تبیان، دستیار زندگی
مضاف بر اینکه آمار رسمی و آشکاری در این زمینه در دست نیست، خانواده ها بی خبرند و کودکان بی خبر تر از همه. کودکانی که هیچ چیز نمی دانند، سپس ناگهان یک روز تحت آزار قرار می گیرند و پس از آن دیگر هیچ چیز مانند گذشته نخواهد بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنجال تجاوز جنسی به دختر افغانی

مضاف بر اینکه آمار رسمی و آشکاری در این زمینه در دست نیست، خانواده ها بی خبرند و کودکان بی خبر تر از همه. کودکانی که هیچ چیز نمی دانند، سپس ناگهان یک روز تحت آزار قرار می گیرند و پس از آن دیگر هیچ چیز مانند گذشته نخواهد بود .

فرآوری: ه-هدایتی- بخش اجتماعی تبیان
کودک افغانی

تجاوز به کودکان، آسیبی مهلک و پنهان در هزار توی جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم و فکر می کنیم که آن را می شناسیم. این کودکان ممکن است بار ها از کنار ما گذشته باشند، با ما صحبت کرده باشند، یا حتی در خانه خودمان و پیش چشم خودمان در حال قد کشیدن باشند، با این حال ما از تفاوت عمده ای که با ما دارند بی خبریم، تفاوتی به نام تجاوز.
سال هاست که گروه های صلح طلب به دنبال وضع شدیدترین قوانین برای کاهش میزان جرائمی که علیه زنان و کودکان صورت می گیرد هستند. و در رشته های مختلف تحقیقات بسیاری در زمینه کاهش تجاوزات جنسی و راهکارهایی برای درمان عوارض تابع آن به وجود آمده اند. از طرفی گروه های مددکاری بسیاری برای نجات زنانی که درگیر یکی از بزرگترین آسیب های روحی شده اند در تلاشند و در این زمینه به مردم اطلاع رسانی می کنند اما گویا چنین اقداماتی تاثیر گذار نیست چرا که در چند روز اخیر خبر تاسف باری از تجاوز جنسی به یک دختر افغانی افراد زیادی را متاثر کرد.
تجاوز جنسی به ستایش قریشی دختر بچه ۶ ساله دختر بچه مهاجر افغان توسط پسر ایرانی که با اسید کشته و سوزانده شد . در پی مفقود شدن دختر بچه ۶ ساله مهاجر افغان بنام ستایش قریشی در منطقه خیرآباد ورامین, روز یکشنبه ۲۲ فروردین, خانواده ستایش اقدام به انتشار اطلاعیه ای مبنی بر مفقود شدن دخترشان می کنند و تمام منطقه و محله زندگی را به دنبال ستایش جستجو می کنند. اما شب هنگام جسد سوخته ستایش از منزل همسایه یافت می شود.

هر ایرانی با وجدان با شنیدن این خبر ممکن است با خود به فکر فرو رود، اندیشه کند که «جرم شخصی است و ربطی به ملتها ندارد»، همین کافی است تا ذهنیت تعداد کثیری از مردم ایران عوض شود و بدانند همانگونه که یک مجرم افغانستانی می تواند مرتکب قتل شود، همانقدر هم یک ایرانی می تواند سنگدل باشد، اما این ربطی به ملیت او ندارد.

طی مصاحبه با پدر ستایش قریشی ، وقتی ستایش از منزل بیرون میرود, نمیدانسته که پسر همسایه فکر ربودن و قتل وی را در سر داشته و زندگی او را به کام مرگ خواهد کشاند. پسر اقدام به ربودن دختربچه می کند و دختر را به خانه خودشان میکشاند و پس از جنایت هولناک و قتل, با ریختن اسید جسد بیجان ستایش را میسوزاند و پس از آن سعی می کند تا جسد را معدوم کند تا آثار جنایت را از میان بردارد اما موفق به این کار نمی شود.
از آن جایی که خشونت جنسی تمام بخش های جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد، پاسخ به آن فراگیر است. پاسخ ها می توانند این گونه دسته بندی شوند: راه های فردی، پاسخ های درمانی، تلاش های مبتنی... بر جامعه و فعالیت هایی جهت جلوگیری از سایر انواع خشونت جنسی. "بهبودی پس از تجاوز جنسی مفهومی پیچیده و پربحث است."

مسئله تجاوز جنسی و کودک آزاری مسئله ای نیست که بتوان از کنار آن به راحتی عبور کرد. چرا که تبعات بسیار ناگوار و  ناخوشایندی برای فردی که مورد تجاوز قرار گرفته در پی دارد.

در خصوص این مسئله باید ریشه یابی اساسی شود تا هر روز شاهد اتفاقات دردناک در جامعه نباشیم. اکنون بحث داغ برخی رسانه ها مرگ کودک 6 ساله افغان است که با از دست دادن جان خود مرگش را رسانه ای کرد.

در ادامه واکنش های مختلف را درباره این تجاوز وحشیانه می خوانید:

یک نماینده ی پارلمان افغانستان، به تجاوز و قتل «ستایش»، دختر شش ساله ی افغانستانی در ورامین واکنش نشان داد و از سکوت رسانه ها در ایران انتقاد کرد و گفت: سیاست حاکم بر رسانه های ایران و نفرت پراکنی علیه مهاجران در وقوع چنین جنایت ها و این چنین سرافکندگی ها نقش بسیار دارد.
 از روزهای پایانی هفته ی گذشته که خبر تجاوز و سپس قتل فجیع «ستایش» دختر ۶ ساله ی افغان در ورامین در جنوب تهران برای اولین بار در شبکه های اجتماعی پیچید، موجی از واکنش افغان ها در شبکه های اجتماعی شکل گرفته از جمله کمپینی به عنوان «من ستایش هستم» در فیسبوک تشکیل شده و به سرعت آمار بازدید آن بالا رفته است.
در تازه ترین واکنش، «احمد بهزاد»، نماینده ی هرات در پارلمان افغانستان در یادداشتی «برای ستایش» نوشت: «خبر جنایت تکاندهنده در ورامین ایران قلب هر انسانی را به درد می آورد. کودکی آواره طعمه گرگ صفتی آدمخوار شده است.
جنایت جنایت است؛ فرقی نمی کند که مرتکب آن دارای چه ملیتی باشد؛ اما آنچه در این میان آزاردهنده است رویه ی متفاوت و آپارتاید گونه ی رسانه های جامعه ی میزبان است. اگر قضیه به گونه ی معکوس رخ می داد؛ یعنی جانی هویت قربانی را می داشت، آیا پیامدهای چنین جنایتی همین سکوت و بی پروایی بود؟

یک نماینده ی پارلمان افغانستان، به تجاوز و قتل «ستایش»، دختر شش ساله ی افغانستانی در ورامین واکنش نشان داد و از سکوت رسانه ها در ایران انتقاد کرد و گفت: سیاست حاکم بر رسانه های ایران و نفرت پراکنی علیه مهاجران در وقوع چنین جنایت ها و این چنین سرافکندگی ها نقش بسیار دارد.

با تمام تلخی و اندوهی که این جنایت بر جامعه ی ما و به ویژه بر آنانی که طعم آزار دهنده ی آوارگی را چشیده اند تحمیل کرده است، ما به درستی می دانیم حساب جانی و جنایتکار از جامعه ای که او به آن منسوب است جداست. جنایت باید محکوم شود و جنایتکار باید مجازات شود.
در این میان سکوت جامعه ی میزبان در برابر چنین جنایت ضد انسانی توجیه پذیر نیست. جامعه ای که جانی به آن منسوب است باید بپذیرد که سیاست حاکم بر رسانه های آن و نفرت پراکنی علیه مهاجران در وقوع چنین جنایت ها و این چنین سرافکندگی ها نقش بسیار دارد.
در جهان امروز باید به انسان بودن جدا از تعلقات ملیتی، نژادی، فرهنگی و دینی حرمت نهاد؛ چیزی که جامعه ی میزبان مهاجران در ایران شدیدا به آن نیازمند است. باشد که ستایش های دیگر در پناه ارزش نهادن ما به انسانیت، مصونیت یابند.»

انتقاد روزنامه نگار افغان از سکوت رسانه ها در ایران

سید جمال الدین سجادی، روزنامه نگار افغان نیز در این باره در یادداشتی نوشت:
تصور کنید که اتفاق برعکس بود، یعنی می نوشتند که «یک مرد افغان پس ازتجاوز به دختر شش ساله ایرانی، او را کشت و در وان اسید انداخت!». اگر این اتفاق می افتاد، حتما تا الان تمام رسانه های دیداری و شنیداری و مکتوب و دیجیتال، این خبر را با شدت و تاکید منتشر می کردند.
اما حالا مقتول یک دختر شش ساله مهاجر افغانستانی است و همه سکوت کرده اند. آنها که سکوت کرده اند و به خاطر وجه المصالحات، واقعیت را «سانسور» می کنند، آنها که همیشه دم از فعالیت برای مهاجرین می زنند امروز در پستوهای خود خزیده اند، آنها که می ترسند برای دفاع از مظلوم کارتشان قیچی شوند، آنها این ننگ را می پذیرند که سکوت کنند و با چهره ای حق به جانب بگویند: نباید احساساتی عمل کنیم و کار را خرابتر از اینکه هست بکنیم!
ماجرای تلخ «ستایش» ٬ یک طرف و سکوت ننگین رسانه ها یک طرف.
من بارها و بارها در رسانه های ایران دیده ام، به چشم سر دیده ام که جرم ناکرده را به پای یک افغانی از همه جا بی خبر نوشته اند، این باعث شده تا ذهنیت مردم ایران نسبت به یک مهاجر افغانستانی این شود که امروز می بینیم، اما آیا این رواست که این واقعیت را سانسور کنیم و همه چیز را به باد فراموشی بسپاریم؟
هر ایرانی با وجدان با شنیدن این خبر ممکن است با خود به فکر فرو رود، اندیشه کند که «جرم شخصی است و ربطی به ملتها ندارد»، همین کافی است تا ذهنیت تعداد کثیری از مردم ایران عوض شود و بدانند همانگونه که یک مجرم افغانستانی می تواند مرتکب قتل شود، همانقدر هم یک ایرانی می تواند سنگدل باشد، اما این ربطی به ملیت او ندارد.
در پایان لازم است به این نکته توجه کنیم که کودک آزاری و تجاوز جنسی به کودکان، نه تنها برابر قوانین جزائی ایران جرم انگاری شده، بلکه اساساً اقدامی ناشایست، تاسف بار و مغایر با موازین شرعی، قانونی، اخلاقی و اجتماعی بوده که به هیچ عنوان، توجیه پذیر نخواهد بود. آثار و پیامدهای کودک آزاری و تجاوز به کودکان بی گناه و بی پناه و این قربانیانِ خاموش فرهنگی در جامعه، در میان مدت و بلند مدت، تاثیرات پیدا و پنهان متعددی بر سرنوشت آنها و جامعه و خانواده ها برجای خواهد گذاشت. تلاش مذموم بعضی از خانواده ها و برخی از مسئولان در پنهان سازی غیرموجه آسیب های اجتماعی و کودک آزاری های جنسی نسبت به دانش آموزان و کودکان، امر ناشایست دیگری است و زمین توسعه و اشاع عملی و مستمر این پدید شوم را در جامعه تقویت خواهد کرد.
ضرورت تجدید نظر در قوانین حمایت از حقوق کودکان و لزوم انطباق هرچه بیشتر نظام حقوقی کودک در ایران با موازین حقوق بشری و حقوق جهانی کودک و ایفای تعهدات بین المللی دولت ایران دراین رابطه، همراه با ضرورت تغییرات گسترده در ساختار های اجرائی، آموزشی و فرهنگی مربوط به کودکان و نوجوانان و آموزش مستمر خانواده ها و آنان، به ترتیب پیش گفته ؛ ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بااین وجود، ضروری است؛ رئیس جمهور بعنوان مجری قانون اساسی و رئیس دولت و دولت نیز در جلسه رسمی هیات وزیران، به جهت نبود امنیت اخلاقی لازم و قابل انتظار و نقض حقوق شهروندی کودکان و خانواده های آنها، از مردم، خانواده ها و قربانیان کودک آزاری های جنسی رسماً، عذر خواهی نمایند و با جلب حمایت و فراهم آوردنِ موجبات معاضدت قضایی توسط حقوقدانان و وکلای دادگستری مجرب و متخصص در حوزه حقوق کودک، زمینه دفاع از حقوق قربانیان و خانواده های آنها را با هزینه دولت بعنوان جبران بخشی از خسارات وارده به آنها نسبت به نقض حقوق شهروندی آنان فراهم آورد.
وضعیت مزبور و گزارشات و اخبار تکان دهند موصوف، نه شایست خانواده ها و نظام فرهنگی ایران بوده و نه بایست یک نظام شرعی و اسلامی می باشد و تکرار این روند تاسف بار نیز فاقد هرگونه توجیه اخلاقی، قانونی و فرهنگی است و از اینروست که ؛ رئیس جمهور و دولت و وزیر متبوعه نیز باید ضمن پذیرش مسئولیت های قانونی مرتبط، در مقام جبران خسارات مادی، معنوی و حیثیتی حاصله دراین رابطه برآیند،



منابع: عصر ایران / خبرآنلاین / ایران خبر