تبیان، دستیار زندگی
مکس بیل از آن دسته هنرمندان عصر مدرنیته است که به راحتی نمی توان او را هنرمند شاخۀ خاصی از هنر معرفی کرد؛ وی در حوزه های گرافیک دیزاین، معماری، مجسمه سازی، نقاشی، طراحی صنعتی و طراحی گرافیک آثاری درخور توجه خلق کرده است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مکس بیل، هنرمند پیشرو سوئیسی

مکس بیل از آن دسته هنرمندان عصر مدرنیته است که در حوزه های گرافیک دیزاین، معماری، مجسمه سازی، نقاشی، طراحی صنعتی و طراحی گرافیک آثاری درخور توجه خلق کرده است.

سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان
مکس بیل، هنرمند پیشرو سوئیسی

مکس بیل در سال 1908 میلادی در سوئیس متولد شد و سال 1994 دیده از جهان فرو بست. وی در میان هنرمندان سوئیسی به دلیل کاربست روش های نوین و مینیمالیسی، چهره ای شناخته شده و از پیشگامان تایپوگرافی مدرنیستی   است. تلاش های وی در فاصله سال های 1951 تا 1956 در مدرسه عالی "فرم اُولم" او را به چهره ای تأثیرگذار در هنر سوئیسی تبدیل کرده است.
بیل از آن دسته هنرمندانی بود که اعتقاد داشت هنرمند باید تمامی همّ و غم خود را صرف آن هنری کند که قادر باشد با حداقل عناصر بصری، بیشترین معنا را انتقال دهد. از همین رو، این دیدگاه در کلیه آثار وی اعم از معماری تا طراحی گرافیکی، قابل پیگیری است.
هرچند بیل عرصه تخصصی خود را معماری می دانست، اما در گسترش اصول هنر مدرن در هنر گرافیک، چنان آثار ارزنده ای خلق کرد که امروزه وی را به عنوان یک هنرمند گرافیست در عرصه بین المللی مطرح می کند. در واقع اروپا در سالهای پس از جنگ، دستاوردهای گوناگونی از گرافیک   را در کشورهای آلمان، ایتالیا و فرانسه بدست آورد. تمامی این دستاوردها در سوئیس که در آن دوران دارای آرامشی نصبی بود، گرد آمد و هنرمندانی چون بیل تلاش داشتند تا با تلفیق این دستاوردها، طراحی گرافیک سوئیسی را شکلی تازه بخشند.
تحصیلات بیل از آموزش نقره سازی در مدرسه "هنر و کارهای دستی" زوریخ آغاز شد و نهایتا به فراگیری اصول هنری در مدرسه باهاوس   ختم گردید. وی از جمله هنرمندانی بود که در کار هنری شیفته ی لوکوربوزیه   بودند و مانند او اعتقاد داشتند هر هنرمندی باید به مثابه یک معمار پرورش یابد.

بیل و هنر گرافیک

با توجه به گستره فعالیت های بیل در عرصه های مختلف در این مقاله تنها به دستاوردهای وی در گرافیک اکتفا خواهیم کرد:
بیل در سال 1929م. به زوریخ بازگشت و نخستین آثار و طراحی های درخور خود را خلق نمود: تأسیس آژانس طراحی گرافیک "رِکلامِه زوریش"، طراحی برای شرکت های پیشرو در صنعت معماری، طراحی پوستر برای موزه های گوناگون و طراحی کاتالوگ های شرکت مبلمان "وُهن بِدارف" بخشی از فعالیت های بیل در این دوره کاری است.

مکس بیل، هنرمند پیشرو سوئیسی

در پوستر فوق که متعلق به شرکت "وهن بدارف" است، بیل از اشکال ارگانیک (انسانی) برای هماهنگ کردن اشیای مختلف استفاده کرده است. شاید امروزه این نوع پوستر، پیش پاافتاده جلوه کند اما در آن روزگار و در پوسترهای مدرنیستی  ، از هندسه محض استفاده می شد و این رویکرد بیل سبب شد راه برای نفوذ طراحی گرافیک به ایالات متحده در سال های بعد هموار گردد.
شیوه بیل در تایپوگرافی، استفاده از اشکال حروف منفرد بود. وی تلاش می کرد این حروف منفرد را به قسمی در تصویر به کار گیرد که قادر باشند  نقشی استوارکننده را در کادر برعهده گیرند.
در پوسترسازی، روش وی بر اصول هنر انتزاعی قرار داشت و به همین جهت آثارش بعدها به عنوان نقطه اشتراکی میان گرافیک و هنر انتزاعی  مطرح شد. به همین جهت میان آثار او هنرمندان انتزاع گرای سوئیسی همچون هانس آرپ  می توان اشتراکاتی یافت.

مکس بیل، هنرمند پیشرو سوئیسی

این پوستر متعلق به نمایشگاه معماری مدرن آمریکا با عنوان "امریکا می سازد" است. بیل با استفاده از رنگ های پرچم آمریکا و ترتیب ضربدری عکس های معماری، توانسته تأثیری پویا در این پوستر برجای گذارد.
در زمینه صفحه آرایی  نیز، وی هنرمندی نوآور بود و تلاش کرد تا با بکار بردن اصول معماری در صفحه بندی، شیوه ای علمی برای هنر صفحه آرایی تعریف کند.
در زمینه تایپوگرافی، دستاوردهای وی تا بدانجا بود که امروزه او را در کنار هنرمندانی چون "تئو بالمر"، " کارل گرستنر"، "مکس هوبر"، "امیل رودر" و "یورف مولر-بروگمن" از پایه گذاران اصلی تایپوگرافی سوئیسی می دانند.

سوئیس در سالهای نیمه قرن بیستم پلکان ترقی در عرصه هنر را به سرعت طی کرد؛ یکی از عوامل این پیشرفت وجود مدرسه عالی "فرم اولم" بود؛ این مدرسه به وسیله "اینگه آیشِر شُل" و در سال 1951م. تاسیس شد و مکس بیل نخستین مدیر آن بود. این مدرسه تلاش داشت تا بر پایه اصول آموزش باهاوس شکل بگیرد و دستاوردهایی چون آن را حاصل کند. از همین رو جمعی از طراحان دقیق را که به شیوه ای علمی کار می کردند گرد آورد: "توماس مالدونادو"، " هانس گوگِلوت"، " اُتل آیشر" و " هربرت لیندینگر" از جمله اساتید این مدرسه بودند که در نهایت توانستد در تحول طراحی گرافیک، مفهوم "ارتباطات و اطلاعات بصری" را بکار بندند. به عبارت دیگر، این مدرسه توانست میان ارتباط بصری و طراحی محیطی، پیوند برقرار کند و آن را به عنوان بخش مهمی از جذابیت های بصری، هویت و نگرش سیستماتیک مطرح سازد.
همین نگرش سبب شد، مکس بیل طی سالهای 1967 تا 1974 در مدرسه عالی هنرهای تصویری هامبورگ، به تدریس طراحی محیطی پردازد و دستاوردهای بی نظیری را در عرصه هنرهای بصری ٓمحیطی به جامعه هنر تقدیم دارد.