تبیان، دستیار زندگی
کسی که این نگرش را در خود تقویت نموده باشد در روزی که روز بازخواست است؛ می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ایمان به غیب، یعنی ایمان به امام زمان(عج)

کسی که این نگرش را در خود تقویت نموده باشد در روزی که روز بازخواست است؛ می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد...

سید حسین سیدی/کارشناس حوزه - بخش مهدویت تبیان
آیه قران

یکی از تفاوتهای اصلی نگرش توحیدی با نگرش غیر توحیدی، مربوط به مساله غیب است. بی تردید اعتقاد به عالم غیب و متافیزیک، خیلی از نگرشهای انسان را تغییر می دهد. غیب در درجه ی اول مختص خدا بوده و در درجه ی بعد به پیامبر و ائمه (صلوات الله اجمعین) می رسد، چنانکه در احادیث اسلامی از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان غیب نام برده شده است. بنابراین ما همه باید این نگرش توحیدی و راهبردی خود را تقویت نموده و در رسیدن به جامعه ای متقی کوشا باشیم.
ایمان به غیب، عامل معنویت

در آیات قرآن کریم، مساله ایمان به غیب مورد تاکید قرار گرفته و از صفات متقیان دانسته شده است. «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممِّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ؛ [بقره/3] آنها كه (متقین) به غیب ایمان دارند (به امور پنهان از حواس مانند خدا، وحى، فرشتگان و معاد) و نماز را برپا مى كنند (خضوع در برابر حق دارند) و از آنچه به آنها روزى داده ایم انفاق مى نمایند» [1]

قرآن کریم در مرحله ی اول غیب را مختص خدا می داند. «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً؛ [جن/26] داناى غیب اوست و هیچ كس را بر اسرار غیبش آگاه نمى سازد»، اما در آیه بعد از آن استثنایی آورده و می فرماید: «إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ مِن رَّسُول؛ [جن/27] جز كسى از رسولان الهی  كه (خدا از او) خشنود باشد».
از آنجا که امامان معصوم (علیهم السلام) جانشینان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند؛ بواسطه پیامبر اسلام از علم غیب باخبرند

در این آیه شریفه، باور به غیب و انجام اعمال دینی (نماز که ارتباط با خداست و انفاق مال که ارتباط با خلق است) مورد توجه قرار گرفته است، همان نکته ای که در مقدمه به عنوان نگرش از آن نام برده شد، نگرشی که در زوایای زندگی انسان هویداست و انسان را به سمت و سوی سعادت رهنمون میشود. بنابراین کسی که این نگرش را در خود تقویت نموده باشد در روزی که روز بازخواست است؛ می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. «ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ [جمعه/8] سپس به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانده مى شوید، پس شما را از عملکردتان در دنیا آگاه خواهد نمود».

باخبر شدن امام (علیه السلام) از علم غیب، بواسطه پیامبر

قرآن کریم در مرحله ی اول غیب را مختص خدا می داند. «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً؛[جن/26] داناى غیب اوست و هیچ كس را بر اسرار غیبش آگاه نمى سازد»، اما در آیه بعد از آن استثنایی آورده و می فرماید: «إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ مِن رَّسُول؛ [جن/27] جز كسى از رسولان الهی  كه (خدا از او) خشنود باشد».
از آنجا که امامان معصوم (علیهم السلام) جانشینان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند؛ بواسطه پیامبر اسلام از علم غیب باخبرند.
در تفسیر نمونه به این نکته اشاره شده است:  وقتى على (علیه السلام) از حوادث آینده خبر مى داد، یكى از یارانش عرض كرد: اى امیر مؤمنان آیا داراى علم غیب هستى؟ حضرت خندید و فرمود: «لیس هو بعلم غیب، و انما هو تعلم من ذى علم؛این علم غیب نیست، این علمى است كه از صاحب علمى (پیامبر) آموخته ام» [2]

توجه به عالم غیب، توجه به امام زمان(علیه السلام)

امام صادق (علیه السلام) در حدیثی وجود پر خیر و برکت صاحب الامر (علیه السلام) را غیب می داند. وقتی از آن حضرت راجع به آیات مبارکه دو و سه بقره سوال شد، حضرت فرمود: منظور از متقین در آیه "هُدىً لِلْمُتَّقِینَ" شیعیان علی (علیه السلام) است و منظور از غیب در آیه بعدش "یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ" اشاره به حجت غائب حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. سپس امام صادق (علیه السلام) با تمسک به آیه 20 یونس فرمود: «وَ شَاهِدُ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى: "یَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ؛ و شاهد آن، این کلام از خداوند است که می فرماید: "و مى گویند: چرا جانب از پروردگارش معجزه اى (كه به ناچار مردم را به ایمان وا دارد) نازل نگردیده؟ بگو: جز این نیست كه (امور پشت پرده) غیب در اختیار خداوند است، پس منتظر باشید كه من نیز حتما با شما از منتظرانم» [3]

هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال»

در این آیه ای که امام به آن تمسک نموده، واژه منتظرین آمده است، انتظاری که از بهترین اعمال شمرده شده است. چنانکه پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ،[4] بهترین اعمال امت من انتظارفرج است» در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) دراین باره می خوانیم: «ما أحسن الصبر و انتظار الفرج؛ چقدر زیباست صبر و انتظار فرج» سپس آن حضرت به آیه "فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ" تمسک جست. [5]
واضح است که انتظار همراه با معرفت مد نظر است. آن انتظاری که در آیه سوم بقره از آن به عنوان غیب نام برده شده و معتقدان به این غیب، باید آراسته به نماز و انفاق به دیگران و ... خلاصه متقی باشند.

غیب (امام زمان علیه السلام) از ما چه می خواهد؟

چنانکه در آیه سوم بقره خواندیم کسانی که به غیب ایمان دارند باید نماز بجا آورده و نسبت به انفاق اموال دریغ نورزند. اتفاقا در همین دو مورد یعنی توجه به نماز و انفاق اموال (زکات و خمس و ...) به مستحقان، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) احادیثی فرموده اند که باید برای همه ی ما راهبرد باشد.
آن امام غائب از نظر، راجع  به نماز می فرماید: «مَا أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّیْطَانِ بِشَیْ ءٍ مِثْلِ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیْطن؛ [6] هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال».
بی گمان آن نمازی شیطان را مایوس می کند که در جهت قرب خدا و حاکمیت ارزشهای الهی در نفس انسان باشد.

کسی که در بجا آوردن حقوق برادران تو حریم الهی را پاس داشت و آن حقوق مالی که به گردن دارد به مستحقش برساند؛ از فتنه ای که انسان را به راه باطل کشانده و از محنت های تاریکی که بر آن سایه افکنده ایمن خواهد بود، اما آنکس که از دادن نعمت هایی که خدا به او عطا فرموده بخل بورزد و به مستحقش نرساند، در دنیا و آخرت زیانکار خواهد بود»

در مورد رعایت حقوق مالی مستحقان نیز از امام مهدی (علیه السلام) روایت شده است: «أَنَّهُ مَنِ اتَّقَى رَبَّهُ مِنْ إِخْوَانِكَ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجَ مِمَّا عَلَیْهِ إِلَى مُسْتَحِقِّیهِ كَانَ آمِناً مِنَ الْفِتْنَةِ الْمُبْطِلَةِ وَ مِحَنِهَا الْمُظْلِمَةِ الْمُضِلَّةِ وَ مَنْ بَخِلَ مِنْهُمْ بِمَا أَعَارَهُ اللَّهُ مِنْ نِعْمَتِهِ عَلَى مَنْ أَمَرَهُ بِصِلَتِهِ فَإِنَّهُ یَكُونُ خَاسِراً؛ [7] کسی که در بجا آوردن حقوق برادران تو حریم الهی را پاس داشت و آن حقوق مالی که به گردن دارد به مستحقش برساند؛ از فتنه ای که انسان را به راه باطل کشانده و از محنت های تاریکی که بر آن سایه افکنده ایمن خواهد بود، اما آنکس که از دادن نعمت هایی که خدا به او عطا فرموده بخل بورزد و به مستحقش نرساند، در دنیا و آخرت زیانکار خواهد بود».
از این رو ما باید نسبت به انجام وظایف دینی کوشا بوده (ارتباط با خدا) و نیز نسبت به سرنوشت فقیران جامعه (ارتباط با جامعه) احساس تکلیف نماییم.

امام زمان (علیه السلام) نعمت باطن (نعمت غیب)

در کتاب شریف بحارالأنوار آمده است: امام موسی کاظم علیه السلام در قول خدای تبارک و تعالی (آیه 20 لقمان): «وَ أَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً؛ نعمت ظاهر و باطن را بر شما ارزانی داشت»؛ فرمود: نعمت ظاهر امام ظاهر است و نعمت باطن امام غائب است. [8]
ناگفته نماند آن امام غائب برای همه اهل زمین مفید است، چنانکه خودشان فرمودند: «إِنِّی لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاء؛ [9] من امان اهل زمینم همچنانکه ستارگان امان اهل آسمان هستند» لیکن آن استفاده ی حقیقی برای مومنان و متقیان است، آنها که در راستای عمل به غیب و فرامین آن حجت خدا، مسیر زندگی را می پیمایند.

سخن آخر

امام صادق (علیه السلام) با تمسک به آیه سوم بقره غیب را بر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تطبیق نمود و ایمان به غیب را از نشانه های متقیان (شیعیان مولا علی علیه السلام) می داند.
طبق روایات اسلامی انتظار آن حجت غایب خدا، از بهترین اعمال دانسته شده است. ناگفته نماند که این انتظار همراه با اطاعت و بندگیست که نتیجه مطلوب را در بر دارد. خداوند، ما را در قدر دانستن این نعمت باطنی یاری فرماید.

پی نوشت ها:
[1] ترجمه مشکینی، ص2
[2] تفسیر نمونه، ج 25 ، ص  147  
[3] بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج 51 ؛ ص52
[4] الإمامة و التبصرة من الحیرة ، ابن بابویه،  المقدمة ص 21
[5] تفسیر العیاشی ، ج 2، ص 20
[6] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 53 ، ص182
[7] لإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج 2 ،ص 499
 [8] بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج 51 ؛ ص64
[9] كمال الدین و تمام النعمة، ابن بابویه،  ج 2، ص 485


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.