تاکید کرد: سواد رسانه ای در هر دوره مختصات خود را دارد اما با آمدن اشکال جدید رسانه، سوادهای رسانه ای قبلی منقضی نمی شود.
شایعات همیشه به طور عمد توزیع نمی شوند بلکه در بسیاری از موارد به دلیل عدم دقت در نقل قول یا عدم توجه به جدی یا طنز بودن نوشته و یا در انتقال مطالب از رسانه ای به رسانه دیگر دچار تحریف و تغییر می شوند.
استاد ارتباطات دانشگاه تهران، فیسبوک را یکی از نمودهای پایین بودن سواد رسانه ای در جامعه دانست و گفت: امروزه افراد خصوصی ترین مسائل خود را در فیسبوک به اشتراک می گذارند گویی کسی آن مطالب را نمی بیند که یکی از دلایل پایین بودن سواد رسانه ای، تربیت نادرست در جامعه است.
وی خاطرنشان کرد: جامعه ما از لحاظ سواد رسانه ای دچار کمبود است. همچنین از نظر سواد موسیقایی درست تربیت نشده ایم چون در نظام آموزشی ما موسیقی جایگاه مناسبی ندارد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به ظهور و بروز شایعات فراوان در فضای مجازی کشورمان، افزود: وقتی جامعه ای نتواند تفاوت خبر مستند و شایعه را درک کند، تبدیل به یک جامعه شایعه پراکن می شود و آسیب هایی که امروزه در فضای مجازی می بینیم، ناشی از همین مطلب است.
منتظرقائم با تمایز میان فرهنگ غرب و فرهنگ کشورمان در زمینه روایت و قصه، تاکید کرد: فرهنگ غرب مبتنی بر قصه رشد می کند و مفهوم روایت در میان آنها نهادینه شده است اما ما در فرهنگمان قصه نداریم، بلکه نقل داریم یعنی گفتار یکسویه والدین با کودکان یا همان چیزی که در سیستم آموزشی ما می گذرد.
وی اضافه کرد: تا زمانی که سواد روایتی نداشته باشیم، فرهنگ سیاسی و حتی الهیات و دین داری ما اصلاح نخواهد شد زیرا تفاوت خیر و شر مبتنی بر تجسم رفتار نیست. هر زمان در تاریخ یک تحول انقلابی رخ داده است، مبتنی بر ظهور یک ابزار ارتباطی جدید بوده است اما مدتی بعد ضرورت مفاهیم زیربنایی برای ادامه فرآیند انقلاب احساس شده است. شایعه در فضای مجازی را بیشتر بشناسید شایعه، بحران امروز نیست. انتشار پیام غیرواقعی همیشه ممکن بوده است. در گذشته این اتفاق به طور غیررسمی و معمولا دهان به دهان منتقل می شد، اما با گسترش رسانه های جمعی و در عصر ما رسانه های اجتماعی این موضوع سرعت بیشتری یافته و ابعاد تازه تری به خود گرفته است.
البته با تمام تحولات رسانه ای، شیوه های قدیمی تر هنوز فعال هستند و شاید راننده های تاکسی از مهمترین منابع شایعات باشند.
شایعه در وضعیت های«ناهنجار» جامعه بیشتر به وقوع می پیوندد و به ویژه در زمان های بحرانی(مثل زمان جنگ)، حالتی به مراتب حاد تر به خود می گیرد.
یکی از عواملی که به گسترش شایعه کمک بسیار می کند، عدم دسترسی به منابع موثق در کسب خبر است، آن هم در مواقعی که افراد بیش از گذشته احساس نیاز به خبر می کنند.
اندیشمندان ارتباطات می گویند که شایعه محصول دو عامل است: علاقه مردم به موضوع و میزان ابهام آن.
عوامل ایجاد شایعات:
شایعات همیشه به طور عمد توزیع نمی شوند بلکه در بسیاری از موارد به دلیل عدم دقت در نقل قول یا عدم توجه به جدی یا طنز بودن نوشته و یا در انتقال مطالب از رسانه ای به رسانه دیگر دچار تحریف و تغییر می شوند.
در فضای مجازی به دلیل گسترش ابزارهای اطلاع رسانی، موج گسترش شایعات نیز بیشتر و سریع تر به حرکت میفتد. به خصوص با ایجاد شبکه های اجتماعی این روند سرعت بیشتری یافته است. ضمن آن که به دلیل تغییر در منابع رسانه ها (از خبرنگاران به شهروندان) راه ورود خطا به رسانه ها افزوده شده است.
به عنوان مثال در بسیاری از رسانه ها، صفحات و اکانت های شبکه های اجتماعی که در بسیاری از آنها جعل هویت ها پررنگ است منبع خبررسانی محسوب می شوند. درحالی که بسیاری از آنها در نقل وقایع، نه به حقیقت وفادار می مانند و نه به دقت عمل می کنند.
شاهدان عینی و روایتهای جعلی
امروزه افراد خصوصی ترین مسائل خود را در فیسبوک به اشتراک می گذارند گویی کسی آن مطالب را نمی بیند که یکی از دلایل پایین بودن سواد رسانه ای، تربیت نادرست در جامعه است.
با گسترش رسانه های اجتماعی، یکی از عواملی که اخبار را مستند جلوه می دهد ادعای حضور در حاشیه یک واقعه مهم است. مثلا یک تصادف، یا درگیری یا انتخابات یا... حال اگر کسی ادعا کند من خودم به طور مستقیم در یک حادثه یا واقعه حضور داشته ام، شاید بتواند حرف غیرواقعی اش را به کرسی بنشاند. کمتر ابزاری می تواند اینگونه ادعاها را رد کند. چون:«او خودش در صحنه بوده و دیده!» از همین ابزار برای انتشار بزرگترین دروغ ها در فضای مجازی و بالاخص شبکه های اجتماعی استفاده شده است. مثل همان حمله تانک ها به مردم در جریان وقایع سال 88.
عدم وجود دروازه بان
در رسانه های سنتی، حضور سردبیر یا مسئولیت پذیری مدیران، یا وجود یک راهنمای رفتار حرفه ای باعث می شود که یک نظارت درونی بر خبرها و خروجی های رسانه قرار گیرد تا از انتشار شایعات جلوگیری کند. اما در زمانی که هر وبلاگ یا هر اکانت و صفحه در شبکه های اجتماعی بدون نظارت دیگری منتشر می شود و مستقیماً به مخاطب می رسد، چه انتظاری می توان داشت؟
پوشیده بودن هویت گویندگان
معلوم بودن نام نویسنده، یک عامل بازدارنده در برابر بی دقتی یا دروغ است. عموم افراد از گفتن مطالبی که از صحت آن اطمینان ندارند یا توان مسئولیت پذیری درباره آن را ندارند، پرهیز می کنند. اما در فضای مجازی هرکس می تواند با داشتن هویت غیرواقعی و بدون پذیرش مسئولیت خبر، آن را منتشر کند.
ضمن اینکه باید این موضوع را نیز در نظر داشت که افرادی هم هستند که به دلیل اعتقادات یا منافع سیاسی یا اقتصادی یا... در فضای مجازی فعالیت می کنند و از دروغگویی ابایی ندارند یا عمداً شایعه سازی می کنند تا منافع خود را پیگیری کنند.
تکثر گویندگان و تولیدکنندگان محتوا
به تعداد کاربران اینترنت و شبکه ها و صاحبان وبلاگ ها، تولیدکننده خبر و مطلب وجود دارد. در میان این همه محتوا در بیان یک واقعیت، وجود روایت های غیرواقعی اجتناب ناپذیر است. گاهی به تعداد بینندگان یک اتفاق، روایت های متفاوتی از آن واقعه منتشر می شود که منطبق با حقیقت نیست. کمی سوء نیت یا تمایل به شوخی یا اشتباه هم اگر چاشنی این روایت ها شود یا به اصطلاح یک کلاغ را چهل کلاغ جلوه دهند، باید منتظر فاجعه ای نشست.
گاهی تکرار یک مطلب، آن را به عنوان یک حقیقت جا می اندازد و کم کم آن را به سند تبدیل می کند. کافی است نگاهی متخصصانه به برخی صفحات ویکی پدیا بیندازید تا بدانید چگونه برخی مطالب به دلیل تکرار به سند تبدیل شده اند. در بسیاری موارد، سایت ها و رسانه های زنجیره ای همگی به نقل از یکدیگر اقدام به انتشار مطلب می کنند. این تعدد نقل قول، برای بسیاری از مخاطبان اطمینان آور است.
سرعت بالای انتشار خبر
رسانه های مجازی و کاربران شبکه ها بسیار تمایل دارند با بالا بردن سرعت انتشار خبر در رقابت با دیگران پیروز شوند. این موضوع نیز امکان بررسی دقیق صحت را غیرممکن می کند. گاهی چند ثانیه انتشار زودتر یک خبر باعث برد یک رسانه می شود و او را منبع یک خبر می کند و بسیاری از رسانه ها نمی خواهند این مزیت را از دست بدهند. و گاهی همین نگاه فاجعه می آفریند!
مبارزه کاربران با شایعات
انتشار اخبار غیرواقعی آنقدر زیاد است که انتشار اشتباهات و گاف های رسانه ها تبدیل به یکی از سرگرمی های کاربران شده است.
این در برخی موارد به یک کار جدی تبدیل شده است. مثلا چند وقتی است که چند صفحه در شبکه های اجتماعی ایجاد شده که هدف خود را مبارزه با شایعات و دروغ های فضای مجازی عنوان کرده اند.
«ستاد مبارزه با چرندیات فیس بوک» نمونه هایی از این شایعات را جمع آوری کرده است. شایعاتی از جمله اینکه«فارسی لهجه 23 عربی است» یا«ترکی زبان سوم جهان است» یا«صفحه اول پاسپورت های کشورها چه چزی نوشته؟» و ده ها شایعه دیگر.
همچنین سایتی با عنوان«تکذیب» با هدف جمع آوری اخبار تکذیب شده فعالیت می کند. این خبرها فقط مربوط به رسانه های دست چندم نیست، بلکه بسیاری از رسانه های اصلی نیز از این نمونه گاف ها می دهند که موجب تمسخر آنها می شود. سایت «گمانه» نیز چنین رویکردی را در پیش گرفته است.
منبع:گرداب، شفاف