تبیان، دستیار زندگی
کلایو بل و نظریه فرم معنادار، از جمله تأثیرگذار ترین آراء شروع قرن بیستم هستند که در نهایت راهگشای ظهور هنر تجریدی و اکسپرسیونیسم شدند. اما این نظریه از آن چنان جامعیتی برخوردار نبود که بتواند پاسخگوی تمامی انواع هنر باشد و پس از زمانی کوتاه، مورد نقدهایی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقد نظریه کلایو بل

کلایو بل و نظریه فرم معنادار، از جمله تأثیرگذار ترین آراء شروع قرن بیستم هستند که در نهایت راهگشای ظهور هنر تجریدی و اکسپرسیونیسم شدند. اما این نظریه از آن چنان جامعیتی برخوردار نبود که بتواند پاسخگوی تمامی انواع هنر باشد و پس از زمانی کوتاه، مورد نقدهایی جدی قرار گرفت. در این مقاله تلاش می شود به برخی از این نقدها پرداخته شود.

سمیه رمضان ماهی/ بخش هنری تبیان
نظریه کلایو بل

کلایو بل با مطرح کردن چیزی به نام فرم معنادار، چشم اندازی جدید را در پیش روی هنر مدرن گشود. در مقاله گذشته به بسط آراء وی پرداخته شد. با این حال باید گفت هرچند آراء کلایو بل در زمانه خود تأثیری چشمگیر گذاشت، اما مورد نقدهایی جدی نیز واقع شد که مهمترین آن بدین شرح است:
اول آنکه اگر دو اثر عین به عین هم باشند و به دلیل کمبودهای تاریخی نتوان گفت کدام یک از روی دیگری کپی شده، تکلیف چیست؟
با توجه به توضیحاتی که در مقاله گذشته داده شد، بل تنها اثر اصیل را دارای فرم معنادار می داند و اثر کپی را به دلیل آنکه نمی تواند از حالات ذهنی خاص هنرمند تقلید کند، فاقد داشتن فرم معنادار و در نتیجه بی ارزش می داند. اما همین امر محدودتی جدی را در آثار هنری ایجاد می کند و آن اینکه برای آنکه اثری هنر محسوب شود، حتما باید هنرمند آن شناخته شده باشد و در ثانی ثابت گردد که در زمان خلق اثر، دارای احساسات اصیل نیز بوده است! آثار بسیاری از تمدن های گذشته برای ما باقی مانده که با توجه به این محدودیت ها، نمی توان برای آن ها ارزش هنر قائل بود و همین موضوع به عنوان نقطه ضعف این نظریه محسوب می شود.
مشکل دوم درباره خود واژه "فرم معنادار" است؛ به رقم تلاش های زیاد، بل نتوانسته تعریفی صریح و واضح از فرم معنادار ارائه دهد. از لابه لای کتاب بل می توان نتیجه گرفت فرم، از ارتباط و الگویی میان خطوط، سطوح و رنگها حاصل می شود، اما "معنادار" چیست؟ بل می گوید فرم معنادار آن چیزی است که حس زیبایی شناسی را بر می انگیزد. اما اگر از وی بپرسیم حس زیبایی شناسی چیست؟ می گوید آن قسم از احساس است که تنها به واسطه شیء هنری و وجود فرم معنادارِ آن، در مخاطب شکل می گیرد. به عبارت دیگر، نظریه بل دور باطلی میان فرم معنادار و حس زیبایی شناسی است! چرا که ادراک هر یک به واسطه دیگری ممکن است.
بل، حس زیبایی شناسی را احساسی پرشور می داند که تنها توسط افرادی خاص قابل فهم است. جدای از آن که خیلی از حس ها، پر شور هستند نقد جدی دیگری که بر این بخش از آراء بل وارد می شود، نخبه گرا بودن این نظریه است. ادراک فرم معنادار چیزی نیست که قابل انتقال، قابل اثبات و یا بحث پذیر باشد. به عبارت دیگر یا شما دارای این قابلیت هستید که فرم معنادار را در اثر هنری شهود کنید یا نیستید! در وادی هنر، که ادراک اثر هنری با مقولاتی چون آموزش، تجربه و بینش ارتباطی تنگاتنگ دارد، چنین دیدگاه نخبه گرایانه ای دور از نگاه حرفه ای به مقوله هنر است.
و آخرین اشکال، آن که بل در نظریات خود به دنبال تعریفی کلی و یکّه از هنر است که این هدف با توجه به وجود و تنوع شاخه های گوناگون هنری ، گستره فرهنگ ها، تاریخ، مذاهب، سنت ها و ارزش های بومی امری محال می نماید.
اما نظریه بل دو جنبه مثبت نیز دارد:
اول آن که چیزی به نام "بازنمایی" را که تا پیش از این جزء لاینفک اثر هنری می نمود از پیکره هنر جدا نموده و این امر سبب آزادسازی ذهن هنرمند از جهان واقع و سیر در عالم ذهنی شد و زمینه را برای ظهور هنر اکسپرسیونیسم و آبستره  فراهم آورد.
دوم آن که اثر هنری را از بستری که در آن ساخته شده رها کرد؛ به عقیده بل اثر هنری نه به لحاظ تاریخی و نه به دلیل هنرمندِ خود، اثر هنری محسوب می شوند، بلکه چیزی در درون آثار هنری هست که آن را از هر نوع وابستگی به بسترِ شکل گرفته در آن (چه تاریخی و چه روحیات و افکار هنرمند) بی نیاز می کند و آن داشتن فرم معنادار است. این نگاه باعث شد حساسیت هایی که پیش از آن در روانشناسی هنرمند برای ادراک اثر صورت می گرفت، کنار گذاشته شود و خود اثر هنری، با نگاهی مستقل مورد واکاوی قرار گیرد.