تبیان، دستیار زندگی
سایت فرهنگی اطلاع رسانی تبیان مطلبی با عنوان تعریف پرستش قولی و عملی منتشر کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تعریف پرستش قولی و عملی در تبیان

سایت فرهنگی اطلاع رسانی تبیان مطلبی با عنوان تعریف پرستش قولی و عملی منتشر کرد.

هومن بهلولی- روابط عمومی

عبادت

به گزاش روابط عمومی، درقسمتی از این مطلب می خوانیم: پرستش یا قولی است یا عملی. پرستش قولی عبارت است از یک سلسله جمله ها و اذکار که به زبان می گوییم، مانند قرائت حمد و سوره و اذکاری که در رکوع و سجود و تشهد نماز می گوییم و ذکر لبیک که در حج می گوییم. پرستش عملی مانند قیام و رکوع و سجود در نماز یا وقوف عرفات و مشعر و طواف در حج. غالبا عبادتها، هم مشتمل است بر جزء قولی و هم بر جزء عملی، مانند نماز و حج، که هم بر جزء قولی مشتمل اند و هم بر جزء عملی. گروهی از محققان، عبادت را به دو نوع روحی (قلبی) و بدنی تقسیم کرده و عبادت اسلامی را، از نظر کمی و کیفی، از عبادات دیگر آیین ها برتر دانسته اند. گروهی نیز عبادت را، از نظر چیستی و برداشت مردمان، به دوگونه عامیانه و عارفانه تقسیم کرده اند.
برداشت مسلمانان از آموزه های ویژه عبادت، مانند: نماز، روزه و حج به طورکلی بر دو گونه است:
۱ عامیانه و کاسبانه
۲ عارفانه و عاشقانه
در برداشت نخست، عبادت و پرستش، نوعی معامله و مبادله کار با فرد، است. همان گونه که کارگر در مقابل نیروی کارش مزد می گیرد، این گونه عابدان نیز در برابر رنج عبادت و پرستش، چشم داشت پاداش و مزد دارند. تنها تفاوت کارگر و این گونه عبادت گران آن است که کارفرما از نیروی کار بهره می گیرد؛ ولی خدا که کارفرمای ملک و ملکوت است، به اطاعت آدمیان نیاز ندارند.
امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) می فرماید: خداوند، سبحانه و تعالی، موجودات را بیافرید و چون بیافرید از فرمانبرداریشان بی نیاز بود و از نافرمانیشان در امان؛ زیرا نه نافرمانی نافرمایان او را زیانی رساند و نه فرمانبرداری فرمانبرداران سودی. (نهج البلاغه، ترجمه عبدالحمید آیتی، ج ۱، ص ۲۰۰، خ ۱۸۴)
اگر بندگی و عبادت، از اول بر اساس طمع در نعمت دنیایی و آخرتی باشد، عبادت مزدورانه است. اما اگر انسان بر اساس فرهنگ وحیانی عمل کند. یعنی مطالعه آثار الهی و نعمت های او، انسان را وادار نماید که از روی سپاس آن همه نعمت، خدا را عبادت نماید؛ همان عبادت سپاسی خواهد بود
هویت و چیستی عبادت عامیانه، همان اعمال بدنی و حرکات ظاهری است که به وسیله زبان و دیگر اعضاء انجام می گیرد. در برداشت عارفانه، عبادت، نردبان قرب به خدای سبحان، معراج انسان، مایه لقای روان و پرواز به سوی کانون نامرئی هستی است. در پرتو پرستش، استعدادهای روحی آدمی پرورش می یابند، نیروهای ملکوتی انسان ورزش می کنند و روح بر بدن چیرگی می یابد. در این برداشت، عبادت عالی ترین واکنش انسان در برابر پدید آورنده جهان، اظهار عشق و اشتیاق به کانون کمال و گام نهادن در جاده نیکبختی است. عبادت پیکری دارد و روحی. آنچه با زبان و دیگر اعضا انجام می شود، جنبه جسمانی عبادت است. مفهومی که پرستشگر از عبادت دارد، انگیزه ای که او را سمت عبادت می کشاند، بهره ای که از عبادت می برد و نیز آن راهیابی اش به بساط قرب حق تعالی، عناصر تشکیل دهنده روح عبادت به شمار می آیند.
علی (علیه السلام) عبادت را، به لحاظ انگیزه ها و اهداف عابدان، سه گونه می داند:
۱- عبادت تاجران (پرستش کاسب کارانه برای جلب منفعت)
۲- عبادت بردگان (پرستش از روی ترس برای دفع ضرر و زیان)
۳- عبادت آزادگان (پرستش آزاد از قید سود و زیان و فقط برای شکر خدای سبحان)
گروهی، خدا را به شوق بهشت می پرستند، این عبادت بازرگانان است؛ گروهی خدا را از ترس عذابش می پرستند، این عبادت بردگان است؛ و گروهی خدا را برای سپاسگزاری می پرستند، این عبادت آزادگان است. (نهج البلاغه، ترجمه ی عبدالحمید آیتی، ج ۲، ص ۴۰۱، حکمت ۲۲۹)، دو نوع اول، از شائبه شرک خفی و شرک جلی و خود پرستی تهی نیست. دستیابی به درجه سوم، دشوار نیست. دو قسم اول، هویتی عامیانه دارد و قسم سوم، هویتی عارفانه و عاشقانه. عبادت عامیانه از نظر فقهی صحیح است؛ اما باید بکوشیم عبادت ما عارفانه شود. واکنش آزادگان که از قید بهشت و جهنم رهیده اند، در برابر خدای سبحان سپاسگزارانه و عارفانه است، نه از بیم آتش خدا را می پرستند و نه به طمع بهشت. از نظر آنان، حتی اگر گناه کیفر نداشته باشد، شکر نعمت خدای متعال، انسان را از معصیت باز می دارد. امام علی (علیه السلام) می فرماید: اگر خداوند از نافرمانی خود بیم نمی داد، واجب بود به شکرانه نعمت هایش نافرمانی نشود. (نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، حکمت ۲۹۰)، عبادت از منظر امیرمؤمنان (علیه السلام) هویتی عارفانه دارد. سخنان آن حضرت، سرچشمه برداشت عارفانه از عبادت است.
سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز تأیید کننده همین برداشت است. آن بزرگوار می فرماید: ارجمندترین مردمان کسی است که عاشق عبادت باشد، آن را در آغوش کشد، با دلش دوستش بدارد و بدنش با آن پیوند تنگاتنگ داشته باشد و خود را برای عبادت فارغ البال سازد. چنین کسی پروا ندارد در دنیا با دشواری رو به رو گردد یا آسانی (بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۵۳).
به طور کلی، عبادت براساس محبت خدای متعال بهترین عبادت است؛ زیرا کسی که به انگیزه رهایی از دوزخ یا رهیابی به بهشت عبادت می کند، مطلوب اصلی اش خدا نیست، و خدا را وسیله رسیدن به هدف قرار داده است.