احساس خشم می کنم
راه های جدید تمجید و انتقاد(5)

قسمت اول (زیر سیگاری در حال پرواز)
قسمت دوم (من میگم : تو خیلی ماهی !!)
قسمت سوم (باز غلط از آب درآمد)
قسمت چهارم (خانه بدون جنگ ، محال است)
سه مرحله برای تثبیت اثر خشم
برای اینکه در اوقات صلح و آرامش، خودمان را برای اوقات فشار و سختی آماده سازیم، بایستی از حقایق زیر آگاه باشیم:
1- باید این واقعیت را بپذیریم که کودکان گاهی باعث خشمگین شدن ما خواهند شد.
2- ما حق داریم که از خشم استفاده کنیم، بدون اینکه احساس گناه و یا شرمساری کنیم.
ما بایستی برای استفاده صحیح از خشم، اصول فوق را بکار ببریم. نخستین مرحله در مسلّط شدن احساسات آشفته این است که آنها را با صدای بلند و به اسم بر زبان آوریم. این کار ما به عامل خشم هشدار میدهد که رفتارش را اصلاح کرده و احتیاط کند:
«احساس آزردگی میکنم.»
«احساس غضب میکنم.»
اگر این اظهار نظرها و چهره در هم کشیدن ها به ما آرامش مورد نظرمان را باز نگرداندو عامل خشم، رفتار خود را اصلاح نکرد، این بار خشم خود را با شدّت فزایندهای بیان میکنیم:
«احساس خشم میکنم.»
«احساس خشم زیادی میکنم و دارم از کوره در میروم»
«احساس خشم بسیار زیادی میکنم و دیگر طاقتم تمام شده.»
«دارم از خشم منفجر میشوم، دارم منفجر میشوم.»
گاهی اوقات همین که درباره احساساتمان فقط اظهار نظر بکنیم و توضیحی ندهیم، کودک را از بدرفتاری باز میداریم. در مواقعی دیگر شاید لازم شود که از مرحله سوم هم استفاده بعمل آوریم. در این مرحله، ما دلیل خشم خود را بیان میکنیم، تا واکنشهای درونیمان را خاطر نشان سازیم و اعمالی را که خواستار انجامشان هستیم، معین کنیم:
«وقتی میبینم کفشها، جورابها، پیراهنها، کت و شلوار و کاپشنت همه جای خانه پخش و پلا هستند، عصبانی میشوم. آن وقت دلم میخواهد پنجره را باز کنم و همه این آت و آشغالها را بریزم وسط خیابان.»
«وقتی میبینم تو برادرت را میزنی، عصبانی میشوم. در درونم آنقدر حرص میخورم که احساس میکنم دارم منفجر میشوم.» «وقتی میبینم شام که تمام شد همگی میروید سراغ تلویزیون و شستن این بشقابها و قابلمههای کثیف را میگذارید به عهده ی من، احساس میکنم که میخواهم جنایتی مرتکب شوم! آن وقت دلم میخواهد این ظرفها را یکی یکی بردارم و پرت کنم سمت تلویزیون و آن را بشکنم.»

«وقتی صدایتان میکنم که بیائید شامتان را بخورید و شما نمیآیید، حسابی عصبانی میشوم. با خودم میگویم: من غذای خوبی پختهام و دلم میخواهد قدرش را بدانند، نه اینکه دلسردم کنند و تو ذوقم بزنند.»
این روش به والدین امکان میدهد که خشم و غضبشان را از خود بیرون بریزند، بدون اینکه صدمهای به کسی بزنند. از این طریق، نه تنها آسیبی به کسی نمیرسد برعکس، نشان داده میشود که چگونه باید خشم را به صورتی بیخطر بروز داد. کودک شاید یاد بگیرد که خشم خود او یک پدیده وحشتناک و فاجعهآمیز نیست، و نیز یاد بگیرد که میتواند خشمش را بروز دهد بدون اینکه آسیبی به کسی برساند. در یاد دادن این درس، ابراز خشم از طرف والدین صرفاً کافی نیست، بلکه والدین بایستی کانالهای قابل قبول را جهت بروز احساسات به کودکانشان نشان دهند و نیز به آنها بگویند که راههای بدون خطر و قابل احترام برای ابراز خشم چیست. درباره این مسئله که برای احساسات مخرب چه جانشینهای مناسبی بیابیم، در مقالات بعدی و با عناوین دیگربه طور مفصل شرح خواهیم داد.
منبع: کتاب رابطه ی بین والدین و کودکان - ترجمه: سیاوش سرتیپی
مقالات مرتبط:
- چه کسی باید اسباب بازی ها را جمع کند؟
- خانه كوچك من / اتاق نامرتب ، كودك شلخته
