تبیان، دستیار زندگی
حتما شما هم تاکنون تعداد مشاجره ها و دعواهای شهروندان بر سر مسائل شهروندی مانند حق تقدم خودروها، بگومگوهای مسافران اتوبوس یا تاکسی، اختلاف نظر برسر میزان کرایه اتوبوس بین مسافر و راننده و.... در پایتخت را دیده اید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قتل؛ همین الان یهویی!

حتما شما هم تاکنون تعداد مشاجره ها و دعواهای شهروندان بر سر مسائل شهروندی مانند حق تقدم خودروها، بگومگوهای مسافران اتوبوس یا تاکسی، اختلاف نظر برسر میزان کرایه اتوبوس بین مسافر و راننده و.... در پایتخت را دیده اید. اما اگر به آمار سازمان پزشكی قانونی مراجعه كنید در می یابید نزاع یكی از آسیبهایی كه در كلانشهر تهران آماری رو به رشد دارد و علاوه بر این ، پایتخت بیشترین آمار مراجعه به پزشك قانونی به دلیل این مسئله را دارد.

فرآوری:لواسانی-بخش اجتماعی تبیان
قتل

اما دلیل تمركز این رفتار در شهر تهران چیست و چرا این آسیب رو به افزایش است؟
آمارهای پزشکی قانونی نشان می دهند که به طور میانگین روزانه یک هزار و ۶۰۰ نفر به این ارگان مراجعه می کنند و تشکیل پرونده می دهند، این بدان معناست که هر ساعت ۶۶ نفر با هم درگیر می شوند. در این بین پایتخت صدرنشین است و بیشترین آمار نزاع ها را دارد. اینکه بدانیم ۷۰ درصد قتل ها به دلیل جنون آنی است و نزاع ها و درگیری ها عامل ۲۰ تا ۳۰ درصد قتل هاست، ذهن ما سراغ یک مساله مهم دیگری می رود که به آن کاهش آستانه تحمل گفته می شود.

استانداردهایی که طاقت را طاق می کنند

جوانی که با وجود تحصیلات عمدتا عالی نتوانسته است شغلی پیدا کند و در معرض انواع و اقسام آسیب ها هم است، به راحتی کنترل خود را از دست می دهد و بدون توجه به عواقب رفتارش دست به عمل می زند. از آنجایی هم که جوانان محیط های مناسبی برای تخلیه هیجانات شان ندارند، این هیجان انباشته شده به ناگاه در یک مکان و زمان نادرست خود را نشان می دهد

یکی از اولین دلایلی که برای این مساله ذکر می شود پایین بودن استانداردهای زندگی در کشور ماست. مشکلات اقتصادی مردم و اوضاع نابسامان اجتماعی و فرهنگی در یک دهه گذشته باعث شد زندگی مردم دچار تحولات گسترده ای شود. یکی از پیامدهای مشکلات اقتصادی کلان کشور بیکار شدن عده ای از مردم و بیکار ماندن عده زیادی بود که تا قبل از این هم کاری نداشتند، از سوی دیگر افزایش هزینه های زندگی متناسب با درآمد افراد نبود و عده زیادی مجبور به شغل دوم شدند، تمامی این مسائل دست به دست هم دادند و مردم را به حدی خسته و عصبی کردند که گاهی یک جای پارک ساده یا یک بوق زدن بی مورد به قتل می انجامد.

از سوی دیگر از آنجایی هم که فرهنگسازی و جامعه پذیری در جامعه ما ضعیف بود و آموزش های لازم در زمینه احترام به حقوق دیگران به افراد داده نمی شود همین مساله به تشدید اوضاع انجامید. رسانه های جمعی هم در این زمینه رسالت خود را به درستی انجام نمی دهند و آموزش های لازم را به افراد نمی دهند و همین باعث می شود اوضاع از چیزی هم که هست بدتر شود. از سوی دیگر این مساله به مرور زمان به نسل های بعدی هم سرایت پیدا می کند و فرزندانی هم که خشونت والدین را می بینند همان رفتار را از خود نشان می دهند.

این مساله به ویژه در شهرهای بزرگ کشور که آب و هوا هم حال خوشی ندارد و روزهای آلوده سر به فلک می کشند بیشتر می شود. شلوغی بیش از حد شهرها باعث می شود آستانه تحمل مردم به شدت پایین بیاید و زمینه برای زد و خوردهای خونین به وجود بیاید. بسیاری از زد و خوردها در شرایطی روی می دهند که یک معذرت خواهی ساده می توانست به راحتی ماجرا را ختم به خیر کند.

یک جامعه جوان احساسی

دو مساله مهم دیگری که باید به آنها توجه کرد این است که یک، جامعه ایران یک جامعه جوان است و دوم اینکه جامعه ما به عنوان یک جامعه عاطفی و احساسی شناخته می شود، یعنی عملکرد مردم بیشتر از اینکه بر اساس تصمیم گیری عقلانی باشد بر اساس احساس و عواطف آنهاست. بالطبع تصمیم گیری عاطفی و احساسی در سن جوانی بیشتر است و به همین دلیل ساختار طبیعی جامعه این زمینه را برای پایین بودن آستانه تحمل دارد. این مساله زمانی که پای مشکلات ریز و درشت جوانان به وسط می آید هم تشدید می شود.

جوانی که با وجود تحصیلات عمدتا عالی نتوانسته است شغلی پیدا کند و در معرض انواع و اقسام آسیب ها هم است، به راحتی کنترل خود را از دست می دهد و بدون توجه به عواقب رفتارش دست به عمل می زند. از آنجایی هم که جوانان محیط های مناسبی برای تخلیه هیجانات شان ندارند، این هیجان انباشته شده به ناگاه در یک مکان و زمان نادرست خود را نشان می دهد و به صدمه زدن به دیگران می انجامد. اگر جوانان احساس کنند به نیازهای آنها توجه می شود و محیط های لازم برای تخلیه هیجانات شان وجود داشته باشد، آن گاه به این رفتارها روی نمی آورند.

کاهش ظرفیت تحمل مردم در اثر شرایط شخصی و اجتماعی

امروز افراد بخصوص در شهرها با کوچکترین حرکت مانند یک «بوق زدن»از کوره در می رند و با فحاشی و ناسزا گفتن به هم نزاع و درگیری را تا حد قتل پیش می برند و وقوع چنین حرکاتی در جامعه کاهش احساس امنیت به وجود می آورد و موجب افزایش اضطراب می شود

در این خصوص یک روانشناس تاکید دارد :بخش عمده مشکلات در عرصه اجتماعی از جمله "درگیری های خیابانی یا اصطکاک بین افراد در روابط اجتماعی" ناشی از پایین آمدن ظرفیت تحمل مردم یا به دلیل وجود فشارهای روانی و استرس هایی است که بخشی از آن ناشی از شرایط شخصی و بخشی هم ناشی از شرایط اجتماعی است که باید ریشه یابی شود.

به گفته باقر شاملو، متأسفانه در کشورمان وضعیت روحی و روانی افراد و ظرفیت فرهنگی جامعه تقویت نشده است و اگر نارسایی های ناشی از مدیریت مسائل اجتماعی را هم به آن اضافه کنیم، می بینیم که در اغلب افراد حوصله ها کم شده و تحمل ها به حداقل رسیده است.
در تکمیل بیانات این روانشناس باید گفت، فضای عصبی حاکم بر جامعه آستانه تحمل مردم را پایین آورده است.
استرس هایی که فرد با آن مواجه است به این مسائل دامن می زند ونباید فراموش کرد، افزایش آگاهی موجب می شود تا فرد رفتارهایش را بر اساس شرایط حاکم بر جامعه تنظیم کند و در نهایت استرس کمتری را تجربه کند.
ارتقاء سطح آستانه تحمل در اجتماع مهمترین و راهگشا ترین اهرم برای کاهش نزاع و و بخصوص درگیری ها است.
امروز افراد بخصوص در شهرها با کوچکترین حرکت مانند یک «بوق زدن»از کوره در می رند و با فحاشی و ناسزا گفتن به هم نزاع و درگیری را تا حد قتل پیش می برند و وقوع چنین حرکاتی در جامعه کاهش احساس امنیت به وجود می آورد و موجب افزایش اضطراب می شود.
خلاء فرهنگی  دلیل بسیاری از درگیری ها، نزاع ها و مسائل حاشیه ای در جامعه است و همه چیز با کنترل پلیسی حل نمی شود، بلکه کنترل عرفی بسیار کارآمدتر و کارسازتر بوده است.
متأسفانه افزایش پرخاشگری امروز به یکی از مشکلات جامع ما تبدیل شده و آمارهایی که از پرونده های پزشکی قانونی گزارش می شود نگران کننده بوده و با توجه به اینکه دین ما شیعه است این آمار زیبنده جامعه ایران اسلامی نیست.


منابع: دانا/ الف/ ایرنا