افق های پیش روی جنگ یمن

دیگر سعودی ها دریافته اند که پایان دادن به عملیات نظامی در یمن، به امری لازم و ضروری برای آنها مبدل شده؛ چون تهدیدات امنیتی، اقتصادی، منطقه ای و بین المللی، جبهه داخلی عربستان را به شدت تهدید می کند . .

طی چند روز اخیر گزارش های متعددی درباره نقض آتش بس از سوی عربستان سعودی و ائتلاف عربی هم پیمان با این کشور منتشر شده، اما جنبش «انصار الله» همچنان برپایبندی این جنبش به آتش بس تاکید می کند و کمیته های نظارت بر آتش بسی که «محمد عبد السلام»، سخنگوی رسمی جنبش «انصار الله» از تشکیل آنها در 6 استان البیضاء، الضالع، مأرب، الجوف، تعز و شبوة بر اساس توافقات صورت گرفته خبر داده بود، همچنان به کار خود ادامه می دهند.
«اسماعیل ولد الشیخ»، نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن طی سخنانی توضیح داد که مذاکرات در کویت حول 5 محور متمرکز خواهد بود:
- عقب نشینی گروه های شبه نظامی و گروه های مسلح از شهرها و مناطق غیر نظامی
- تحویل سلاح های سنگین و نیمه سنگین گروه های شبه نظامی و گروه های مسلح
- اتخاذ تدابیر و اقدامات امنیتی موقت جهت بازگرداندن امنیت به کشور و کنترل اوضاع
- تشکیل مجدد سازمان ها و نهادهای حکومتی و از سرگیری مذاکرات سیاسی بین تمام گروه ها و جریان های یمنی
- تشکیل کمیته ویژه زندانیان و بازداشت شدگان جهت بررسی وضعیت افراد در بازداشت نزد طرف های درگیر در یمن
به گفته ولد الشیخ مقدمات مذاکرات صلح فراهم شده است و این مذاکرات تحت نظارت سازمان ملل انجام خواهد شد.

سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که چه چیز عربستان را به پذیرش مذاکرات، آن هم با جنبش انصار الله واداشته، چون سعودی ها به خوبی می دانند، صرف نشستن پای میز مذاکره با انصار الله به معنی اعتراف ضمنی ریاض به مشروعیت این جنبش و به رسمیت شناختن آن در یمن است.
بی تردید، اگر سعودی ها در پرونده یمن و عرصه میدانی آن در موضع قدرت قرار داشتند، هیچ گاه تن به مذاکره و گفتگو با طرف های یمنی نمی دادند، اما مهمترین دلایلی که ریاض را به پذیرش این گزینه واداشته، عبارت است، از:
1) سعودی ها دریافته اند که توقف جنگ و پایان دادن به عملیات نظامی به امری لازم و ضروری برای آنها مبدل شده، چون تهدیدات امنیتی، اقتصادی، منطقه ای و بین المللی جبهه داخلی عربستان را به شدت تهدید می کند.

2) درگیر شدن  استان های مرزی جیزان، نجران و عسیر عربستان در جنگ و مبدل شدن آنها به یکی از مهمترین جبهه های درگیری و عملیاتی که به معنای افزایش احتمال گسترش دامنه جنگ به خاک عربستان و سرایت آن از جنوب به مناطق دیگر این کشور است
3) درک این واقعیت که در صورت عدم مقابله با روند قدرت گیری سریع و رو به فزاینده 2 گروه تروریستی تکفیری «القاعده» و «داعش» در یمن که با سیطره این دو گروه بر جنوب این کشور همراه بوده، خیلی زود عربستان به هدف مستقیم حملات این 2 گروه مبدل خواهد شد
4) درک این حقیقت که هیچ سلاح و هیچ ائتلاف منطقه ای و بین المللی نمی تواند، مردم یمن را به زانو درآورد و پس از گذشت بیش از یک سال حاصل این جنگ در یمن برای عربستان کشته شدن حدود 3 هزار نظامی و درجه دار سعودی و عدم تحقق حتی یک هدف از پیش مشخص بوده است
5) به خطر افتادن اعتبار و وجه بین المللی عربستان به ویژه پس از اقدام پارلمان اتحادیه در تصویب قطعنامه منع فروش تجهیزات نظامی به این کشور و متهم شدن مسئولان سعودی به ارتکاب جنایات جنگی و ضد بشری در محافل و سازمان ها و نهادهای مختلف بین المللی
6) ورود جنگ یمن به مرحله فرسایشی که هیچ گاه خواست ریاض نبوده و ادامه آن روی گردانی بیش از پیش طیف های مختلف جامعه این کشور و فروپاشی ائتلاف ها و هم پیمانی های منطقه ای و کاهش یا قطع حمایت های متحدان عربستان را به دنبال دارد
7) تاکید تهران مبنی بر اینکه در صورت اقتضای شرایط جمهوری اسلامی ایران حمایتی همانند دمشق، از جنبش انصار الله به عمل خواهد آورد که هشداری جدی برای عربستان در زمینه ادامه جنگ در یمن و تکرار سناریو سوریه در این  کشور است
آنچه به آن اشاره شد، بخشی از دلایلی است که عربستان را به گزینه گفت وگو و نشستن پای میز مذاکره با انصار الله واداشته است، اگرچه کارشناسان و صاحبنظران تأکید می کنند، پذیرش مذاکره و گفت وگو با انصار الله به معنای جدیت ریاض جهت دستیابی به راه حل سیاسی و تن دادن به خواسته های یمنی ها نیست.
با این حال این محافل مختلف؛ شرایط یمن، اوضاع داخلی عربستان، منطقه و عرصه بین المللی را نیز به سعودی ها یادآوری و شرایط ریاض در این عرصه ها را گوشزد می کنند و بر این اساس امیدوارند، شاهد پایان جنگ در یمن و توقف تجاوز نظامی سعودی ها و ائتلاف عربی هم پیمان با آن در یمن باشند.