ابد و یك روز ایزدیار
پریناز ایزدیار، بازیگر نقش سمیه در فیلم «ابد و یك روز» با بازی متفاوت خود توانست سیمرغ بهترین بازیگر زن جشنواره فجر امسال را به خود اختصاص دهد.
ایزدیار متولد ۱۳۶۴ و بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و فارغ التحصیل كارشناسی گرافیك است. در سال ۱۳۸۵ برای بازی در فیلم سینمایی «یك مرد، یك شهر» تست بازیگری داد و قبول شد. او با ایفای نقش در تله فیلم «ماه در سایه» در سال ۱۳۸۸ به كارگردانی سعید ابراهیمی فر، قدم به عرصه تلویزیون گذاشت.
او تجربه همكاری با كارگردان هایی چون فرزاد موتمن، مسعود آب پرور و علیرضا امینی را دارد. «پنج كیلومتر تا بهشت» نخستین سریال او بود كه در ماه رمضان پخش شد. بازی در فیلم های سینمایی «٣٦٠ درجه»، «این سیب هم برای تو»، «خط ویژه» و «ورود آقایان ممنوع» و مجموعه های تلویزیونی «شهرزاد» (نمایش خانگی)، «زمانه»، «مثل یك كابوس» و «روبیك» (نمایش خانگی) و تئاتر «یه كلیك كوچولو» و تعدادی تله فیلم در كارنامه كاری او به چشم می خورد.
« ابد و یك روز» جنبه اجتماعی آن است. فیلمی كه رویكرد اجتماعی دارد و به سراغ دغدغه های اجتماعی مانند فقر و اعتیاد رفته است. برای شروع بحث می خواهم بدانم به عنوان بازیگری كه نقش اول این فیلم را بازی می كردید چه اندازه خودتان دغدغه های اجتماعی دارید و دغدغه های فیلم همسو با دغدغه های شما بود؟
واقعیت این است كه این موضوعات و مسائل اجتماعی خیلی برای من مهم است و همیشه به چنین شرایط و خانواده هایی كه با این مشكلات دست و پنجه نرم می كنند، فكر می كنم. از همین روی معتقدم بازی كردن در چنین فیلم هایی و بازتاب دادن این مسائل و نشان دادن آن به مخاطب می تواند موثر باشد؛ چراكه در واقعیت هم، چنین زندگی ها و شرایطی وجود دارد و زیاد است.
در فیلم «ابد و یك روز» نقش سمیه با ویژگی های شخصیتی خاص خودش را بازی می كردید؟ دختری درون گرا كه نقش محوری در خانواده دارد و به نوعی رابط خواهرها و برادرها است. اما به سختی می توان احساس واقعی او را كشف كرد و... برای نزدیك شدن به این شخصیت با چه چالش هایی روبه رو بودید؟
سعید روستایی خیلی خوب در فیلمنامه تمامی شخصیت ها و از جمله شخصیت سمیه را پرداخته بود. به نوعی همه شخصیت ها و پایه نقش ها آماده بودند. من به شخصه به عنوان بازیگر این نقش چیزهایی را به آن اضافه كردم. روستایی كاملا می دانست چه می خواهد و با مشورت هایی كه با او داشتم در نهایت نقش سمیه را ساخته و همان چیزی شد كه در فیلم می بینید. البته به طوركلی معتقدم یك بازیگر هرچه بیشتر بتواند شخصیتی كه قرار است نقش آن را بازی كند، درك كند، آن شخصیت در فیزیك بازیگر هم اتفاق می افتد.
من در ابتدا خیلی سعی كردم تا سمیه را بفهمم تا بتوانم نقش او را بازی كنم. برخی خصوصیات و ویژگی های سمیه و نوع زندگی او خیلی با پریناز متفاوت بود. برای مثال من همیشه خیلی صاف می ایستم، چیزی كه در شخصیت سمیه نمی بینیم. یا غذایی كه سمیه می خورد معمولا كم است و انرژی لازم او برای زندگی را تامین نمی كند. همان طور كه در فیلم هم می بینیم كنسروهای تاریخ مصرف گذشته مغازه را می برند خانه تا خودشان مصرف كنند. همه اینها نشان می دهد سمیه زندگی نرمالی ندارد و من در نهایت سعی كردم این ویژگی ها را در گفتار، لحن و رفتار سمیه عملی كنم. البته باید تاكید كنم همه اینها نتیجه یك كار گروهی بود.
فیلم «ابد و یك روز» فیلم پربازیگری است و برخی از چهره های مطرح سینما در آن حضور دارند. از طرفی باتوجه به نوع نقش شما تقریبا همه بازیگران دیگر نقش ها نیز به نوعی نقش مقابل شمابه حساب می آمدند. در طول كار و ضبط فیلم آیا دیگر شخصیت ها یا بازیگران در رسیدن به نقش سمیه شما را یاری كردند؟ اگر چنین بود، كدام یك از بازیگران نقش موثرتری داشتند؟
واقعیت این است كه برخی دوستان سركار می گفتند احتمالا كاندیدای سیمرغ برای نقش اول زن می شوم یا بعضی ها می گفتند كه حدس می زنند یا حس شان این است كه امسال سیمرغ را بگیرم. اما واقعیت این است كه سعی كردم اصلا به این موضوع فكر نكنم و تلاش كردم ذهنم آن سمت نرود چون معتقد بودم به من آسیب می زند و مانع پیشرفتم می شود
خیلی زیاد. نخست از این نظر كه من چه اندازه به مسیر نزدیك تر بشوم و بعد در بده بستان ها و لحظاتی كه باید درست خلق می شد من از همبازی هایم انرژی می گرفتم. نقش سمیه نقش كم دیالوگی بود و بیشتر با واكنش هایش به دیالوگ های دیگر شخصیت ها بازی می كرد. نمی توانم بگویم كدام بازیگر یا شخصیت در رسیدن من به نقشم كمك كرد؛ چراكه همگی این تاثیر را داشتند.
اما نوید محمدزاده به دلیل ارتباط ویژه نقش سمیه و محسن و نوع خواهر و برادری آنها در خیلی از بخش های قصه آن انرژی را به من می داد. اما همه گروه حتی در سكانس ها و پلان هایی هم كه بازی نداشتیم پشت دوربین برای همدیگر می ایستادیم و سر تمرین ها حاضر می شدیم. البته نقش من به گونه ای بود كه در طول فیلمبرداری هر روز باید در صحنه حاضر می شدم و تعطیلی نداشتم. اما دیگر افراد گروه اگر كاری نداشتند باز هم می آمدند تا ارتباط سرصحنه قطع نشود. همه مثل یك خانواده بودیم و هنوز هم همین طور است. حتی اگر دیگر آنها را نمی بینم اما حس من به پیمان و نوید همان حسی است كه نسبت به محسن و مرتضی در فیلم داشتم.
بازیگر جوانی هستید كه در نخستین فیلم بلند سینمایی یك كارگردان جوان حضور داشتید. چه شد كه پذیرفتید در این فیلم حضور داشته باشید و به سعید روستایی اعتماد كردید؟
پیش از همه فكر می كنم سعید روستایی خیلی به من اعتماد كرد و من از ابتدا، همین گونه به ماجرا نگاه می كردم. طبق روال همه فیلم ها دستیار كارگردان به من زنگ زد و گفت وگویی با سعید روستایی داشتم. روستایی نگرانی هایی داشت و از نظر من این مساله خیلی خوب بود. چون می دانستم وسواسی نسبت به كار دارد و می داند می خواهد چه كاری انجام بدهد. نوع برخورد او با كارش حس خوبی به من می داد وقتی می دیدم كارش چه اندازه برایش مهم است. ابتدا سعید روستایی فكر می كرد شاید من برای این نقش خیلی مناسب نباشم. اما من فیلمنامه را كه خواندم، خیلی مطمئن شدم می خواهم در این نقش بازی كنم؛ چراكه همه چیز با دقت و جزییات مشخص بود. معلوم بود روستایی بارها و بارها فیلمنامه را نوشته و بازنویسی كرده و از كنار هیچ چیز ساده نگذشته است. در نهایت با تست گریم بازی من برای این نقش قطعی شد.
بسیاری از سكانس های فیلم خیلی شلوغ و پربازیگر است. به بیان دیگر سكانس های پرتنشی است كه در حقیقت تنش میان اعضای خانواده و مشكلات آنها را تصویر می كرد. بازی در این سكانس ها چه چالش هایی را پیش روی شما می گذاشت؟
فكر می كنم در چنین كارهایی و سكانس های پربازیگر اگر هر كسی كارش را درست انجام بدهد كار تمام است. ما قبل از هر سكانس خیلی تمرین می كردیم. اغلب دیالوگ ها زیاد و میزانسن ها شلوغ و پرحركت بود. در سكانسی كه محسن از مرتضی كتك می خورد ضبط آن سكانس چهار روز زمان برد. تمرین های پیش از ضبط كه لحظه به لحظه سكانس را شامل می شد به همه ما كمك كرد هر كدام كجا قرار بگیریم. همچنین هر روز كه ضبط تمام می شد سكانس های روز بعد را دوباره تمرین می كردیم تا هنگام ضبط مشكلی پیش نیاید.
بازی در نقش های سخت را دوست دارید؟
دقیقا. بخش عمده جذابیت بازی در « ابد و یك روز» برای من همین بود.
در سریال «شهرزاد» نقش شیرین را بازی می كنید كه بر خلاف نقش تان در «ابد و یك روز» شخصیتی برون گرا و جنجالی و البته نقش سختی است. اما سمیه «ابد و یك روز» درون گرا و آرام است و تا آخرین لحظه نمی توان از تصمیم او و برنامه اش باخبر شد. تفاوت بازی در این نقش ها و دشواری های هر كدام از آنها برای شما چگونه بود؟
همیشه دوست داشتم نقش اول فیلمی را بازی كنم. اما معمولا این اتفاق نمی افتد؛ چراكه همیشه تعداد محدودی بازیگر این فرصت را پیدا می كردند تا در چنین نقش هایی حضور داشته باشند. البته من خودم از طرفداران آن بازیگران هستم. اما این اتفاق كه نقشی چالش برانگیز را بازی كنم، رخ نمی داد. نقشی كه كمتر حرف می زند. غیرقابل پیش بینی است و خیلی نمی توان احساس واقعی اش را دانست.
در نهایت با بازی كردن در این نقش (سمیه) همان چیزی كه دوست داشتم اتفاق افتاد و از هر لحاظ از بازی در این نقش لذت بردم. برای هرچه بیشتر نزدیك شدن به نقش سمیه سعی كردم ارتباطم با سمیه قطع نشود. البته این ارتباط قطع نمی شد چون همه روزها سركار بودم و حتی اغراق نكرده ام اگر بگویم هر شب تا صبح هم خواب سمیه و دیگر شخصیت ها را می دیدم و در حقیقت این ارتباط در طول مدت ضبط كار نه با سمیه و نه با بقیه نقش ها قطع نمی شد.
شما برای بازی در این نقش توانستید سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر به خود اختصاص دهید. وقتی كه نقش را پذیرفتید یا در طول كار فكر می كردید بازی شما در این فیلم بتواند نظر داوران جشنواره را به خود جلب كند؟ یا ساده تر بگویم سیمرغ گرفتن را برای خودتان پیش بینی می كردید؟
نه هرگز. واقعیت این است كه برخی دوستان سركار می گفتند احتمالا كاندیدای سیمرغ برای نقش اول زن می شوم یا بعضی ها می گفتند كه حدس می زنند یا حس شان این است كه امسال سیمرغ را بگیرم. اما واقعیت این است كه سعی كردم اصلا به این موضوع فكر نكنم و تلاش كردم ذهنم آن سمت نرود چون معتقد بودم به من آسیب می زند و مانع پیشرفتم می شود. اگر به جایزه فكر می كردم و دغدغه جایزه را داشتم نمی توانستم روی نقشم تمركز كنم. از همین روی بحث آن را گذاشتم كنار و تا لحظه آخر هم فكرش را نمی كردم و حتی وقتی اسم من به عنوان برگزیده اعلام شد بازهم باورم نمی شد. فكر می كنم از نحوه روی سن رفتن من هم معلوم بود!
فكر می كنید گرفتن سیمرغ جشنواره فیلم فجر در روند بازیگری شما چه تاثیری دارد؟
بدون شك می توان بگویم بازی در فیلم « ابد و یك روز» روی روند بازیگری من تاثیر دارد. اگر سیمرغی هم در كار نبود باز هم همان تاثیر را داشت. به هرحال هر جایزه گرفتنی با خودش مسوولیت هایی به دنبال دارد. در حال حاضر با گرفتن سیمرغ احساس مسوولیت بیشتری نسبت به خودم و مخاطبان می كنم و سعی می كنم در انتخاب نقش هایم عجله نكنم. سعی می كنم نقش هایی كه انتخاب می كنم متفاوت باشند. حالا در هر ژانری كه باشد به دقت سراغ نقش های چالش برانگیز می روم.
اگر به عقب باز گردید چه چیزی به نقش تان اضافه یا كم می كردید؟ فكر می كنید همین بازی ای كه از شما دیدیم بازهم به نمایش می گذاشتید یا تغییراتی اعمال می كردید؟ حتی در ارتباط با كلیت فیلم چطور؟
در ارتباط با كلیت فیلم من نمی توانم چیزی بگویم و نظری ندارم؛ چراكه نتیجه كار یك اتفاق گروهی بود. سعید روستایی بهتر می تواند بگوید اگر به عقب بازگردد چه چیزی را به فیلم اضافه یا كم می كرد. البته فكر می كنم بگوید باز هم نتیجه همین است كه اكنون می بینیم. اما در ارتباط با خودم به طوركلی هر كاری كه از خودم می بینیم و حتی در این كار ایرادهایی در بازی می بینیم، همیشه سعی می كنم در كارهای بعدی آن را جبران كنم.
همیشه در ارتباط با هر فیلمی با دو گروه روبه رو هستیم عده ای كه فیلم را می پسندند و عده ای كه نسبت به آن نقدهایی دارند. شما بازخوردها نسبت به این فیلم را چطور ارزیابی می كنید و خودتان از مخاطبان فیلم چه واكنش هایی دریافت كردید؟
خوشبختانه اتفاق خوب برای فیلم « ابد و یك روز» این بود كه هم نظر منتقدان و هم نظر تماشاگران عادی را به خود جلب كرد. البته نظر مردم به عنوان مخاطب فیلم همیشه خیلی مهم تر است. نظرهای خوب و مثبتی از مخاطبان چه در فضای مجازی و چه در اكران های عمومی جشنواره كه با حضور مخاطبان بود دریافت كردم. واكنش های زیادی از تماشاگران می دیدم كه گاهی نمایش فیلم با تشویق های پیاپی آنها همراه می شد یا گاهی تحت تاثیر فیلم قرار می گرفتند و گریه می كردند. به هر روی هر كدام از این واكنش ها بود به نوعی نشان می داد مخاطب با فیلم ارتباط برقرار كرده است.
منبع: اعتماد / فرناز میری