تبیان، دستیار زندگی
درباره فیلم ها و سینمای برادران كوئن در طول این سال ها زیاد صحبت شده است و آخرین ساخته آنها یعنی «درود بر سزار» هم از این قاعده مستثنی نبوده است. از نخستین اكران فیلم «درود بر سزار» در شصت و ششمین دوره جشنواره برلین دو ماه گذشته، اما همین مدت هم كافی بو
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دنیای جوئل و ایتن كوئن

داستان «درود بر سزار» در یك استودیوی دهه پنجاهی می گذرد. شخصیت ها براساس آدم های واقعی هستند؟سازندگان پاسخ داده اند:

بخش سینما و تلویزیون تبیان
جوئل و ایتن كوئن

ایتن: یعنی اسكارلت جوهانسن، استر ویلیامز است؟ نه واقعا. ما هیچی درباره استر ویلیامز نمی دانیم.
جوئل: ما چندان اهل پژوهش نیستیم.
قهرمان داستان شما، نامش ادی منیكس است، ولی ادی منیكس واقعی نیست، كسی كه - مثل شخصیت فیلم- یك كار راه انداز استودیو بود.
جوئل: بله، این طور خیلی سریع به وضعیت عجیبی می رسید.
در این فیلم بازیگرهای طراز اولی جمع شده اند. همه بازیگرها احتمالا باید دستمزد كمتری گرفته باشند.
ایتن: این گونه است كه می توانید مردها را از پسرها جدا كنید.
جوئل: این قضیه پنهانی نیست كه ما در حاشیه كار می كنیم، به معنای نوع كار و بودجه ای است كه با آن كار را انجام می دهیم. اكثر بازیگرهای این حرفه، یا ستاره های سینمایی كه خودشان را بازیگر می دانند، اگر نقشی ببینند كه می خواهند بازی كنند، مایل به توافق هستند.
به بازیگرهای تان اجازه بداهه پردازی می دهید؟
جوئل: می توانند هرچقدر می خواهند بداهه پردازی كنند، ولی لزوما ما از همه این بداهه پردازی ها فیلم نمی گیریم. بعضی وقت ها بازیگرها نسبت به آنچه ما نوشته ایم مقیدتر از خود ما هستند. به یاد دارم بیل میسی با چیزی در فیلمنامه «فارگو» در كلنجار بود؛ دیالوگی داشت كه می گفت: «من...»، و چند لكنت داشت. بهش گفتم، «بیلی، فقط اینجا تاكید كردیم كه برای یافتن كلمات مشكل داری. » و او گفت، «نه، می خواهم دقیقا همان طور كه نوشته شده است، بگویم.»
زیاد بازیگران را كارگردانی می كنید؟
ایتن: نه. همان طور كه بیلی باب تورنتون، كه كارگردان هم هست، گفته، «اگر زیاد با بازیگر حرف می زنید، احتمالا فرد نادرست را برای نقش انتخاب كردید.»
به برداشت های بسیاری نیاز دارید.
جوئل: نه واقعا. ما استنلی كوبریك نیستیم.
شما فیلمنامه های تان را با یكدیگر در یك اتاق می نویسید. بر اساس توالی زمانی كار می كنید؟
ایتن: بله، از ابتدا شروع می كنیم.
به نوبت كار را انجام می دهید؟
ایتن: بیشتر كار را من انجام می دهم. تایپ ام بهتر و سریع تر است.
نخستین مرتبه كی با [جورج] كلونی آشنا شدید؟
ایتن: به او نقشی در «ای برادر، كجایی؟» پیشنهاد دادیم، نخستین فیلمی كه با او كار كردیم، بدون اینكه او را ملاقات كنیم. او گفت، «عالیه، بیاید جمع شویم و درباره اش صحبت كنیم.» ما به فینیكس، آریزونا رفتیم. همان نزدیكی مشغول فیلمبرداری
«سه پادشاه» بود. ما به او فكر كردیم چون آدم بامزه ای است. فیلم «خارج از دید» را دیده بودیم.
شما تمایل به كار با بازیگران یكسانی دارید؟
ایتن: تركیبی از چیزهاست. اینكه شخصا آنها را دوست داشته باشیم، تاثیر دارد. نباید فقط با آنها كار كنید، بلكه با آنها ناهار بخورید، با آنها وقت بگذرانید. وقتی در كاری كه انجام می دهند خوب باشند، می خواهید با آنها وقت بیشتری بگذرانید. این مساله دایمی است. ولی اگر رك بگویم، همچنین كمی مایه آسودگی خاطر است. اگر آنها را خوب بشناسید، با خود فكر می كنید: «بازی چه چیزی برای شان جذاب است؟»
جوئل: این كار را برای سرگرمی انجام می دهید. نه برای اینكه مایه آزارتان باشد. این مقوله مهمی است.
ایتن: ما چهار فیلم با كلونی كار كردیم، سه فیلم با جاش برولین. نمی دانم چندتا با فرن (مك دورمند). و فقط دوتا با تیلدا.
جوئل: تیلدا فوق العاده است.
ایتن: شاید بشود گفت سه بار با تیلدا، چون در این فیلم نقش دو نفر را بازی می كند.
  چندین فیلم شما شامل آدم ربایی می شود: «فارگو»، «بزرگ كردن آریزونا»، «لبوفسكی بزرگ» و حالا «درود بر سزار».
جوئل: مطمئن نیستم چرا. همه اینها بسیار متفاوتند. احتمالا باید دست از این كار برداریم.
چه چیز شما را به یك شخصیت جذب می كند؟
جوئل: حال وهوایش.
ایتن: یك گشتالت كامل است. اینكه چه چیز به كار داستان می آید و چه چیز با شخصیت وفق دارد، جداكردن این دو سخت است.
جوئل: قضیه مرغ و تخم مرغ است. گاهی از فكر به بازیگری مشخص شروع می كنید و درباره یك شخصیت شاید دوست داشته باشید بازی شان را ببینید و داستانی كه حول عملكرد روانی او شكل می گیرد و گاهی خود داستان است.
ایتن: در مورد این فیلم، ما شروع كردیم درباره یك كار راه انداز فكر كنیم؛ در استودیویی شبیه ام جی ام. او همه مسائل را حل می كند و باقی افراد، در نتیجه، بچه های او هستند.
جوئل: او فرد عاقل یك جهان دیوانه است. حرفه سینما یك آسایشگاه روانی است.
به مرور زمان كمتر دیوانه می شود یا بیشتر؟
ایتن: احتمالا كمتر دیوانه می شود، متاسفانه.
آیا به این دلیل است كه استودیوها كمتر تن به مخاطره می دهند؟
جوئل: به نظرتان به این دلیل است؟ راستش را بگویم مطمئن نیستم. استودیوها همیشه به شیوه خاصی از مخاطره بیزار بوده اند.
ایتن: موافقم؛ استودیوها را سرزنش نمی كنم. همان طور كه بارنی فرانك زمانی گفته بود: «مردم از این می گویند كه سیاستمداران چقدر بد هستند. گاهی هیات انتخاب فیلم ها نیز اعتباری ندارند.» مخاطب فیلم ها، سلیقه شان یكدست تر شده است. فیلم های جریان اصلی سابقا ماجراجوتر بودند چرا كه مردم این طور می خواستند.
در آغاز كارتان، جوئل مسوول كارگردانی بود و ایتن تهیه كننده. از سال ٢٠٠٤ و با فیلم «قاتلین پیرزن» بود كه مشتركا كارگردانی كردید. پس از این اتفاق، سبك فیلمسازی تان تغییر كرد؟
جوئل: هیچ چیز عوض نشد مگر اسم ما در تیتراژ. علت جداكردن اسم های مان در تیتراژ بسیار پیچیده بود. سعی داشتیم پیش از آنكه كسی اعمال نظر كند همه چیز را تحت اختیار خودمان بگیریم. فكر كردیم اگر یكی كارگردان و یكی تهیه كننده باشد، پای تهیه كننده سازنده به فیلم باز نمی شود و واقعیت دارد؛  نگذاشتیم این طور بشود.
ولی اگر با یكدیگر موافق نبودید چه می شد؟
جوئل: اگر با فیلمبردار اختلاف نظر داشته باشید چه می شود؟ فیلم مثل نشستن در یك اتاق و نقاشی كردن یك تابلو نیست. یا آن طور كه دیوید لین زمانی گفت، «شما یك معلم انگلیسی در زیرزمین تان نیستید.» سینما یك كار اجتماعی است.

جوئل: داشتیم برای یك فیلم مستقل با بودجه بسیار اندك بازیگر پیدا می كردیم. هیچ كاری انجام نداده بودیم، پس می رفتیم و بسیار تئاتر می دیدیم. ما نمایش «جنایاتِ دل»، كه هولی هانتر در آن بازی می كرد را تماشا كردیم. به نظرمان آدم جالبی آمد و از او پرسیدیم اگر می خواهد بیاید و با ما برای فیلم ملاقات كند. او باید به تعهد دیگری عمل می كرد ولی آن زمان هم اتاقی فِرن بود. فرن آمد و تست بازیگری داد و این طور فرن را ملاقات كردیم

ایتن: درگیری با همدیگر، كمترین بخش ماجراست.
جوئل: اغلب كارگردان ها اگر با یك فیلمبردار صحبت كنند، فقط خودشان و فیلمبردار هستند. درباره ما، این گونه است كه یك گروه دونفره هستیم دربرابر هركسی كه با او حرف می زنیم.
ایتن: اگر جوئل تنها باشد، نظر آدم های نادرست هم اعمال می شود. این امر برای ما جنبه تئوریك دارد. ما فیلمنامه را با هم می نویسیم و از آنجا آغاز می كنیم. هیچ تقسیم كاری انجام نمی دهیم.
شما دوران نوجوانی در مینه سوتا ساخت فیلم را با دوربین سوپر ٨ شروع كردید. فیلم ها درباره چی بودند؟
جوئل: آنچه در تلویزیون می دیدیم را بازسازی می كردیم.
ایتن: ما فیلم هایی از مزخرف ترین دوره از تاریخ هالیوود را می دیدیم. برنامه های دهه ٦٠ واقعا ضعیف بودند؛ فیلم های باب هوپ و نه فیلم های باب و بینگ كرازبی.
جوئل: فیلم «لمس پوست سمور» برای ما فیلم بسیار مهمی بود. یا «سوئد را خواهم گرفت» و «مشورت و تصویب». هرازگاهی، آخر شب می رویم و «شاهین مالت» را می بینیم و می گوییم «ووه! واقعا دارد اتفاق می افتد». ایتن یك بار گفته بود كه ما اكثر فیلم ها را توسط برنامه گذاری در مینه سوتا می دیدیم كه كاتالوگ فیلم های پخش جوزف ا. لوین را داشت. بسیار متنوع بود. یك روز یك فیلم هركولی می دیدید و روز بعد «هشت ونیم». و این تركیب فیلم های سطح پایین و سطح بالا روی ما تاثیر گذاشت.
دوست دارید فیلم ها را چطور ببینید؟
جوئل: دوست داریم فیلم ها را در سالن سینما ببینیم. فرصت نمی كنیم مثل سابق زیاد فیلم ببینیم. این روزها آكادمی اسكار كار حقه بازانه ای می كند و دی وی دی همه فیلم ها را برای تان ارسال می كند كه به نظرم از این بابت فاجعه است و زیادی عافیت طلبانه است. چیزی كه برای ساختش، زمان و تلاش زیادی صرف می كنید تا روی پرده بزرگ خوب به نظر برسد، ولی با این حال اكثر مردم روی مونیتورهای كوچك مزخرف آن را تماشا می كنند.
 فرانسیس مك دورمند با بازی در فیلم اول تان «نمونه خون» در سال ١٩٨٤ بدل به یك ستاره شد. او را چطور پیدا كردید؟
جوئل: داشتیم برای یك فیلم مستقل با بودجه بسیار اندك بازیگر پیدا می كردیم. هیچ كاری انجام نداده بودیم، پس می رفتیم و بسیار تئاتر می دیدیم. ما نمایش «جنایاتِ دل»، كه هولی هانتر در آن بازی می كرد را تماشا كردیم. به نظرمان آدم جالبی آمد و از او پرسیدیم اگر می خواهد بیاید و با ما برای فیلم ملاقات كند. او باید به تعهد دیگری عمل می كرد ولی آن زمان هم اتاقی فِرن بود. فرن آمد و تست بازیگری داد و این طور فرن را ملاقات كردیم.
  این روزها، «فارگو» به یك سریال موفق و ستایش شده از جانب منتقدان، بدل شده است. هیچ وقت به كارگردانی تلویزیونی فكر كرده اید؟
ایتن: فكر نكنم. در واقع، دیگر حتی مطمئن نیستم تلویزیون چیست. اچ بی او به شما پول می دهد و شاید در سینما آن را اكران كند یا در تلویزیون.
جوئل: این برمی گردد به همان چیزی كه قبل تر درباره دیسك های آكادمی اسكار گفتم و مردم آنها را در تلویزیون تماشا می كنند. این قضیه من را كارگردان تلویزیونی نمی كند؟
ایتن: سخت است از فرسودگی فرار كنی. هنوز دارم درباره تلویزیون حرف می زنم.
فیلم «جنگ ستارگان: نیرو برمی خیزد» را دیده اید؟
جوئل: ندیدم.
ایتن: نه.
شما دو نفر آخرین افرادی در امریكا هستید كه می توانند این حرف را بزنند.
جوئل: من خیلی نگرانم كه فیلم را ببینم. اسكار آیزك [كه كوئن ها در فیلم «درون لووین دیویس»، او را كشف كردند] اكنون یكی از شخصیت های «جنگ ستارگان» است.
ایتن: و آدام درایور. خیلی عجیب است وقتی آدم هایی را كه می شناسی در «جنگ ستارگان» باشند.
اسكار باید به شما كمیسیون بدهد.
جوئل: این را به اسكار بگویید.
اكنون تجارت مبتنی بر قسمت های دنباله دار فیلم هاست.
ایتن: مردم می روند می بینند. حالا ما دو تا پیرمرد هستیم كه برای روزهای خوش قدیم غرولند می كنیم.
شنیده ام شاید برای «لبوفسكی بزرگ» ادامه ای در كار باشد.
جوئل: تارا رید دوست دارد همان طور كه كلونی «درود بر سزار» را اعلام كرد، این فیلم را اعلام كند ولی در این مورد، فكر نكنم تعهدی داشته باشیم.
جان تورتورو همچنین گفته بود شاید فیلم جداگانه ای درباره شخصیت او خسوس بسازید.
ایتن: نه ما قصد داریم به موقعش دنباله ای بر «بارتون فینك» بسازیم.
جوئل: این فیلمی است كه گمان كردیم ارزش یك دنباله را دارد، با نام «فینك پیر». ولی نمی خواهیم پیش از آنكه توتورو به قدر كافی پیر شده است آن را بسازیم. دارد به سنی كه باید می رسد.
داستان فیلم را نوشتید؟
ایتن: نه، ولی حجم عظیمی از درخواست ها به ما شده است.
جوئل: این قضیه من را یاد ماجرای چندسال پیش می اندازد؛ آن ریچاردز، فرماندار تگزاس برای تماشای یكی از فیلم های مان در آستین آمده بود، از من پرسید می خواهیم بعدش چی بسازیم. من گفتم، «خب، فیلمی می سازیم درباره یك آرایشگر كه می خواهد رخت شوی باشد.» مكثی طولانی به وجود آمد، به من نگاه كرد و گفت، «واقعا دارم سخت تلاش می كنم نسبت به این فیلم خودم را هیجان زده نشان بدهم.»



منبع: اعتماد / كیان فرهاد