تبیان، دستیار زندگی
چهارشنبه به لحاظ تماتیک در زمره آثاری قرار می گیرد که بنا دارند از عوارض و عواقب شوم فروغلتدین در مسیر خشم و انتقام سخن بگویند و مخاطب را با عوارض تراژیک این رویکرد روبرو کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چهارشنبه شوم

نگاهی به "چهارشنبه" ساخته سروش محمدزاده

"چهارشنبه" به لحاظ تماتیک در زمره آثاری قرار می گیرد که بنا دارند از عوارض و عواقب شوم فروغلتیدن در مسیر خشم و انتقام سخن بگویند و مخاطب را با عوارض تراژیک این رویکرد روبرو کند. موتور محرک داستان در این فیلم کشمکش و چالش جدی پسر کوچکتر خانواده با خود، خانواده، و محیط بیرونی است.

محمدرضا مقدسیان-بخش سینما و تلویزیون تبیان
چهارشنبه

در لایه اولیه داستان پسر کوچک خانواده با هدف گرفتن انتقام از قاتل پدر تلاش و تکاپو می کند. او در این مسیر با خانواده و خودش در چالش است. اساسا چالش با خود برای بخشیدن یا نبخشیدن قاتل پدر و چالش با خانواده برای صرف نظر نکردنشان از حکم قصاص منجر به پیشبرد درام می شود. اما در لایه ای درونی تر خشم و عصبیت او ریشه در احساس عدم تعلقش به خانواده و میل و تلاش برای یافتن جایگاه تعیین کننده در خانواده دارد.به بیان بهتر او بیش از آنکه نگران قصاص قاتل پدرش باشد، نگران خودش و جایگاهش در خانواده است.

در واقع مرگ پدر و اختلاف نظر میان پسر کوچک خانواده و باقی اعضای فامیل برای بخشش یا نبخشیدن قاتل دستمایه بروز خشم ها و نارضایتی های برادر کوچک تر نسبت به اعضای خانواده است. در دل این بستر دراماتیک است که مخاطب با زوایای مختلف رفتار و سکنات و مناسبات رفتاری اعضای خانواده آشنا می شود. "چهارشنبه" داستان تلاش کردن برای نرسیدن! و از دست دادن! است. داستان هرچی بیشتر تکاپو کردن بیشتر از دست رفتن است. این فیلم روایت دست و پا زدن در باتلاق انتقام و خشم است. روایت فرو رفتن بی محابا در منجلاب نابودی به طرزی خودخواسته و دلهره آور.

برگ برنده اصلی فیلم اما پایان بندی آن است.در واقع پس از پایان فیلم است که مخاطب می تواند به لایه درونی تر متن پی ببرد و با بازخوانی هرآنچه در فیلم رخ داده به درک بهتری از تم اصلی اثر دست پیدا کند

سینمای اجتماعی در طول بیش از سه دهه اخیر از سینمای ایران بخش عمده ای از بار ادامه مسیر سینما را به دوش کشیده و باعث روشن ماندن چراغ این سینما شده است.جدای از اینکه چه تعداد فیلم خوب و قابل دفاع در این حوزه ساخته شده و چه میزان اثر سطحی و غیر قابل تحمل، باید پذیرفت نسبت تولید آثار به یادماندنی و قابل دفاع در این جنس از سینما همیشه معرف برتری این سینما بر سایر شیوه های نگاه به سینما بوده است(متاسفانه یا خوشبختانه ش بماند).از سوی دیگر سینمای اجتماعی همیشه مسیر امن و مناسبی بوده برای ورود فیلمسازان جوان به عرصه فیلمسازی بلند. تجربه ثابت کرده است که تمایل ویژه ای برای ساخت نخستین اثر در این حوزه در میان فیلمسازان جوان وجود دارد. این مهم شاید به مسیر روشن پیشین و کم خطر بودن ساخت فیلم در این حوزه و کمتر بودن احتمال شکست فیلمسازان در تجربه نخست برگردد. به هر حال اینطور به نظر می رسد که فیلمسازان ایرانی ساخت آثار اجتماعی را بهتر بلدند و همین دانش به نسل های بعدی منتقل می شود و نتیجه آن میشود که سینمای اجتماعی تبدیل می شود به روزنه ورود فیلمسازان جوان به سینمای فیلم بلند با کمترین ریسک ممکن.سرو محمد زاده یکی از این فیلمسازان است که البته در تجربه نخست ساخت فیلم بلند سینمایی اش سربلند شده است.
فرمول داستانی گویی و فیلمسازی در "چهارشنبه" فرمولی چندان بدیع و محیرالعقول نیست. ماجرای ختم به تراژدی شدن اصرار و تلاش برای تحقق امری خلاف جریان واقع، ماجرایی نیست که پیشتر به آن پرداخته نشده باشد. شاید محتمل ترین برداشت برای مخاطبی که پرده نخست فیلم مرحله معرفی را پشت سرگذاشته و روند تقابل در پرده دوم فیلمنامه را شاهد است، رسیدن به ایستگاه تراژدی و بروز رخداد میخکوب کننده نهایی باشد، اما چه می شود که مخاطب در عین تمام داشته های قبلی مجاب می شود که با اثر همراه شود و تا ایستگاه پایانی آن را تاب بیاورد؟ اینجاست که کیفیت پرداخت فیلمنامه و شیوه کارگردانی به مدد فیلمساز می آیند. بدیهی است که این روزها و بعد از گذشت بیش از صدسال از تولد سینما دیگر کمتر داستان یا درون مایه ای را می توان یافت که مطلقا تازه و بدیع باشد. در واقع این ساختار روایت و شیوه پرداخت صحنه هاست که تازگی یا پوسیدگی یک اثر را تعیین می کند.

چهارشنبه

برگ برنده اصلی فیلم اما پایان بندی آن است.در واقع پس از پایان فیلم است که مخاطب می تواند به لایه درونی تر متن پی ببرد و با بازخوانی هرآنچه در فیلم رخ داده به درک بهتری از تم اصلی اثر دست پیدا کند.به بیان بهتر باید گفت که در یک فیلمنامه استاندارد می بایست شاهد یک پایان بندی متناسب با منطق خود اثر باشیم وزنه فیلم تبدیل می شود به نمونه ای بسیار رایج از آثار بی درو پیکری که در انتها به بهانه رجوع کردن به پایان باز ، به حال خود رها می شوند. "چهارشنبه" اما سرنوشت تمام شخصیت های اثر را در یک نقطه به هم گره می زند.در انتها تنها چیزی که برای تمام آنها می ماند بازتولید خشم و حسرت و از دست دادن است بی آنکه دستاوردی مطابق میل شان داشته باشند.

شناسنامه چهارشنبه

کارگردان: سروش محمدزاده
نویسنده: پیمان ناجی
بازیگران: آرمان درویش، نسیم ادبی، هستی مهدوی فر، امیر حسین شام بیاتی و با حضور شهاب حسینی، الهام حاج فتحعلی، فرخنده فرمانیزاده، گیتی قاسمی، رسول ادهمی، نیما راد، پیام اینالویی، محمدرسول صفری، حمیدرضا جانباز، امیر کوروش زاده، بهناز بستان دوست، صمد عدالت زاده، مهدی حاج صفار، آریو ملت دوست، ایلیا کیوان، پانته آ کیقبادی، احسان ناجی، علیرضا خاتمی
خلاصه داستان فیلم : شاید هیچكدام نمی دانستند اتفاقى می افتد كه چهارشنبه را برایشان روزى متفاوت می كند.